63 «فَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ»
ترجمه :
63. پس وحى فرستاديم به سوى موسى اينكه بزن به عصاى خود دريا را، پس پاره شد دريا و هر قسمت آن مثل كوه بزرگ عظيمى شد.
تفسير :
[معجزه شكافتن دريا براى عبور بنىاسرائيل]
توضيح اينكه حضرت موسى چون عصا را زد به دريا و گفتند: درياى عظيمى بود، قلزم ما بين يمن و مكه تا مصر كه بحر قلزمش ناميدند[1] و بعضى گفتند: بحر نيل بود ما بين اَيْلَه[2] و مصر[3] پس دوازده جاده پيدا شد و فورى زمين خشك و يابس[4] شد كه مىفرمايد: (فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِى الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى)[5] و بين جادهها آب به قدر كوهى بود و مشبك شد[6] كه يكديگر را مىديدند و با هم صحبت مىكردند[7] .
(فَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ) در اينجا جمله در تقدير است به دلالت كلام يعنى «فضرب موسى العصا البحر»[8] .
جزء نوزدهم قرآنسوره شعراء (26)، آيه (63)
[معناى «فلق»]
(فَانْفَلَقَ) «فلق» به معنى شكاف و جدايى است و لذا صبح را فلق گويند چون شب از روز جدا مىشود و در آيه شريفه (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ)[9] گفتند وادىاى است در جهنم كه از ساير طبقات جهنم جداست و عذاب آن سختتر است و در آن وادى چاهى است كه از تنفس آن، آتش جهنم افروخته مىشود و در آن چاه صندوقى است و در او شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين هستند، اما شش نفر اولين: ابنآدم قابيل قاتل برادرش و نمرودِ ابراهيم و فرعونِ موسى و سامرى و آنكه هوّد اليهود و آنكه نصّر النصارى[10] . و اما شش نفر آخرين: أربعة من المنافقين و صاحب الخوارج و ابن ملجم. كذا فى مجمع البحرين[11] .
(فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ) هر قسمت از اين جدايى آب (كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ) مثل كوه عظيمى بود.
________________________________________________________________
[1] . ر. ك: تفسير التبيان: ج8، ص28 ومجمع البيان: ج7، ص300.
[2] . اَيْله: از شهرها وبنا در باستانى فلسطين وازمراكز مهم تلاقى راههاى تجارى عراق و مصرو شام وعربستان در قرون اوليه اسلامى است . اين نام در منابع كهن به صورتهاى اَيْلَنه واَيْلَنن آمده است . برخى ايله را نام كهن عقبه شمردهاند. در عهد عتيق از اين شهر به عنوان شهر اصلى سرزمين ادوم كه به دست داوود و سليمان نبى(علیهما السلام) فتح شد، سخن رفته است .نخستين ارتباط ايله با مسلمانان در سال نهم قمرى افتاد. در اين سال ، وقتى پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) درتبوك بود، يوحنا بن رؤبه اسقف ايله به نزد پيامبر رفت وصلح خواست وبدان شرط كه جزيه دهند وعبور مسلمانان را از شهر تسهيل كنند. عهدنامه صلح منعقد شد. در قرن هشتم قمرى . ايله شهر كوچكى بود كه تنها برجى از آن بر جاى مانده بود واز كورههاى مخروبه مصر به شمار مىرفت . ويرانههاى اين شهر باستانى در گوشه غربى خليج عقبه ودر يك كيلومترى شمال محل فعلى بندر عقبه (اردن) قرار دارد. دائرة المعارف بزرگ اسلامى: ج10، ص76، مدخل «ايله».
[3] . ر. ك: مجمع البيان: ج7، ص300.
[4] . يابس: سفت و سخت.
[5] . و راهى خشك در دريا براى آنان باز كن كه نه از فرارسيدن [دشمن] بترسى و نه [از غرقشدن] بيمناك باشى. سوره طه: آيه 77.
[6] . به صورت پنجره پنجره شد.
[7] . تفسير الطبرى «جامع البيان»: ج9، ص449 (با اندكى اختلاف)؛ تفسير قمى: ج2، ص97 وتفسير البرهان: ج5، ص493، ذيل ح1.
[8] . پس موسى با عصايش بر دريا زد.
[9] . بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپيده دم. سوره فلق: آيه 1.
[10] . طبق روايات، كسى كه يهود را يهودى كرد يهود ابن يعقوب بود وكسى كه نصرانىها رانصرانى كرد بولس بود. لكن در اين مسئله اختلاف وجود دارد مثلاً آمده كه كسى كه به يهود گفت : دست خدا بسته است (يد الله مغلوله) بولس بود وكسى كه به نصارا گفت : كه مسيح پسر خداست نسطور بود. ر. ك: مدينة المعاجز: ج6، ص144؛ بحار الأنوار: ج25،ص373، ضمن ح24 وقصص الانبياء «جزائرى»: ص122.
[11] . مجمع البحرين: ج5، ص229، ماده «فلق» ور. ك: تفسير قمى: ج2، ص453.
آیه 63 «فَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ .....»
- بازدید: 1094