ممكن است انسان بر خلاف ميل خود ناگزير شود در محل معصيت يا جايى كه گروهى در آنجا گناه مى كنند، حضور يابد. در چنين شرايطى، اگر احساس ناراحتى به او دست دهد و مايل باشد كه هر چه زودتر آنجا را ترك گويد، بايد به خود و ايمانش اميدوار باشد، ولى اگر از بودن در آنجا احساس ناراحتى نمى كند و چه بسا با آنان هم گام شود يا در درون خود خوشحال است، بايد به حال خود متأسف باشد. بايد بدانيم اگر شخصى در جمع معصيت كاران باشد و از اين توقف احساس ناراحتى كند، مانند كسانى است كه در آن شركت نداشته اند. برعكس، اگر قلب و فكر او، با مجالس لهو و لعب باشد و از حضور در آن احساس شادمانى كند، مانند حاضران در آن است. پيامبر ارجمند اسلام مى فرمايد:
مَنْ حَضَرَ مَعْصِيَةً فَكَرِهَها فَكَأَنَّما غابَ عَنْها وَ مَنْ غابَ عَنْها فَرَضِيَها فَكَاَنَّهُ حَضَرَها.(75)
هر كس ناظر گناهى باشد و از آن متنفر شود، مانند كسى است كه در آنجا نيست و هر كس در محل گناه نباشد و از آن راضى باشد، مانند كسى است كه در آنجا حضور دارد.
- پىنوشتها -
(75) - نهج الفصاحة، ش 2927.
تنفر از گناه
- بازدید: 791