35ـ قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( حسبك من نسا’ العالمين : مريم بنت عمران ، و خديجه بنت خويلد ، و فاطمه بنت محمد ، و آسيه امراه فرعون )) (3):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( از زنان جهانيان مريم دختر عمران ، خديجه دختر خويلد ، فاطمه دختر محمّد و آسيه همسر فرعون { در برترى بر زنان } تو را بسنده است )).
36ـ قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( حسين منّى و انا منه ، احب الله من احب حسينا ، الحسن و الحسين سبطان من الاسباط ))(4):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( حسين از من است و من از او هستم . خدا دوست دارد هر كسى را كه حسين را دوست بدارد . حسن و حسين دو نوه از نوه هاى منند )).
37ـ قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه )):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند ))(5).
38ـ قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه ، و ابوهما خير منهما )) :
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( حسن و حسين دو سرور جواناان اهل بهشتند و پدرشان بهتر از آنهاست )).
39ـ قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه الا ابنى الخاله عيسى بن مريم و يحى بن زكريا ، و فاطمه سيده نساء اهل الجنه )):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند بجز عيسى بن مريم و يحيى بن زكريّا كه پسر خاله يكديگرند ، و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است )) .
40ـ قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( الحسن منى ، و الحسين من على )):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( حسن از من و حسين از على است )).
41ـ قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) : (( الحسن و الحسين شنفا العرش ، و ليسا بمعلقين )):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود : (( حسن و حسين دو گوشواره عرشند (6) ولى آويزان نيستند)).
پىنوشتها:
3 . حاكم گفته : اين موافق شرط شيخين است ، و ذهبى آن را ثابت دانسته است .
4 . در روايت ترمذى آمده است : (( حسين سبط من الاسباط )) . قاضى مى گويد : (( سبط )) فرزند فرزند است ، يعنى : او از فرزندان من است . در حقيقت پيامبر با اين بيان و اين بعضيّت تاكيد كرده و آن را تثبيت نموده است ، و احتمال مى رود كه مقصود از آن در اينجا اين باشد كه از او قبيله اى منشعب مى شود و خلق كثيرى از نسل وى پديد مى آيند .در اين صورت اين جمله اشاره به آن است كه نسل او از همه بيشتر و پايدارتر است و مساله نيز چنين بوده است . (( مرقاه المفاتيح ، ج 5 ، ص 605)).
5 . ترمذى گفته : اين حديث حسن و صحيح است ، و سيوطى گفته : اين حديث متواتر است .
6 . ديلمى مى گويد : يعنى : به منزله دو گوشواره چهره اند . (( شنف )) گوشواره آويخته به گوش را گويند ، و مقصود آن است كه يكى از آنها در طرف راست عرش و ديگري در طرف چپ آن قرار دارد . (( فيض القدير ، ج 3 ، 415)).
(ح)
- بازدید: 1181