از آن روزگاران سخت مصيبت بار آغازين اسلام تاكنون، سياست بازان قدرت طلب و استعمارگران سلطه گر، در كشورهاى اسلامى. همان روش هاى استحمارى را به آزمايش گذاشتند و ملّت اسلامى را با سياست «مذهب عليه مذهب» به بند مى كشيدند و پاسداران واقعى اسلام رسول خدا (ص) و دانشمندان و فقهاء هميشه در پيكار شيعه را با همان ظاهرسازى ها و شعارهاى به ظاهر اسلامى كوبيدند و به انزوا كشاندند.
به نام بازسازى اسلام، به حوزه هاى علميّه تاختند و گفتند.
«اسلام حوزه ها بايد تغيير كند». و به نام اسلام روشنفكر مأبانه، اسلام ناب محمّدى را كوبيدند. و چون ديدند ابتداء نمى شود با اسلام درافتاد، پاسداران واقعى آن، روحانيت و دانشمندان شيعه را به خاك و خون كشيدند و با انواع تهمت ها منزوى نمودند.
شعار «اجتهاد عمومى» دادند كه هر كس با تداوم مطالعات اسلامى مى تواند اجتهاد كند و اسلام ملّاها را نپذيرد و خود يك اسلام شناس صاحب نظر باشد.
گروهك هائى با نام و شعار اسلامى در برابر روحانيت و حوزه هاى علمى تشيّع، به راه انداختند و در همه جا مطرح نمودند تا كانال تبليغ و ارتباطات روحانيون با مردم را در اختيار خود گيرند.
همه تلاش و كوشش احزاب سياسى، و روشنفكران آگاه و ناآگاه، اين بود كه اول پاسداران اسلام ناب را منزوى كنند و سپس در اسلام بى مدافع نفوذ نموده و هر چه مى خواهند انجام دهند. و آراء و نظريات سياسى و استعمارى خود را با نام اسلام، مطرح و مردم را اغفال نمايند. و چون در ايران پس از انقلاب در برابر زبان گوياى روحانيّت در خط امام، قرار گرفتند و هر كجا كه سبز مى شدند سحرشان با معجزه طلبه هاى درس خوانده حوزه هاى علميه باطل مى شد و تفكرات التقاطى آنان افشاء مى گرديد. كمر به قتل پاسداران اصلى اسلام بستند و فرمان صادر كردند كه:
«آخوند ديديد بزنيد».
در آغاز حوادث ناگوار پس از رسول خدا نيز چنين كردند.
ديدند كه:
امام على (ع) تنهاست. و ديگر عالمان آگاه ساكتند. و اين تنها يادگار پيامبر اسلام (ص) فاطمه زهراست كه:
مسجد و مردم را زير و رو كرده و با استدلال هاى محكم و قرآنى ادعاهاى دروغين سران سقيفه را رسوا مى كند. و مدينه را با خطبه هاى آتشين خود رنگ خون و قيام مى زند. و چون منطق و استدلالى در برابرش نداشتند.
به سيلى زدن. و آتش زدن. و اهانت كردن [ابابكر در ميان همه مسلمانان حاضر در مسجد به فاطمه زهرا (عليهاالسلام) اهانت كرد و كسى به جز ام سلمه اعتراض نكرد - شرح نهج البلاغه ج 16 ص 215: ابن ابى الحديد متوفاى 656 هجرى - دلائل الامامة ص 38: طبرى متوفاى 400 هجرى - درّ النظيم. يوسف بن حاتم.] و شلاق زدن روى آورند [تا ريخ طبرى ج 1/ 233. و كفاية الخصام ص 508. و. عقدالفريد ج 4. و. و مجمع النورين ص 81. و. اعلام النساء ج 3.] و از آن همه ادّعاها و شعارهاى فريبنده دست كشيدند و بناچار نقاب از چهره پنهانشان فروافتاد و اغراض سياسى پنهان آنان برملا گرديد.
همه فهميدند كه شعار «حسبنا كتاب اللّه» يك شگرد سياسى بيش نبوده و سياست «نفوذ و ضربة» را تداوم مى بخشيد آرى:
آنجا كه جايگزين عدالت ستم شود مرد خدا به حق طلبى متّهم شود
با نام دين به ريشه دين تيشه مى زنند جمعى كه كاش ريشه آنان قَلَم شود
تداوم سياست مذهب عليه مذهب
- بازدید: 828