رحلت پيامبر

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و ياران از سفر حج بازگشتند. هنگامى كه حضرت به مدينه رسيد، از شدت خستگى و بيمارى چند روز بسترى شد و با بهبودى مختصرى بستر را رها ساخت. اما زهرا (عليهاالسلام) اندوهگين بود، در چهره پيامبر (ص) حالت وداع غم انگيزى موج مى زد. چه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) خود پايان عمر خويش را خبر داده بود. دلها مى تپيد، ابرهاى غم آسمان مدينه را پوشانده بود. در اين روزها پيامبر (ص) بارها سفارش فاطمه عزيزش را به ياران كرد. بارها به آنان فرمود: «فاطمه پاره تن من است، هر كس او را بيازارد، مرا آزرده است و هر كس او را به خشم آرد مرا به خشم آورده است.» [فاطمه بضعه منى يودينى من آذاها و يغضبنى من اغضبها، فضائل فاطمه ابن شاهين ص 42.] پيامبر (ص) به بستر افتاد. فاطمه (عليهاالسلام) به روزهاى فراق و جدايى مى انديشيد و در كنار بستر پدر و يا در تنهائى آرام مى گريست.
بيمارى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شدت يافت. فاطمه زهرا (عليهاالسلام) در كنار بستر پيامبر (صلى الله عليه و آله) چهره ى نورانى و ملكوتى پدر را مى نگريست كه از شدت تب عرق از آن مى ريخت. او با چشمان اشك آلود و صداى بغض گرفته شعرى را كه ابوطالب درباره پيامبر (ص) سروده بود را زمزمه مى كرد.

    و ابيض يستسقى الغمام بوجهه و ابيض يستسقى الغمام بوجهه
    نمال اليتامى عصمة للارامل نمال اليتامى عصمة للارامل
 
يعنى: سپيد چهره اى كه به آبرومندى او از ابر باران طلب مى شود، پناه يتيمان و نگهدار بيوه زنان است.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) چشمانش را گشود و فرمود: دخترم شعر مخوان، قرآن بخوان. و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاين مات او قتل انقلبتم على اعقبكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر الله شيا و سيجزى الله الشكرين [آل عمران 144.] .
«محمد (ص) نيست مگر پيامبر خدا كه پيش از او هم پيامبرانى آمده و رفته اند آيا هرگاه بميرد و يا كشته شود، به آيين گذشتگان خود بازمى گرديد؟ و هر كه به آيين گذشتگان خود بازگردد خداى را ضررى نمى رساند و خدا شاكران را پاداش دهد».
از شنيدن اين سخن زهرا (عليهاالسلام) دريافت كه تنها مى شود و پدر به ديدار خدا خواهد رفت. از اينرو گريه و شيون سرداد. پيامبر (ص) نتوانست ناآرامى دخترش را تحمل كند و در گوش او سخنى گفت كه فاطمه (عليهاالسلام) آرام شد و لبخند زد.
لبخند زهرا (ع) در آن حال شگفت آور بود. از او سوال كردند كه رسول خدا (ص) چه رازى را به تو فرمود؟ پاسخ داد تا پدرم زنده است رازش را فاش نمى كنم پس از رحلت رسول خدا (ص) راز آشكار شد. فاطمه (ع) گفت: پدرم به من فرمود: تو نخستين كس از اهلبيت من هستى كه به من ملحق مى شوى و از اينرو شاد شدم. [امالى طوسى ج 2 ص 15- مصابيح السنه ج 2 ص 201- مشكل الاثار ج 4 ص 333- صحيح نرمذى ج 2 ص 319.]

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page