فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّى
فاطمه پاره اى از من است.
از آنجا كه الفاظ به تنهايى نمى تواند بيانگر عمق و گستردگى كمالات و مفاهيم عاليه ى آنها باشد، قرآن به ذكر خصال و صفات كمال اكتفا نكرده بلكه هر يك از پيامبران را نمونه و الگوى كمال يا كمالاتى قرار داده و پيامبر اكرم (ص) را اسوه ى كامل و جامع الكلم كمالات معرفى كرده است:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ... [احزاب/ 21.] در مورد بانوان نيز تنها به ذكر خصال و كمالات زن بسنده نكرده بل كه نمونه هايى از زنان باكمال را در طول تاريخ در كنار پيامبران به عنوان الگو معرفى كرده است.
قَدْ كانَتْ لَكُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبْراهيمَ وَالَّذينَ مَعَهُ... [ممتحنه/ 4.] ابراهيم و كسانى كه با او بودند (سارا و هاجر و...) الگوى نيكويى براى شما هستند....
در ميان اين الگوها، جامع ترين آنها حضرت مريم (ع) و كامل ترينشان حضرت فاطمه ى زهرا (س) هستند.
به تعبير امام خمينى رضوان الله عليه:
«تمام ابعادى كه براى زن و براى يك انسان متصوّر است در فاطمه زهرا سلام الله عليها جلوه كرده است. او يك زن معمولى نبوده است: يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه ى انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولى نيست؛ او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است.» [امام خمينى: 26/ 2/ 58، صحيفه ى نور، ج 6، ص 185.]
هر چه به خوبان جهان داده اند
قسم تو نيكوتر از آن داده اند
هر چه بنازند بدان دلبران
جمله تو را هست و زيادت بر آن
در قرآن هفده صفت كمال براى بانوان ذكر شده و جالب اينكه به هفده زن باكمال نيز به عنوان الگو اشاره شده است، و همان طور كه پيامبر اكرم (ص) جامع كمالات مردان و جامع الكلم پيامبران بودند فاطمه ى زهرا (س) كه بر اساس روايات شيعه و سنّى پاره ى تن پيامبر (ص) بود (فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مَنّى) [صحيح بخارى، ك 62، ب 12 و 16 و 29؛ صحيح مسلم، ك 44، ح 93 و 94 و 96؛ سنن ترمذى، ك 46، ب 60؛ مسند احمد بن حنبل، جل 4، صص 5 و 323 و 326 و 328 و 332؛ فضائل الصحابة، صص 12 و 16 و 29، نكاح 109؛ سنن ابن ماجه، نكاح 56.] نيز جامع كمالات زن و جامع الكلم كمالات هفده زن نمونه ى قرآن است.
هدف اين كتاب، بيشتر پرداختن به كمالات فاطمه ى زهرا (س) و مقايسه ى آن با هفده زن نمونه ى قرآن است. افسوس كه ما در شناخت اين الگوها و اسوه هاى حسنه، بخصوص در مورد فاطمه ى زهرا (س)، كوتاهى كرده ايم و به قول شهيد مطهرى: «ما شيعيان بايد اعتراف كنيم كه بيش از ديگران درباره ى اين خاندان ظلم و لااقل كوتاهى كرده ايم. اساساً كوتاهى ما ظلم است. ما نخواسته ايم و يا نتوانسته ايم آنان را بشناسيم. بيشترين مساعى ما درباره ى تنصيصات رسول اكرم (ص) درباره ى آنان و سبّ و شتم كسانى كه اين نصوص را ناديده گرفته اند بوده است نه درباره ى شخصيت عينى آنان. غافل از اينكه اين مشكى كه عطّار الهى بحق معرّف اوست خود بوى دلاويزى دارد و بيش از هر چيز لازم است مشامها را با اين بوى خوش آشنا كرد؛ يعنى بايد آشنا بود و آشنا كرد. معرفى عطّار الهى به اين منظور بوده كه مردم با بوى خوش آن آشنا شوند نه اينكه به گفته ى عطّار قناعت ورزند و تمام وقت خويش را صرف بحث در معرفى وى كنند نه آشنايى با او» [سيرى در نهج البلاغه، استاد شهيد مرتضى مطهرى، صص 38- 39.] در اين كتاب سعى شده است كه از كتابهاى معتبر و تحقيقى و دست اول استفاده شود و از استناد به كتابهايى كه كارشان فقط جمع آورى روايات بدون تحقيق است و همچنين كتابهايى كه روايات آنها مرسل و بى سند است و يا كتابهايى كه بر خلاف واقع منسوب به شخصيتهاى بزرگ است خوددارى كرده ايم.
الگوى كمالات بانوان
- بازدید: 876