با آنكه همه ى پيام آوران آسمانى با زبانى مناسب قوم خويش، پيام توحيد: «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره» [سوره ى اعراف، آيه ى 59.] سر داده اند و از نام و نشان آن معبود نازنين، حكايت كرده و به توصيف و تعريف، پرداخته اند؛ ليكن تنها پيامبر بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله بود كه اساس دعوتش را توحيد قرار داد و از پيروان خود، قيد بندگى را برداشت و معبودهاى ساختگى را از كرسى خدايى به زير افكند، چنانكه گويى فقط براى گسترش و تحقق توحيد آمده است.
به هر حال، حكمت گزينش شعار توحيد (لا اله الا الله) در دعوت اخير، بدين لحاظ بود كه اولا شرايط روحى و اجتماعى عصر ظهور، شعار توحيد را- به عنوان زيربناى مكتب، نه عقيده اى در كنار عقايد ديگر- مى طلبيد. ثانيا هيچ يك از رسولان الهى، چونان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقاب از چهره ى انديشه ى توحيدى ناب نگشاد و مشام جان صاحبدلان را به شميم نسيمش عطرآگين نكرد:
در اين ره انبيا چون ساربان اند دليل و رهنماى كاروان اند و ز ايشان سيد ما گشته سالار هم او اول هم او آخر در اين كار
احد در ميم احمد گشت ظاهر در اين دور اول آمد عين آخر
ز احمد تا حد يك ميم فرق است جهانى اندر آن يك ميم غرق است
بر او ختم آمده پايان اين راه در او منزل شده «ادعوا الى الله»
[گلشن راز، شيخ محمود شبسترى.] .
چكيده ى سخن
- بازدید: 670