رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در آخرين شب زندگى اش، على، فاطمه، حسن و حسين (سلام و درود خدا بر آنان باد) را نزد خويش خواند. آن شب پيامبر (ص) در گوش فاطمه (ع) به تنهائى رازها گفت. سپس على را فراخواند. على (ع) وقتى حالت پيامبر (ص) را مشاهده كرد به گريه افتاد. پيامبر (ص) فرمود: على گريه ات براى چيست؟ اينك هنگامه فراق و جدائى من و تو رسيده است، برادرم به خدا مى سپارمت، زيرا لقاى پروردگارم را برگزيده ام، اما گريه و اندوهم براى تو و دخترم فاطمه است، چرا كه پس از من حقوق شما را ضايع نمايند، مردم تصميم دارند بر شما ستم كنند شما را به خدا مى سپارم و خدا هم امانت مرا پذيرفته است.
آنگاه زهرا (عليهاالسلام) را در آغوش گرفت و سرش را بوسيد و فرمود: فاطمه جان پدرت به قربانت. زهرا (ع) بلند شروع به گريستن نمود. رسول خدا (ص) فرمود: به خدا سوگند كه خدايم انتقام تو را خواهد گرفت و با خشم تو خشم مى گيرد. واى، واى، واى بر ستمگران. آنگاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شروع به گريه نمود. قطره هاى اشك پيامبر (ص) چون باران بر گونه ها و محاسنش فرو مى غلطيد او از فاطمه (ع) جدا نمى شد. حسن و حسين (ع) پاهاى پيامبر (ص) را مى بوسيدند و مى گريستند على (عليه السلام) مى فرمايد: من صداى گريه ملائكه را مى شنيدم و بدون ترديد جبرئيل در آن موقعيت حساس پيامبر (ص) را تنها نگذاشته بود. فاطمه (ع) نيز چنان مى گريست كه احساس كردم آسمان و زمين برايش مى گريند. باز هم درباره فاطمه (ع) سفارش نمود و به او بشارتها داد. [بحارالانوار ج 22 ص 490.]
آخرين لحظه هاى حيات پيامبر (ص) فرارسيد. فرمود: يا على! مرا در خانه ام به خاك بسپار و مراسم غسل و كفن و نمازم را بر پاى نما. [بحارالانوار ج 22 ص 493.]
آنگاه در حالى كه سرش در آغوش على (ع) بود بسوى خدا شتافت. اين مصيبت بزرگ طبق روايات اهل البيت در تاريخ دوشنبه 28 صفر سال يازدهم هجرى قمرى كه مطابق است با هفتم خردادماه سال يازدهم هجرى شمسى به وقوع پيوست. و طبق نوشته برادران اهل سنت اين حادثه در تاريخ دوشنبه 12 ربيع الاول سال يازدهم اتفاق افتاد. [در اينكه وفات پيامبر (ص) در روز دوشنبه بود بين هر دو فرقه اتفاق است اما در تطبيق تاريخ 12 ربيع الاول مطابق با روز دوشنبه نيست بلكه 28 صفر با دوشنبه مطابقت دارد از اينرو بدون هيچ تعصب فرقه اى وفات رسول الله (ص) در روز دوشنبه 28 صفر سال يازدهم اتفاق افتاده است!.]
آخرين شب
- بازدید: 823