سياست نفوذ در نيروهاى دفاعى كشورها

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

مى پرسند، رسول گرامى اسلام كه از اين اصل مسلّم غفلت نفرمود، و قدرت دفاعى نمونه را در آغازين لحظه هاى پيروزى اسلام تحقّق بخشيد، چرا پس از پيامبر (ص) آن همه حوادث تلخ پديد آمد؟ و مصيبت هاى فراوانى بر اهل بيت (ع) باريدن گرفت؟ و از قدرت دفاعى مردم خبرى نشد؟ و ارتش يكصد هزار نفرى اُسامة در كنار مدينه فروپاشيد و تحركى از خود نشان نداد؟ و ارزش هاى اسلامى را بدون دفاع گذاشتند و شمشيرها را غلاف كردند؟ [پيامبر اكرم (ص) براى سركوبى دشمنان و روميان منتظر فرصت، سپاه عظيمى را به فرماندهى اسامة بن زيد، فراهم آورد و همه را به همكارى و بسيج نيروها و شركت در لشگر اسامة دعوت مى فرمود كه با تحريكات و سرپيچى تشنگان قدرت و عوامل نفوذى، ارتش فراهم آمد به جاى پيش روى و تهاجم به دشمن، فروپاشيد سيره ابن هشام ج 2/ 642. و. النص والاجتهاد ص 12. طبقات ابن سعد ج 2/ 120 و 190.] پاسخ صحيح اين پرسش و ديگر سؤالات مربوط به ارزيابى «سياست نفوذ در نيروهاى دفاعى، نظامى» بستگى كامل دارد زيرا استعمارگران و طراحان سياسى تشنه قدرت نيز از عامل قدرت دفاعى، غفلت و فراموشى ندارند و همواره در نابودى و براندازى آن مى كوشند.
اگر انقلابى، نهضتى، حركت موفّقى، از اصل دفاع، غافل ماند با يك حركت ميلتاريستى حساب شده به مقابله و تهاجم روى مى آورند امّا اگر انقلابيّون و رهبران نهضت ها، ارتش و سپاه و قدرت دفاعى سازمان يافته اى را تدارك ديدند و عامل دفاعى را تحقق بخشيدند و به بازپرورى ارتش و نظاميان پرداختند، به فكر نفوذ و ضربه و كودتاى نظامى و ايجاد تفرقه و جدائى در ميان نيروهاى نظامى مى افتند و باده ها طرح و برنامه، و روش هاى استحمارى، و نقشه هاى شيطانى، به فروپاشيدن و عقب راندن و نابودى قواى نظامى همّت مى گمارند.
در حوادث تلخ پس از رسول خدا (ص) با شيوه دوّم با قدرت دفاعى مجاهدان اسلام برخورد نمودند و با سفارشات اكيد پيامبر (ص) ابابكر و عمر در لشگر اسامه نماندند و مرتّب مدينه را تحت نظر داشتند و از اوامر رسول خدا سرپيچى نمودند [پس از آن همه اوامر مكرّر رسول خدا (ص) كه فرمود.
«لشگر اسامة بن زيد را ترك نكنيد» برخى تخلّف فرمان نموده و ارتش اسامة را ترك گفتند و ابابكر و عمر و عثمان به بهانه هاى مختلف از شركت امتناع ورزيدند و در فكر حكومت بودند در صورتى كه رسول گرامى اسلام به متخلفين لعنت كرده بود.
1. ارشاد ج 1 باب دوم: شيخ مفيد متوفاى 413 هجرى 2. اثبات الوصية ص 225: مسعودى متوفاى 346 هجرى 3. الطبقات ج 4/ 136: ابن سعد متوفاى 230 هجرى 4. التهذيب ج 2/ 391 ج 3/ 215: ابن عساكر شافعى متوفاى 571 هجرى 5. كنزالعمال ج 5/ 312: متقى هندى 6. تاريخ يعقوبى ج 2/ 93: احمد بن ابى يعقوب متوفاى 292 هجرى 7. شرح ابى الحديد ج 2/ 21: ابن ابى الحديد متوفاى 656 هجرى 8. حياة محمّد (ص) ص 467 محمد حسنين هيكل 9. دلائل الصدق ج 3 ص 5:
10. ملل و نحل (ابتداى كتاب چهارم): شهرستانى 11. تاريخ طبرى ج 2 ص 429 و 462: طبرى متوفاى 310 هجرى 12. انساب الاشراف ج 2 ص 384: بلاذرى متوفاى 279 هجرى 13. مروج الذهب ج 2 ص 301: مسعودى متوفاى 346 هجرى 14. نهج السعادة ج 5 ص 285: علّامه محمودى 15. طبقات الكبرى ج 4 ص 66: ابن سعد متوفاى 230 هجرى 16. بحارالأنوار ج 38 ص 173: مرحوم مجلسى متوفاى 1110 هجرى 17. كامل ج 2 ص 335: ابن اثير متوفاى 606 هجرى نامه ابوبكر به اُسامه و پاسخ آن اسامة بن زيد از جانب رسول خدا (ص) فرمانده لشكر شده بود تا به سرزمين شام حركت كنند و جلو تجاوز دشمن را بگيرند، و پيامبر (ص) فرموده بود هر كس از فرمان اسامة تخلف كند مجرم است نامه ابوبكر به اسامة، چنين است:
از ابوبكر خليفه رسول خدا (ص) به اسامة بن زيد امّا بعد:
مسلمانان به من پناه آوردند، و مرا براى سرپرستى امر خلافت، انتخاب كردند و مرا رئيس خود بعد از رسول خدا (ص) نمودند (نامه طولانى است تا آنجا كه مى گويد) و قتى نامه من به تو رسيد و آن را خواندى، تو نيز مانند مسلمانان بيا و با من بيعت كن و به عمر بن خطاب اجازه بده كه از تحت فرماندهى تو تخلّف كند (و نزد من باشد) زيرا من از او بى نياز نيستم، بلكه به او نياز دارم و سپس به سوى همان جبهه كه رسول خدا (ص) تو را به جانب آن حركت داده است برو. و قتى كه نامه به اسامه رسيد و آن را خواند، پاسخ آن را چنين نوشت:
«از اسامة بن زيد، بنده آزاد شده رسول خدا (ص) به ابوبكر بن ابى قحافه ، امّا بعد:
نامه ات به من رسيد، ولى آغاز آن با آخر آن متناقض بود، در آغاز نامه نوشته اى كه من خليفه رسول خدا (ص) هستم سپس چنين ادعا كرده اى كه مسلمانان در اطراف تو اجتماع كرده و تو را امير خود نموده اند، اگر چنين باشد، لازم بود كه آنها در مسجد با تو بيعت كنند، نه در سقيفه بنى ساعده!؟ و انگهى از من تقاضا كرده اى كه به عمر به خطاب اجازه تخلّف از سپاه را بدهم به خاطر اينكه به او نياز دارى، ولى بدان كه او پيش خود، بى آنكه من به او اجازه بدهم تخلّف كرد، و براى من روا نيست كه به هيچ كس اجازه تخلّف بدهم زيرا رسول خدا (ص) فرمان بسيج و حركت تحت فرماندهى مرا داده است، و در اين جهت فرقى بين تو و عمر نيست كه هر دو تخلّف كرده ايد، و تخلّف از فرمان رسول خدا (ص) بعد از رحلتش با تخلّف در حال حياتش فرقى ندارد، و هر دو يكسانند، و تو مى دانى كه رسول خدا (ص) به تو و عمر فرمان داد كه تحت فرماندهى من به سوى جبهه حركت كنيم، و رأى و فرمان رسول خدا (ص) درباره شما از رأى خود شما در مورد خودتان، بهتر و مقدمتر است، موضع گيرى شما بر پيامبر (ص) مخفى نبود، آن حضرت مرا سرپرست شما كرد، ولى شما را سرپرست من نكرد، و مخالفت با پيامبر (ص) نفاق و دوروئى است...».] و با طرح ها و شيوه هاى شيطانى، ارتش حدود 100 هزار نفرى اسلام را كه در كنار مدينه براى جنگ با روميان اردو زده بودند پراكندند و تخم نفاق كاشتند و قدرت دفاعى آن را نابود ساختند مانند:
1- زنده كردن روح ناسيوناليستى در ميان مجاهدان (در نتيجه هر كس به طرف قبيله خود رفت).
2- زنده كردن ارزش هاى جاهليّت (گفتند چرا اسامة بن زيد كه جوان است بايد فرمانده باشد؟) 3- تحريك كردن مجاهدان براى امتيازخواهى (مى گفتند سربازان كدام قبيله بيشترند و كدام قبيله كمتر؟).
4- ايجاد تفرقه و جدائى در ميان ارتش اسلامى.
5- ايجاد شك و ترديد (كه براى كى و چرا بايد بجنگيد؟) 6- تقويت روح بدبينى و نااميدى.
7- ايجاد رعب و وحشت در ميان گروه هاى كوچكتر. و همه ديدند كه، شمشيرها غلاف شد. و هر سربازى به خانه خود خزيد. و گروه هاى بزرگتر به قبيله خود ملحق گرديدند و به سكوت و انزوا غنودند. و آنگاه سربازان باند حاكم و كودتاگران سقيفه، در يك تهاجم محكوم، حكومت را به دست گرفته و به مرزهاى بى دفاع قرآن و عترت يورش آوردند و هر چه خواستند كردند و امام بحق را منزوى و حرمت و عظمت يگانه دخت پيامبر را شكستند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page