در صدر اسلام، مسجد مركز اجتماع مسلمانان بود. بسيارى از مسائل اجتاعى در مسجد حل و فصل مى گرديد، رفع خصومات و اختلافات و دعاوى در مسجد انجام مى گرفت و در واقع مسجد حكم «دادگسترى» را داشت. مسائل مهم سياسى و اجتماعى نيز در مسجد مورد مشورت و تصميم گيرى قرار مى گرفت. فاطمه (عليهاالسلام) نيز تصميم گرفت براى دادخواهى به مسجد رود تا ياران پدر را براى احقاق حق بيارى فراخواند. او مى خواست با شمشير سخن به پيكار رود و با سلاح منطق از حق به دفاع پردازد، با صاعقه آتشين كلامش پرده تزوير زمانه را بدرد و با بيان احساس بر انگيزش وجدانهاى مرده را زنده كند، بذر بيدارى را در افكار عمومى بيفشاند و بدعتها را افشاء كند. زهرا (عليهاالسلام) مصمم بود تا بخاطر ستمى كه بر او و خاندان ولايت رفته بود فرياد كند. زيرا سكوت مظلوم جز بر بيداد بيدادگران نمى افزايد.
فاطمه (ع) اگر به مسجد نمى رفت و خاموش مى ماند شايد مردم حقيقت را در نمى يافتند و تاريخ واقعه را فراموش مى كرد مگر دخترش زينب نبود كه تاريخ عاشوراء و حماسه مظلومانه شهداى كربلاء را با سخنرانيهاى آتشينش جاودانه ساخت؟
سخنرانى حضرت زهرا (عليهاالسلام) را هم پدر پير تاريخ به سينه سپرد تا براى نسلهاى بعدى بازگويد. سخنرانى اعجازگونه، شورانگيز، حماسى، عرفانى و تاريخى فاطمه زهرا (ع) در قديمترين اسناد اهل سنت ضبط شده است. «امام ابوالفضل احمد بن ابى طاهر» معروف به «ابن طيفور» از علماى اهل سنت متولد 204 و متوفاى 280 ه-.ق اين سخنرانى را در كتاب «بلاغت النساء» نقل كرده است. [بلاغات النساء ص 12/ 19.]
«ابوبكر احمد بن عبدالعزيز جوهرى»- متوفاى 322 ه-. ق در كتابش سقيفه و فدك از اين خطبه ياد كرده وى يكى از علماى اهل سنت است و ابن ابى الحديد درباره او مى گويد:
«ابوبكر جوهرى محدث ماهر، اديب پرهيزكار و مورد وثوق است بطورى كه همه محدثان اهل سنت او را به نيكى ستوده اند و از او روايت كرده اند». [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 16 ص 210.]
در بين شيعيان هم سيدمرتضى در كتاب شافى، [شافى ص 231.] طبرى در دلائل الامامه [دلايل الامامه ص 30.] طبرسى در احتجاج [احتجاج ج 1 ص 98/ 106.] و ديگران آن را نقل كرده اند و تاكنون شرحهاى زيادى بر اين خطبه شريفه نوشته شده است. [اخيراً نيز شرحى بقلم آيت الله سيد عزالدين حسينى زنجانى توسط دفتر تبليغات اسلامى منتشر شده است.] فصاحت، بلاغت، جذابيت و نكات مهمى كه خطبه در بر دارد، برخى از تيره دلان را واداشته تا در مورد صحت انتساب آن به فاطمه زهرا (عليهاالسلام) شبهه ايجاد كنند و آن را بر ساخته «ابوالعيناء» شمارند.
احمد بن ابى طاهر گويد: به ابوالحسن زيد بن على بن حسين بن على بن ابيطالب [در كتاب شافى اين گفتگو را از نوه زيد شهيد يعنى زيد بن على بن حسين بن زيد علوى نقل كرده و صحيح نيز همين كلام سيدمرتضى است، زيرا حضرت زيد بن على در سال 122 هجرى قمرى شهيد شده و مسلماً ابى طاهر با او گفتگويى نداشته است و اين احتمالاً اشتباهى است كه از نساخان سر زده است.] گفتم: برخى مى پندارند اين خطبه با چنين سجع و زيبايى ساخته ابوالعيناء است. پاسخ گفت: پيرمردان ابوطالب را ديدم كه اين خطبه را از پدران خود روايت مى كردند و به فرزندان خود ياد مى دادند. و من اين خطبه را از پدرم على بن الحسين (ع) به ترتيب از فاطمه زهرا (ع) نقل مى كنم. بزرگان شيعه سالها پيش از آنكه جد ابى العينا متولد شود آن را روايت كرده و به يكديگر درس مى دادند. در شگفتم آنان چگونه خطبه زهرا (ع) را انكار مى كنند و حال آن كه خطبه عايشه را هنگام مرگ پدرش مى پذيرند. [بلاغات النساء ص 12- شافى ص 230.] (با وجودى كه آن خطبه نيز داراى فصاحت و بلاغت است.)
فرياد دادخواهى
- بازدید: 731