چرا همه ستايشها ويژه ى خداوند است؟

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

چرا همه ى ستايشها مخصوص خداوند است؟ به تعبير دقيق تر، چرا تنها خداوند سزاوار ستايش است؟
حسن و زيبايى و كمال و جلال هر چيزى، برگرفته از حسن و زيبايى و كمال آفريننده ى آن است. خداى تعالى، كامل و زيباى مطلق است؛ بدين معنا كه از هر نقص و عيبى پاكيزه است. بر اين اساس، كار او (آفرينش)، كارى است كارستان، زيبا و كامل، در حدى كه زيباتر و كامل تر از آن ممكن نيست. پيش از اين گذشت كه هستى، جلوه ى جمال و جلال اوست و هر فاعلى بر حسب شاكله ى خود عمل مى كند. در سوره ى اسرا، آيه ى 84 آمده است:
قل كل يعمل على شاكلته.
هر كس بر حسب ساختار خود عمل مى كند.
بنابراين، همچنان كه، حسن و زيبايى، ويژه ى او و از آثار و جلوه هاى اوست، همه ى ستايشها نيز تنها از آن اوست: «الحمد لله».
از امام صادق عليه السلام روايت شده كه امام باقر عليه السلام فرمود: «الحمد لله»؛ سپس به دنبال ستايش خود فرمود:
ما تركت و لا ابقيت شيئا، جعلت جميع انواع المحامد لله عزوجل- فما من حمد الا و هو داخل فيما قلت. [البيان، آية الله العظمى خويى، ص 485.] .
چيزى را در ستايش خداوند، باقى نگذاشتم. همه ى ستايشها را ويژه ى خداى عزيز و بزرگ قرار دادم. بنابراين، ستايشى نيست، مگر اينكه حاوى آن (الحمد لله) است.
همچنين واژه ى «الله» با توجه به ريشه و اساس اشتقاق آن، موجبات اين اختصاص را داراست؛ زيرا بنا به گفته ى مفسران، اگر «الله» برگرفته از «الوهيت» و «تأله» باشد، به معناى عبادت و تعبد است؛ يعنى «الله»، معبود يگانه و بى رقيب و حقى است كه سزاوار پرستش است. و اگر برگرفته از «وله» به معناى «تحير» باشد، بدين معناست كه خداوند، حقيقتى است كه عقل و خرد در برابر عظمت و هيبت و منزلت او، سرگشته و حيران است و نه تنها عمق انديشه را به كنه او راه نيست؛ بلكه در معرض شهود و رؤيت هيچ صاحبدلى نيز نيست.
در دعاى اول صحيفه ى مبارك امام ساجدان آمده است:
الذى قصرت عن رؤيته ابصار الناظرين و عجزت عن نعته اوهام الواصفين.
خدايى كه ديده هاى بينندگان از ديدنش فرومانده و انديشه هاى توصيف كنندگان از وصفش عاجز شده اند.
امير عارفان، على عليه السلام در خطبه ى نخست نهج البلاغه مى فرمايد: «لا يبلغ مدحته القائلون؛ گويندگان و ستايشگران، نمى توانند او را چنانكه شايسته است، بستايند»؛ چرا كه: «و لا يناله غوص الفطن؛ انديشه هاى ظريف و عميق، كنه او را درنمى يابند».
امام عابدان در مقام مناجات و در كنار روضه ى منور پيشتاز صاحبدلان، على عليه السلام چه زيبا سروده:
اللهم ان قلوب المخبتين اليك و الهة... وافئدة العارفين منك فازعة.
بارالها! دلهاى آرميدگان به سويت (فروتنان در حضورت) و اله و حيران اند... و دلهاى عارفان كه به اخگر هيبت جلالت سوخته است، هراسان.
آن نه رويى است كه من وصف جمالش دانم           اين حديث از دگرى پرس كه من حيرانم
آن عجب نيست كه سرگشته بود طالب دوست           عجب اين است كه من واصل و سرگردانم
و اگر «الله» از ماده ى «لاه» به معناى «احتجب» باشد، بدين معناست كه حقيقت حق، مستور در حجابهاى نورانى و ظلمانى است كه اوهام و افكار آدميان را بدان جا راه نيست:
ان لله الف حجاب من نور و ظلمة لو كشفت، لاحرقت سبحات وجهه دونه.
همانا خداوند را هفتاد هزار حجاب است از نور و ظلمت. اگر آن حجابها كنار روند، سبحات روى او (جلال و عظمت خداوند)، ماسوا را خواهد سوخت.[عالم بسوزد از سبحات جلال من- از روى لطف اگر به جهان بازننگرم .] . و در صورتى كه «الله» از «الهت الى فلان» به معناى «فزعت اليه» باشد، بدين مفهوم است كه خداوند، پناهگاه و اميد آفريده هاست.
از امام حسن عسكرى عليه السلام روايت شده:
الله هو الذى يتاله اليه فى الحوائج و الشدائد كل مخلوق عند انقطاع الرجا من كل من دونه و تقطع الاسباب من جميع ما سواه. [التوحيد، شيخ صدوق، ص 231.]
الله، آن حقيقتى است كه همه ى آفريده ها، بويژه انسان، به هنگام نيازمندى ها و سختى ها و در شرايطى كه همه ى اميدها از هر چه غير اوست، بريده گشت و همه ى سببها درهم ريخته شد، به او روى مى آورند و سر بر آستان او مى سايند و از او مدد مى خواهند. در مقام راز و نياز مى خوانيم: «يا من اليه يفزع المذنبون». و اگر «الله» مشتق از «الهت اليه» به معناى «سكنت اليه» باشد، مقصود اين است كه خلق، ذهن و دلشان با نام و ياد او آرام مى گيرد و جانها با توجه به او آسايش مى يابند و با او انس مى گيرند [هيچ كنجى پى دد و بى دام نيست- جز بخلوتگاه حق آرام نيست .] و در پرتو موهبت انس، در محضر قرب او به سر مى برند و نداى دلكش و دل انگيز معبود و مأمن خود را از هر موجودى مى شنوند كه همگى در التجا و التماس و تضرع اند. نه تنها انسان، بلكه از سايه هاى بى جان گرفته تا فرشتگان و هر چه جز اوست، جملگى بر آستانه ى معبود، معتكف و به تسبيح و ستايش او نشسته اند و چهره بر عرصه ى عبوديت مى سايند: «و عنت الوجوه للحى القيوم». [سوره ى طه، آيه ى 111.]
در سوره ى نحل، آيه ى 48- 50 آمده است:
اولم يروا الى ما خلق الله من شى ء يتفيوا ظلاله عن اليمين و الشمائل سجدا لله و هم داخرون- و لله يسجد ما فى السموات و ما فى الارض من دابة و الملائكة و هم لا يستكبرون- يخافون ربهم من فوقهم و يفعلون ما يؤمرون.
آيا به چيزهايى كه خدا آفريده است، ننگريسته اند كه (چگونه) سايه هايشان از راست و از چپ مى گردد و براى خدا در حال فروتنى، سر بر خاك مى سايند؟ و آنچه در آسمانها و زمين از جنبدگان و فرشتگان است، براى خدا سجده مى كنند و تكبر نمى ورزند. از پروردگارشان كه حاكم بر آنهاست، مى ترسند و آنچه را مامورند، انجام مى دهند.
حاصل آنچه گفته شد، اين است كه حمد و ستايش، ويژه ى حقيقت يگانه و بى نياز و بى همتايى است كه تصورش بيرون از ادراك بشر است و عقلهاى تيزگام در راه شناسايى او حيران، و دلها به ياد او آرام، و جانها در محضر قرب او در آسايش اند و تمام موجودات در درماندگى ها بدو پناه مى برند و از او كمك مى خواهند.
«على ما انعم»، در جمله ى «الحمد لله على ما انعم»، استدلالى است بر اين اختصاص كه همه ستايشها براى خداوند است.
توضيح اين نكته نيز ضرورى است كه اگر «ما» در «الحمد لله على ما انعم» به معناى مصدر باشد، قالت جمله: «الحمد لله على انعامه» خواهد بود؛ و بر اين اساس، ستايش در برابر «انعام» كه فعل خداوند است، انجام گرفته است. به تعبير دقيق تر، انعام (نعمت دادن) كه وصف فعلى خداوند است، مورد ستايش ستايشگر قرار گرفته است و اين گونه ستودن در قرآن آمده است:
1. در سوره ى حمد كه در ستايش و توصيف پروردگار متعال است، آمده: «الحمد لله رب العالمين». ربوبيت الهى كه از صفات فعل است، مورد ستايش واقع شده است؛ بدين معنا كه حمد در برابر كامل مطلق است.
2. در آغاز سوره ى فاطر، آمده است:
الحمد لله فاطر السموات و الارض جاعل الملائكة رسلا.
ستايش خداى را كه پديد آورنده ى آسمانها و زمين است و فرشتگان را پيام آورنده قرار داده است.
در اين آيه، فاطر و جاعل بودن كه صفت فعل است، مورد ستايش واقع شده است و در آيه ى 9 و 10 سوره ى يونس نيز از زبان بهشتيان، خدا بر وصف ربوبيت ستوده شده است. و اگر «ما»، موصول باشد، ستايش در برابر نعمتها خواهد بود. در آغاز سوره ى انعام، آمده است:
الحمد لله الذى خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور.
ستايش خداى را كه آسمانها و زمين را آفريد، و تاريكى ها و روشنايى را پديد آورد. و در سوره ى اعراف، آيه ى 43 از زبان بهشتيان آمده است:
الحمد لله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا الله.
ستايش خدايى را كه ما را بدين راه هدايت فرمود، و اگر خدا ما را هدايت نمى كرد، ما خود هدايت نمى يافتيم.
با توجه به هر دو معنا در لفظ «ما»، دختر بزرگوار پيامبر صلى الله عليه و آله با تعبيرى زيبا و جامع، سخن خود را با ستايش خداوند آغاز كرده است؛ زيرا فاطمه عليهاالسلام، پرورده ى مكتبى است كه خداوند، اساس و شالوده ى آن را بر حمد و ستايش بر نهاده است.
آن حضرت، معبود خويش را ستوده؛ چرا كه كامل مطلق و كمال صرف هم اوست: «و لله الاسماء الحسنى»؛ و نيز در برابر شكر نعمت به ستايش برخاسته؛ زيرا منعم مطلق، تنها خداست: «ما بكم من نعمة فمن الله».

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page