و اژه ى كلمه، در لغت به معناى مجموعه ى حروفى است كه يك واحد را تشكيل مى دهند، خواه لفظ معنادار، اسم باشد يا فعل يا حرف باشد و در جمله اى كه از چندين كلمه تركيب يافته، در هيئت تركيبى خود، يك حقيقت را افاده مى كند. بر اين اساس، به قطعه اى از كلام، قضيه، بيت شعر يا قصيده اى كامل، كلمه مى گويند، به لحاظ اينكه هر يك از آنها يك معنا و يك پيام را همراه دارند؛ مانند: «كلمة الله هى العيا» [سوره ى توبه، آيه ى 40.] (شعار توحيد)؛ «و جعل كلمة الذين كفروا السفلى» [سوره ى توبه، آيه ى 40.] (شعار كفر) و «كلمة التقوى» [سوره ى فتح، آيه ى 26.] (لا اله الا الله).
در معارف دينى و تعاليم قرآنى، تاليف و ترتيب و تحقق موجودات و به تعبير ديگر، آفرينش. بسان كتابى است كه دست جمال و جلال نگارنده ى حكيم، با قلم تكوين «كن» نگاشته و با گسترش دمى از مشيت بى منتهاى خود (نفس رحمانى)، بساط رازدار هستى را با استحكام ويژه اى گسترانيده است.
بدين روى، دانشمندان اسلامى با بهره گيرى ذوقمندانه از مفاهيم قرآن، كتاب را به «تكوينى» و «تدوينى» و هر يك از اين دو بخش ياد شده را به بخشهايى كه از حروف، كلمات و اعراب و حركات و سكنات، و سرانجام سوره ها و آيه ها تركيب يافته، تقسيم كرده اند:
كتاب شامل دو گروه «تكوينى» و«تدوينى و تشريحى (قرآن)» مى باشد كه قسمت تكوينى آن به دو گروه آفاقى و انفسى تقسيم مى شود كه گروه انفسى نيز خود به دو گروه عليينى و سبحينى تقسيم مى شود.
عارف نامى شيخ محمود شبسترى، در شاهكار ادبى- عرفانى خويش، گلشن راز، همانندى كتاب تكوين و تدوين را به نظم كشيده است:
به نزد آنكه جانش در تجلى است همه عالم كتاب حق تعالى است
عرض اعراب و جوهر چون حروف است مراتب همچو آيات وقوف است
از او هر عالمى جون سوره اى خاص يكى زان فاتحه ديگر چون اخلاص
پاره اى از واقعيت هاى خارجى و حقايق عينى كه در قرآن با تعبير «كلمه» از آنها ياد شده، عبارت اند از:
1. واقعيت هاى خارجى كه به فرمان خداى تعالى تحقق مى يابند و مراتب هستى را تشكيل مى دهند و به گونه اى بديع (بدون علت مادى و صورى) يكباره از ذات حق صادر شده اند:
قل لو كان البحر مدادا لكلمات ربى لنفد البحر قبل ان تنفد كلمات ربى و لو جئنا بمثله مددا. [سوره ى كهف، آيه ى 109.]
بگو: اگر دريا براى پروردگارم مركب شود، پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد، قطعا دريا پايان مى يابد، هر چند نظيرش را به مدد (آن) بياوريم.
همچنين در آيه ى 27 سوره ى لقمان، وجود مفاض از حق تعالى با تعبير «كلمات» آمده است.
2. از حضرت عيسى مسيح عليه السلام با تعبير «كلمه» ياد شده است:
اذ قالت الملائكة يا مريم ان الله يبشرك بكلمة منه اسمه المسيح عيسى ابن مريم وجيها فى الدنيا و الاخرة و من المقريبن. [سوره ى آل عمران، آيه ى 45.]
(ياد كن) هنگامى (را) كه فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود، كه نامش مسيح عيسى بن مريم است، مژده مى دهد، در حالى كه او در دنيا و آخرت، آبرومند و از مقربان (درگاه خدا) است.
همچنين در پاره اى از روايات و ادعيه از محمد صلى الله عليه و آله و آل او به «كلمات تامات» ياد شده است:
اللهم انى اسالك ان تصلى على محمد نبى رحمتك، و كلمة نورك. [مفاتيح الجنان، دعاى بعد از زيارت آل يس.] و اعوذ بكلمات الله التامات. كه مقصود از «كلمات تامات»، پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام است. [شرح توحيد صدوق، ج 1، ص 48.]
اما منظور از «كلمه» در اين فقره از گفتار فاطمه عليهاالسلام كه فرموده: «كلمة جعل الاخلاص...»، «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له» يا «لا اله الا الله» است؛ اگر چه كاربرد «كلمه» در سخنان اولياى معصوم عليهم السلام، درستى احتمال دوم را تاييد مى كند. از امام رضا عليه السلام چنين روايت شده است:
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «يقول الله جل جلاله: لا اله الا الله حصنى فمن دخله امن من عذابى». [المحجة البيضاء، ص 371.]
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود كه خداى تعالى مى فرمايد: لا اله الا الله قلعه ى من است. هر كس در قلعه ى من وارد شود، از عذاب من در امان خواهد بود.
در اين حديث قدسى كه به «سلسلة الذهب» معروف است، «كلمه» تنها براى «لا اله الا الله» به كار رفته است.
كلمه
- بازدید: 772