انسان موحد در همه كارها، رضاى الهى را محور قرار مى دهد و كارهاى خود را با آن تنظيم مى كند. هر جا كه كارى را هم سو با رضايت الهى نيافت، ترك مى كند و اگر كارى را پرمشقت، ولى مقبول الهى ديد، تمام زحمت هايش را به جان مى خرد تا آن را به انجام رساند. بى شك، خداوند از چنين فردى راضى است و بهشت در انتظارش خواهد بود. پيداست كسى كه به چنين مقامى دست مى يابد، با افراد عادى متفاوت است و حب و بغض او تنها براى خدا خواهد بود. اگر با كسى دوستى مى كند، چون او را بنده خوب خدا مى داند، هم نشينى با او را مطلوب مى پندارد; زيرا ديدار و رفتار آن دوست، او را به ياد خدا مى اندازد و بر درجه يقين و حضورش مى افزايد. اگر كسى را نيز از خود مى راند، به اين سبب است كه او مسير رحمانى را رها كرده و به جاده شيطانى وارد شده است. پس چون هم گامى با او را سراسر زيان مى بيند، از او مى برد. به راستى كه رسيدن به اين مقام، بسيار دشوار است و به خاطر دشوارى آن، چنين آدمى را مى توان از برگزيدگان خاص الهى به شمار آورد، چنان كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى فرمايد:
وُدُّ الْمُؤمِنِ اَلْمُؤمِنَ فِى اللّهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الاِيْمانِ وَ مَنْ اَحَبَّ فِي اللّهِ وَ اَبْغَضَ فِي اللّهِ وَ اَعْطَى فِي اللّهِ وَ مَنَعَ فِي اللّهِ فَهُوَ مِنَ الاَصْفِياءِ.(97)
دوستى مؤمن با مؤمن براى رضاى خدا، از بزرگ ترين رشته هاى ايمان است و كسى كه براى خدا دوست بدارد و براى خدا با كسى دشمن باشد و براى خدا بخشش داشته باشد و براى خدا از دادن، خوددارى كند، از برگزيدگان است.
انسانى كه در دايره خشنودى خداوند گام برمى دارد، براى انجام كار، از تمام امكانات لازم بهره مى گيرد. حتى اگر به نتيجه هم نرسيد، اندوهگين نمى شود; زيرا به وظيفه خويش عمل كرده و مصلحت او چنين بوده است. چه بسيار نتايجى كه آدمى به گمان خود، آنها را نيكو مى شمارد، ولى در واقع، جز زيان نصيبش نمى شود. درباره نعمت ها هم انسان بايد بخشنده واقعى را بشناسد و از او سپاس گزارى كند. ممكن است واسطه هايى اين نعمت ها را به آدمى برسانند، ولى نبايد هرگز سبب اصلى را فراموش كند. پيامبر گرامى اسلام در توصيه اى مى فرمايد:
اِنَّ مِنَ الْيَقِينِ اَنْ تَرْضَى اَحَداً بِسَخَطِ اللّهِ وَ لا تَحْمَدَ اَحَداً بِما آتَاكَ اللّهُ وَ لا تَذُمَّ اَحَداً عَلَى مَا لَمْ يُؤتِكَ اللّهُ.(98)
از نشانه هاى يقين آن است كه براى رضاى كسى، خدا را از خود خشمگين نسازى. در برابر نعمت هايى كه خداوند به تو داده است، فردى را سپاس نگويى و در مورد آنچه خدا به تو نداده است، كسى را نكوهش نكنى.
خدمت به مردم
بعضى از مردم براى خدمت به ديگران هيچ علاقه اى ندارند و همچون طلب كاران در انتظار كمك و يارى ديگران نشسته اند. آنان با اينكه امكانات كافى نيز دارند، ولى همچنان منتظر مساعدت بيشتر هستند. از سوى ديگر، با نيكانى روبه رو مى شويم كه در راه خدمت به خلق الله، چنان شيفته و از خود باخته اند كه سر از پا نمى شناسند و هر شب به اميد آن مى خوابند كه فردا، بارى از دوش درمانده اى بردارند و دل هاى شكسته اى را آرامش بخشند. اينان نه تنها از خدمت به مردم خسته نمى شوند، بلكه هر روز در اين راه تشنه تر مى شوند. در حقيقت، آنان محبوب خداوندند كه رفع نياز مردم دردمند به دست آنان سپرده شده است. پيامبر رحمت مى فرمايد:
إِذا اَرادَ اللهُ بِعَبْد خَيْرَاً صَيَّرَ حَوائجَ النّاسِ اِلَيْه.(99)
وقتى خداوند براى بنده اى نيكى بخواهد، حاجت مردم را در دست او قرار مى دهد.
- پىنوشتها -
(97) - تحف العقول، ص 48.
(98) - همان، ص 6.
(99) - نهج الفصاحه، ش 144.
خدامحورى و رضايت الهى
- بازدید: 543