با توجه به ضرورت دفاعى براى كشور و انقلاب، و ارزيابى صحيح يكى از ديگر عوامل بازدارنده آفت ها، و نگهدارنده ارزش ها، اين واقعيت به اثبات مى رسد كه تشكيل ارتش و بسيج عمومى طرفداران انقلاب، در تمام نهضت ها، هم در لحظه هاى آغازين پيروزى و هم تداون آن ضرورى و كارساز است و نبايد از آن غفلت داشت.
اگر انقلاب اسلامى يك واقعيت است، دفاع و پاسدارى از ره آوردهاى آن واجب به شمار مى آيد زيرا در تحليل عوامل شكست نهضت هاى بشرى و الهى و پيدايش حوادث تلخ و ناگوار مى نگريم كه هر انقلاب و نهضتى بدون قدرت دفاعى مناسب و نيرومند، نتوانست دوام بياورد و در برابر فتنه ها و توطئه ها سير ارتجاعى و انحرافى گرفته اند. و در مقابل، هر انقلابى كه پس از پيروزى، در فكر پيدايش قواى مسلّح و قدرت دفاعى متناسب بود و توانست نيروهاى طرفدار انقلاب را با آموزش هاى لازم بسيج كند مانده است دوام آورده است.
به برخى از نمونه ها توجه كنيم:
مرحوم مدرس آن بزرگ انقلابى نستوه و شهيد، اگر امكانات لازم را مى داشتند و با همكارى و هم دلى ديگر ياران انقلابى، به فكر تشكيل نيروهاى دفاعى مى افتادند، و با دست توده هاى مردم، قدرت دفاعى جامعه را تحقق مى بخشيدند، و در برابر قواى تا دندان مسلّح نظاميان و قزاق رضا قُلدر، از يك توان نظامى شايسته اى برخوردار بودند، كار بدانجا نمى كشيد كه، مشتى قزاق با ديكتاتورى هاى رضاشاه، بر سرنوشت مجلس و مردم و كشور سلطه پيدا كنند و به خانه امن مردم تهاجم نمايند.
آن همه فريادها، افشاگرى ها، مبارزات رهائى بخش، قوانين ارزشمند، وحدت و يكپارچگى توده ها، زندان كشيدن ها، تبعيد رفتن ها، شهادت طلبى ها، همه و همه در برابر حركت ميليتاريستى قزّاق هاى وابسه، بى دفاع و بى ياور ماند، و در آتش و سفير گلوله ها به دست نابودى و فراموشى سپرده شد.
در نهضت تنباكو نيز همين اصل ناديده گرفته شد.
پس از آن همه مبارزات و افشاگرى ها، آرام آرام، گويا گرد سرد سكوت بر سر همه پاشيده شد و دوباره قدرت استحمارى شاه همه چيز را به حالت اوّل برگرداند. و خون هاى مردم تهران و شيراز به هدر رفت. و حماسه خونين آن فقط در تاريخ به يادگار ماند.
انقلاب حضرت آيةاللّه كاشانى نيز به گونه تأسف بارى در برابر اين اصل مسلّم بازدارنده، بى تفاوت ماند و ره آورد شوم آن را بلافاصله نگريست.
آيةاللّه كاشانى در پيدايش نهضت با:
تجربيّات دوران مبارزات رهائى بخش شيعيان عراق عليه انگلستان. و تفكّرات عميق دوران تبعيد. و همراهى علماء تهران. و با كفن پوشيدن و تحصّن روحانيّون در حضرت عبدالعظيم (ع). و هماهنگى دانشگاهيان. و بسته شدن بازار تهران. و شهادت طلبى مردم بپا خواسته ايران. و ريخته شدن خون هاى پاك عزيزان موفق شد، و شاه و ثريّا فرار كرده بودند، و نهضت ملّى شدن صنعت نفت تحقق يافت و رئيس حكومت و وزراء تعيين گرديدند.
امّا از اصل، تأسيس قدرت دفاعى متناسب با انقلاب، و ارزش هاى آن غفلت كرد، و به جاى پاكسازى و بازپرورى ارتش ايران، به آن اعتماد نمود، و به همان شكل و شمايل دوران شاهنشاهى رهايش كرد و نيروهاى طرفدار انقلاب را آموزش نداد و نيروى بالقوّه توده هاى مردمى را به فعليّت نرساند، نتيجه آن شد كه:
سپهبد زاهدى با چند تانك زنگ زده. و مشتى اراذل و اوباش شعبان بى مخ.
يك انقلاب و يك حكومت را تنها ظرف چند ساعت از پى درآورند و رسماً سقوط حكومت مصدق را اعلان نمايند. و حركت چشم گير بازدارنده اى مشاهده نگردد!! و همه به انزوا و سكوت كشانده شوند!!
همه تحليل گران تاريخ نهضت ها، ژرف نگرى و واقع بينى حضرت امام خمينى (رحمةالله عليه) را با شگفتى مشاهده كردند كه در لحظه هاى پيدايش انقلاب، حتى قبل از فرار شاه در فكر ايجاد هسته هاى مقاومت، و پاسداران جان بر كف مؤمن به انقلاب بودند، و پس از پيروزى، ارگانهاى مختلف نظامى و دفاعى را پديد آوردند و با قاطعيّت و عدالت به پاكسازى و بازسازى ارتش ايران پرداختند و سپس با فرمان بسيج عمومى و تشكيل ارتش 20 ميليونى، دندان طمع جهان خواران غرب و شرق را به سنگ سخت كوبيدند، و تداوم انقلاب را با به صحنه كشاندن بسيجيان عاشق و عابد تضمين فرمودند، و هرگونه تهاجم و تحرك مخالفان انقلاب را در داخل و خارج دفع نمودند (راهش پر رهرو و جان پاكش همواره در حضور حضرت يار باد).
خطر غفلت از قدرت دفاعى نهضت ها
- بازدید: 708