ماه ذى حجه بود که رسول خدا(ص)از حدیبیه بازگشت و تا مقدارى از ماه محرم در مدینه بود سپس به آن حضرت خبر رسید که یهود خیبر در صدد حمله به مدینه هستند و همین سبب شد تا دستور حرکت به خیبر از طرف پیغمبر صادر شود و از طرفى به گفته برخى از مورخین رسول خدا (ص)پس از اینکه نامه به سران جهان نوشت به فکر افتاد ممکن است برخى از آنها مانند کسرى پادشاه ایران و یا هرقل امپراتور روم در صدد برآیند تا از وجود خطرناکترین دشمنان اسلامـیعنى یهودیانى که در حجاز سکونت دارندـبر ضد مسلمانان استفاده کرده و آنها را به جنگ با مسلمانان تحریک کنند و دیار یهودیان ساکن حجاز پایگاهى براى دشمنان اسلام گردد،و از این رو پیغمبر اسلام باید هر چه زودتر تصمیم قاطعى براى پاک کردن حجاز از این دشمنان خطرناک که با شکست خوردن همکیشانشان یعنى یهود بنى النضیر،بنى قینقاع و بنى قریظه در مدینه همچون مار زخم خوردهاى شده بودند بگیرد،و پیش از اینکه آنها به فکر تهیه لشکر و جنگ و حمله به مدینه بیفتند آنها را سرکوب کند،بخصوص که آنها با قبیله غطفان نیز همپیمان بودند و در وقت بروز جنگ از کمک آنها نیز برخوردار مىگشتند.
به هر صورت لشکر اسلام از مدینه خارج شد و پرچم جنگ را نیز رسول خدا به دست على بن ابیطالب (ع)داد و بسرعت راه خیبر را در پیش گرفتند به طورى کهنزدیک به دویست کیلومتر راه،مسافت میان مدینه و خیبر را سه روزه طى کرد و براى اینکه میان یهود مزبور و همپیمانانشان از قبیله غطفان جدایى اندازد که قبیله مزبور نتوانند به کمک آنها بیایند در سر آب«رجیع»ـکه در نزدیکى خیبر بود منزل کرد و آنجا را لشکرگاه خود قرار داد.
و به گفته ابن هشام قبیله غطفان وقتى از ماجرا با خبر شدند به قصد یارى یهود خیبر حرکت کردند ولى به فکر زن و فرزند و اموال خود که به جاى گذاشته بودند افتاده و گفتند:ممکن است در غیاب ما محمد و لشکریانش به سرزمین ما حمله کرده و آنها را اسیر نموده و اموال ما را به غنیمت ببرند از این رو بازگشتند و به کمک آنها نیامدند و برخى از مورخین نیز عقیده دارند که قبیله غطفان به آنها کمک کردند ولى آنها نیز مانند یهودیان خیبر شکست خورده به دیار خود بازگشتند و ظاهرا قول اول صحیحتر باشد.
و به هر صورت رسول خدا(ص)با لشکریان خود از آنجا حرکت کرد و شبانه تا پشت قلعههاى خیبر پیش رفت و در آنجا توقف نمود،صبح که شد و یهودیان به عادت همه روزه با بیل و کلنگ از قلعهها براى زراعت بیرون آمدند لشکریان اسلام را مشاهده کردند که قلعهها را محاصره کرده و پیاده شدهاند،از این رو بسرعت وارد قلعه شده و فریاد زدند:
محمد با سپاهیانش!
پیغمبر خدا این جریان را به فال نیک گرفت و فرمود:«خیبر خراب شد،ما وقتى بر قومى فرود آییم بدا به حالشان!»!
جنگ خیبر
- بازدید: 828