الاغ نصرانى و شيعه شدن پسرش

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

الاغ نصرانى و شيعه شدن پسرش

مرحوم قطب الدّين راوندى به نقل از هبة اللّه بن ابى منصور موصلى رضوان اللّه عليهما حكايت كند:
شخصى نصرانى به نام يوسف بن يعقوب با وى معاشرت و هم نشينى داشت ، روزى از روزها اظهار نمود: متوكّل - عبّاسى - مرا احضار كرده و نمى دانم از من چه مى خواهد، براى نجات از شرّ او با خود عهد كردم كه مبلغ صد دينار نذر علىّ بن محمّد هادى عليه السلام كنم .
هبة اللّه موصلى گويد: سپس آن مرد نصرانى به سمت سامراء حركت كرد و رفت ؛ و بعد از گذشت چند روزى ، با خوشحالى و سرور به موصل مراجعت كرد، بعضى از دوستان به او گفتند: جريانت به كجا انجاميد و چه گذشت ؟
پاسخ داد: هنگامى كه به شهر سامراء رفتم ، وارد مسافرخانه اى شدم و مرتّب در اين فكر بودم كه چگونه مبلغ صد دينار را به حضرت علىّ بن محمّد هادى عليه السلام برسانم كه كسى مرا نشناسد و با چه حالتى نزد متوكّل بروم .
ر فرصتى كه داشتم ، با بعضى از مردم پيرامون اوضاع متوكّل و نيز امام هادى عليه السلام صحبتى انجام دادم ؛ و متوجّه شدم كه حضرت تحت نظر مأ مورين حكومتى است و از منزل بيرون نمى رود، لذا متحيّر بودم كه چگونه به منزل حضرت بروم تا ماءمورين و ديگر افراد مرا نشناسند.
ناگهان به فكرم رسيد كه سوار الاغ خود بشوم و آن را آزاد بگذارم تا هر كجا خواست برود، شايد از اين طريق منزل حضرت پيدا شود.
لذا پول ها را در دستمالى گذاشته و آن ها را برداشتم و سوار الاغ شدم ، الاغ از خيابان ها و كوچه ها عبور كرد تا آن كه جلوى خانه اى ايستاد و هر چه كردم تا حركت كند، قدم از قدم برنداشت ، از شخصى سؤ ال كردم اين خانه مال كيست ؟
در جواب گفت : اين جا خانه علىّ بن محمّد بن علىّ الرّضا عليه السلام مى باشد.
با خود گفتم : براى حقانيّت آن حضرت ، چه علامت و نشانه اى بهتر از اين خواهد بود.
در همين اثناء، غلام سياهى از منزل خارج شد و گفت : آيا تو يوسف بن يعقوب هستى ؟
اظهار داشتم : بلى .
گفت : پياده شو! وقتى از الاغ پياده شدم ، مرا به طرف سكّوئى كه داخل دالان منزل بود هدايت نمود و گفت : اينجا بنشين تا بازگردم ؛ و خود به درون خانه رفت .
با خود گفتم : اين دوّمين نشانه براى حقانيّت حضرت كه چگونه نام من و نام پدرم را مى داند، با اين كه من در اين شهر غريب هستم و كسى هم مرا نمى شناسد كه از چه خانواده اى مى باشم ؛ و نيز تاكنون بر او وارد نشده و ارتباطى نداشته ام .
پس از آن كه لحظاتى گذشت ، همان غلام آمد و اظهار داشت : صد دينارى را كه در دستمال پنهان كرده اى تحويل من بده ، من نيز آن ها را تحويل غلام حضرت دادم و با خود گفتم : اين هم دليل و علامت سوّم براى حقانيّت آن حضرت .
هنگامى كه غلام پول ها را تحويل گرفت و به درون منزل رفت ، پس از گذشت لحظه اى دو مرتبه آمد و اظهار داشت : حضرت اجازه فرمود كه وارد بشوى .
هنگامى كه وارد اتاق حضرت هادى عليه السلام شدم ، او را تنها يافتم كه در گوشه اى نشسته و مشغول دعا بود.
ن كه چشمش به من افتاد فرمود: اى يوسف ! عدّه اى از افراد فكر مى كنند كه ولايت و محبّت ما خانواده - اهل بيت عصمت و طهارت - براى امثال شما كه مسلمان نيستيد، سودمند نمى باشد؛ ولى آن ها حقيقت را درك نكرده اند كه ولايت و محبّت ما براى همگان ، حتّى براى شماها مفيد است .
بعد از نصايح و تذكّرات سازنده خود، مجدّدا مرا مخاطب قرار داد و فرمود: اى يوسف ! آنجائى كه تو را احضار كرده اند و مى خواهى بروى برو و ترسى نداشته باش .
و سپس افزود: به همين زودى ها داراى فرزند پسرى خواهى شد كه مايه رحمت و بركت خواهد بود.
بعد از آن ، از حضور مبارك امام هادى عليه السلام خداحافظى كرده و خارج شدم .
و چون از منزل حضرت بيرون آمدم ، راهى دربار خليفه گشته و نزد متوكّل عبّاسى رفتم و هنگامى كه ملاقات و ديدار با خليفه تمام شد مراجعت كردم .
وانى شيعه و متديّن و علاقه مند به ولايت و امامت گشته بود، خود را معرّفى كرد كه من پسر يوسف بن يعقوب نصرانى هستم ؛ و پدرم مرده است و اظهار داشت : من پس از مرگ پدرم مسلمان شده ام ؛ من همان كسى هستم كه حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام بشارت مرا داده است .(42)
_______________________________________________
42- الثّاقب فى المناقب : ص 553، ح 13، إ ثبات الهداة : ج 3، ص 373، ح 39، مدينة المعاجز: ج 7، ص 469، ح 2472.

دیدگاه‌ها   

0 #1 جوابمصطفی 1390-08-19 01:10
خوشبحال نصرانی و یهودی و مسیحی و غیره. شانس ما نفرین شدگان تاریخ چیست که ممحروم ماندیم از دیدن و دعایشان را نمیدانم
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page