روز شمار زندگى پيامبر اعظم (صلى الله عليه و آله )

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

چون هدف از اين نوشتار، بررسى جلوه هاى اخلاقى و رفتارى پيامبر اعظم (صلى الله عليه و آله ) و پيروى از آنهاست ، بيش و پيش از هر چيز، آشنايى مختصر با زندگى اين در درخشان عالم هستى ضرورى مى نمايد. حضرت محمد بن عبدالله (ص) هنگام طلوع فجر روز جمعه 17 ربيع الاول عام الفيل برابر با سال 570 ميلادى (8) در مكه به دنيا آمد(9). پيش از تولد آن حضرت ، پدرش ، عبدالله در 25 سالگى در مدينه از دنيا رفته بود(10) و مادرش ، آمنه ، دختر وهب تا يك هفته او را شير داد. سپس ثوبيه ، به مدت چهار ماه شير دادن او را به عهده گرفت . پس از آن ، حليمه از طايفه بنى سعد كه به مكه آمده بود تا براى گذراندن زندگى اش ، كودكى را براى شير دادن بپذيرد، عهده دار شير دادن محمد شد و او را به ميان قبيله خود (بنى سعد) برد. حليمه پس از دو سال ، او را به آمنه باز گرداند، ولى به اين دليل كه از وجود اين كودك ، بركتها ديده بود، با رضايت مادرش ، دوباره به محل سكونت خود بازگرداند(11). سرانجام حليمه ، محمد را در پنج سالگى به آمنه تحويل داد(12).
هنگامى كه محمد شش ساله شد، آمنه بدرود حيات گفت و جدش ، عبدالمطلب سرپرستى او را به عهده گرفت (13). هنگامى كه هشت ساله شد، عبدالمطلب نيز درگذشت و عمويش ، ابوطالب سرپرست وى شد(14).
محمد در سيزده سالگى ، ابوطالب را در مسافرت به شام كه به منظور تجارت انجام گرفت ، همراهى كرد. در بين راه ، راهبى به نام بحيرا، او را ديد و به پيامبرى وى بشارت داد و از آينده اش خبر داد(15).
محمد در 25 سالگى با خديجه ، دختر خويلد كه از اشراف قريش و صاحب سرمايه بود، آشنا شد. سپس با سرمايه او و به همراهى غلامش ، ميسره براى تجارت به شام رفت و پس از بازگشت ، با وى ازدواج كرد(16). در 40 سالگى ، در بيست و هفتم ماه رجب (17) به پيامبرى برانگيخته شد. هنگامى كه در غار حرا سرگرم عبادت بود، جبرئيل نخستين آيات (سوره علق ) را بر او نازل كرد(18). از آن پس وضو و نماز واجب شد و جبرئيل كيفيت آنها را به پيامبر ابلاغ كرد(19). نخستين مرد و زنى كه به پيامبر ايمان آوردند على بن ابيطالب (عليه السلام) و خديجه (عليها السلام ) بودند(20). سپس چند نفر ديگر نيز اسلام را پذيرفتند. پيامبر با اين عده كم تا سه سال مخفيانه در دره هاى مكه عبادت مى كرد و نماز به جا مى آورد(21). حمزه بن عبدالمطلب ، عموى پيامبر در سال دوم بعثت ايمان آورد و به جانب دارى از ايشان همت گماشت (22). سه سال پس از بعثت ، پيامبر ماءمور شد كه آشكارا به تبليغ دين اسلام بپردازد. آيات زير در اين زمينه نازل شد:
و اءنذر عشيرتك الاءقربين .(شعراء: 214)
خويشاوندان نزديك خود را انذار كن .
فاصدع بما تؤ مر و اءعرض عن المشركين .(حجر: 94)
آنچه را ماءموريت دارى ، آشكارا بيان كن و از مشركان روى گردان .
و قل انى اءنا النذير المبين .(حجر: 89)
بگو: من انذار كننده آشكارم .
وقتى پيامبر دعوت خود را آشكار كرد، با مخالفت شديد اشراف مكه روبه رو شد. فقط گروه هايى از طبقه هاى محروم مردم بودند كه كم كم به دعوت پيامبر پاسخ مثبت دادند. ابوطالب ، عموى پيامبر در اين ميان نقش ‍ مؤ ثر و اساسى داشت و با تمام نيرو و نفوذ اجتماعى خويش ، از برادر زاده اش حمايت مى كرد. به همين دليل ، قريش نمى توانستند معترض پيامبر شوند و در نتيجه ، آزار و ستم خود را متوجه پيروان ضعيف و بى پناه ايشان مى كردند. محمد (ص) براى اينكه پيروان بى ياور خويش را از زير شكنجه قريش آزاد كند، به آنها اجازه داد كه به حبشه مهاجرت كنند و در پناه نجاشى ، پادشاه آن كشور كه مردى عادل بود، زندگى را از سر گيرند. به گفته برخى تاريخ نگاران ، نزديك به هشتاد نفر از مسلمانان در ماه رجب سال پنجم پس از بعثت ، به حبشه مهاجرت كردند(23).
در اواخر سال ششم ، كافران قريش با هم پيمان بستند كه با خانواده بنى هاشم و بنى عبدالمطلب قطع رابطه كنند و از ازدواج و خريد و فروش با آنها خوددارى ورزند. آنان اين پيمان نامه را بر صحيفه اى نوشتند و در خانه كعبه آويختند. ماه اول سال هفتم پس از بعثت ، بنى هاشم و بنى عبدالمطلب به جز ابوطالب گرد هم آمدند و از ترس جان خود، با محمد و خديجه در شعب ابوطالب اقامت گزيدند. آنان نزديك سه سال در محاصره اقتصادى قريش ، به سختى زندگى كردند. اين وضع ادامه داشت تا اينكه محمد به ابوطالب خبر داد تمام صحيفه به جزجمله ((بسمك اللهم )) را موريانه خورده است . ابوطالب نيز نزد مخالفان پيامبر رفت و پيام برادرزاده خود را رساند. وى از آنها خواست چنانچه اين سخن درست باشد، از پيمان خويش دست بردارند و اگر نادرست بود، او برادرزاده خود را تسليم آنان خواهد كرد. مخالفان پس از بررسى صحيفه و مشاهده درستى گفتار پيامبر، محاصره را شكستند. بدين ترتيب ، در آغاز سال دهم بعثت ، بنى هاشم و بنى عبدالمطلب از شعب ابوطالب خارج شدند(24).
دو ماه پس از خروج از شعب در سال دهم بعثت ، در حالى كه 49 سال 8 ماه از عمر شريف پيامبر گذشته بود، ابوطالب از دنيا رفت . سه روز يا 6 ماه بعد نيز خديجه ، همسر پيامبر وفات كرد كه به همين دليل ، آن سال را ((عام الحزن )) ناميدند(25). ابوطالب هنگام مرگ ، 85 سال داشت و حضرت خديجه ، 65 سال كه 25 سال آن را در خانه پيامبر به سر آورده بود(26).
با مرگ ابوطالب ، كافران مكه بيش از پيش به آزار پيامبر پرداختند؛ زيرا مطمئن بودند كه پيامبر، پشتيبان خود را از دست داده است (27). پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) در 50 سالگى به اتفاق زيد بن حارثه به طائف سفر كرد تا مردم را به اسلام دعوت كند، ولى مردم آن سامان ايمان نياوردند(28). در سال يازدهم بعثت ، شش نفر از اهالى يثرب از طايفه خزرج پس از ديدار با پيامبر و شنيدن آياتى چند از قرآن در منا، دين مقدس ‍ اسلام را پذيرفتند و هنگامى كه به آنجا بازگشتند، خبر بعثت پيامبر و نزول قرآن كريم را به مردم رساندند. بدين ترتيب ، زمينه نشر اسلام در يثرب فراهم شد(29).
يك سال بعد، دوازده تن از طايفه اوس و خزرج از يثرب به مكه آمدند و با پذيرفتن دين اسلام ، در محلى به نام عقبه با پيامبر بيعت كردند كه به آن بيعت عقبه اول مى گويند. پيامبر پس از اين بيعت ، مصعب بن عمير را براى آموزش احكام دين و قرآن و اقامه نماز جماعت به يثرب فرستاد(30).
سال دوازدهم بعثت ؛ يعنى هنگامى كه 51 سال از عمر مبارك پيامبر مى گذشت ، واقعه معراج پيش آمد(31). سال سيزدهم بعثت ، دين اسلام در يثرب رواج يافت ، به گونه اى كه در موسم حج ، 73 مرد و زن از بزرگان يثرب در عقبه حاضر شدند و با پيامبر بيعت كردند. اين بيعت ، بيعت عقبه دوم نام گرفت . يثربيان در اين بيعت متعهد شدند همان گونه كه از زن و فرزند خود حمايت مى كنند، از پيامبر پشتيبانى كنند(32). خبر اين بيعت ، قريش راسخت نگران كرد، به گونه اى كه با شدت بيشترى به آزار مسلمانان پرداختند. مسلمانان نيز كه پناه گاه محكم ترى همچون يثرب يافته بودند، به دستور پيامبر به اين شهر روى آوردند(33).
در آغاز سال چهاردهم بعثت ، قريش تصميم گرفت در يك نقشه دسته جمعى ، حضرت محمد (ص) را به قتل برسانند تا شخص معينى گرفتار مجازات نشود. ايشان كه از قصد آنها آگاه شده بود، على بن ابيطالب را در بستر خويش خوابانيد و خود به قصد مهاجرت به يثرب از مكه خارج شد. ايشان به همراه ابوبكر كه در بين راه به آن حضرت پيوسته بود سه روز در غار ثور پنهان شدند و از بيراهه به يثرب رفتند(34). مهاجرت پيامبر از مكه به يثرب ، مبناى تاريخ مسلمانان قرار گرفت كه ((تاريخ هجرى )) ناميده مى شود(35). همچنين به يمن ورود حضرت محمد (ص) به يثرب ، اين شهر را ((مدينه النبى )) ناميدند. اكنون تنها به مهم ترين رويدادهاى ديگر سال هاى زندگى پيامبر اسلام مى پردازيم .
سال اول هجرى
حضرت محمد (صلى الله عليه و آله ) در 53 سالگى ، در روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول وارد يثرب شد. نخست در محله قبا كه بيرون شهر بود، منزل گزيد و مسجدى در آن محل ساخت . اين نخستين مسجدى بود كه در اسلام ساخته شد. سپس به اتفاق همراهان به سوى شهر حركت كرد. بين راه در قبيله بنى سالم ، نخستين نماز جمعه را با مردم خواند. بعد وارد شهر شد و خانه ابوايوب انصارى را محل اسقرار خود قرار داد(36).
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) براى نخستين بار بين اصحاب خود ((عقد اخوت )) (برادرى ) بست و آنان دو به دو با هم برادر شدند. خود پيامبر نيز على بن ابيطالب را به برادرى خويش برگزيد(37). سپس از جانب خداوند ماءمور شد براى آگاه ساختن مردم براى حضور در مسجد و اداى نماز جماعت ، اذان بگويند كه بلال حبشى از سوى پيامبر عهده دار اين منصب شد(38).

- پینوشتها -

8- الموسوعه العربيه الميسره ، ص 1657.
9- حبيب السير، ج 1، ص 295.
10- التنبيه و الاشراف ، ص 196.
11- السيره النبويه ، ج 1، ص 173.
12- مروج الذهب ، ج 2، ص 281.
13- حبيب السير، ج 1، ص 301.
14- التنبيه و الاشراف ، ص 197.
15- همان .
16- همان .
17- الموسوعه العربيه الميسره ، ص 1658.
18- مروج الذهب ، ج 2، ص 282.
19- السيره النبويه ، ج 1، ص 260.
20- التنبيه و الاشراف ، ص 198.
21- السيره النبويه ، ج 1، ص 280.
22- الاستيعاب ، ج 1، ص 369.
23- السيره النبويه ، ج 1، ص 339 و 353؛ حبيب السير، ج 1، ص 311.
24- حبيب السير، ج 1، ص 311.
25- مناقب آل ابى طالب ، ج 1، ص 150.
26- التنبيه و الاشراف ، ص 199.
27- اليره النبويه ، ج 2، ص 57.
28- حبيب السير، ج 1، ص 316.
29- همان ، ص 320.
30- السيره النبويه ، ج 2، صص 73 - 77.
31- التنبيه و الاشراف ، ص 200.
32- السيره النبويه ، ج 2، صص 81 - 85.
33- همان ، ص 110.
34- حبيبت السير، ج 1، ص 320.
35- سيد محمد تقى حكيم ،، پيام پيامبر، ص 20.
36- حبيب السير، ج 1، صص 325 - 329.
37- همان .
38- همان ، ص 329.
7- محمد اقبال لاهورى ، كليات اشعار فارسى ، ص 89.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page