شيوع دروغ
رسول خدا و حضرت صادق و حضرت رضا (عليهم السلام) دروغ را از گناهان كبيره بلكه از بزرگترين گناهان كبيره شمرده اند(21) .
از زشت ترين مراتب دروغ ، دروغ بستن به خدا و انبيا و امامان و كتب آسمانى است كه سبب گمراهى بسيارى از مردم است . سردمداران كفر و شرك در طول تاريخ با دروغ پردازي هاى خود و با ارايه ى دروغ هاى شاخدار به عنوان علم و فلسفه ، توده هاى عظيمى از انسان ها را از گرايش به آيين حق و ايمان به انبيا و يقين به روز جزا بازداشتند . اين شياطين حيله گر و خنّاسان دين ساز و وسوسه گران شياد ، با به هم بافتن امورى نامربوط و مسائلى عارى از حقيقت ، مانع ورود بسيارى از انسان ها به راه هدايت و صراط مستقيم شدند . اينان با دروغ پردازى و پشت هم اندازى ، هر باطلى را در برابر چشم مردم ، حق جلوه دادند و هر حقى را از چشم مردم انداختند . اينان در طول تاريخ به انكار كتاب هاى آسمانى برخاستند و نزول آن ها را از پيشگاه مقدس حق براى هدايت بشر منكر شدند و در برابر آياتش به هر شكل ممكن ايستادند و به گوش مردم خواندند كه هيچ چيز از جانب خدا نازل نشده !! (22) اينان براى محروم كردن انسان از فيض هدايت حق و دور شدنشان از سعادت دنيا و آخرت ، به تمام انبياى الهى تهمت زدند و آن راستگويان حقيقى را دروغگو انگاشتند و آن صاحبان عقل و درايت را ساحر و جادوگر به حساب آوردند و آن چهره هاى باكرامتى كه از نظر سلامت روان در ميان تمام انسان ها بى نظير بودند متهم به ديوانگى و جنون كردند!
اينان به هر دروغ خطرناك و خطرسازى متوسل شدند و دست آلوده و جنايتكار خود را به تحريف معانى و مفاهيم حقايق دراز كردند و حتى به الفاظ و تركيب تورات و انجيل و زبور دستبرد خائنانه زدند و آن كتاب هاى هدايت را تبديل به منابع شرك و كفر و گمراه كننده كردند و اگر قدرتشان اجازه مى داد و حفاظت فرمانرواى مطلق هستى حضرت حق نبود ، ظاهر قرآن را هم مانند ساير كتاب هاى آسمانى دچار تحريف مى كردند .
اينان از تحريف و تغيير معانى آيات براى گمراه كردن مردم حيا نكردند و از عواقب شوم اين كار خطرناك نترسيدند و از عذاب دردناك الهى در قيامت نهراسيدند . اينان براى محكم كردن پايه هاى ظالمانه ى حكومت سقيفه و سوار كردن بنى اميه و بنى عباس بر گرده ى مردم و دور ساختن حق از مسير و محورش و خانه نشين كردن اهل بيت پيامبر (عليهم السلام) و محروم كردن انسان از علوم و معارف امامان بزرگوار كه جانشينان بر حق پيامبر بودند ، كارخانه هاى عظيم حديث سازى به راه انداختند و نزديك به يك ميليون حديث ساختگى و روايت قلاّبى كه همه را به رسول بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت دادند ، به وسيله ى زور و زر بنى اميه و بنى عباس به عنوان فرهنگ اسلام با تدوين در كتاب ها در دسترس امت قرار دادند ، كه اگر قيام علمى امامان بخصوص حضرت امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) و تربيت شدگان مكتب اهل بيت (عليهم السلام) و به ويژه زحمات علما و فقها و اصوليين و حكيمان شيعه تا به امروز نبود ، شيعه هم به ناچار تن به پذيرفتن برخى از آن احاديث ساختگى حيله گران مدرسه ى بنى اميه و بنى عباس مى داد . ولى ابزار شناخت حق از باطل كه به وسيله ى امامان معصوم (عليهم السلام) در اختيار اصحاب آن بزرگواران و علما و فقها قرار گرفت از پذيرش دروغ هايى كه به رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت داده بودند ، مصونيت داد و در نتيجه اسلام ناب محمّدى به وسيله ى امامان (عليهم السلام) و زحمات باارزش دانشمندان شيعه از دستبرد خائنان و حديث سازان محفوظ ماند ، تا حجت خدا بر تمام انسان ها ، تا برپا شدن قيامت ، تمام باشد و احدى در عرصه گاه محشر نتواند خود را در دور بودن از آيين ناب محمّدى معذور بدارد . اين دروغ پردازان خائن كه در هر لباسى هستند ، در اين دويست سال اخير در آسيا و اروپا و آمريكا در رشته هاى مختلف علمى و در بازار سياست و در صحنه هاى مادى و معنوى ، دريا دريا دروغ ساختند و با رنگ و لعابى عقل پسند بر تمام جوامع تحميل كردند . و از اين طريق ميلياردها انسان را در مدرسه هاى علمى و در امور سياسى و در شئون معنوى و در بازار مصرف و در جدا كردنشان از حق و حقيقت فريب دادند ، و با ساختن جملاتى دروغ ، همراه با رنگ و لعاب جوان پسند هم چون : دين افيون ملت هاست ، حكومت شايسته ى انسان متمدن و پيروز و غالب است ، دانش كليد حل همه ى مشكل هاست ، دموكراسى و آزادى ، حكومت مردم بر مردم به جاى حكومت خدا از طريق صالحان بر مردم ، جامعه ى مدنى ليبرالى ، ميلياردها نفر را كمونيست و لائيك و بى دين ، و بقيه ى مردم را حيران و سرگردان ، و خلاصه اكثر انسان ها را از حق و حقيقت ميان تهى كردند و مؤمنان واقعى را در همه ى كشورها هم چون گوسفندانى مظلوم در ميان انواع حيوانات درنده و وحشى گرفتار نمودند و آنان را در همه ى زمينه هاى ايمانى و اخلاقى به ريشخند گرفتند و كره ى زمين را در همه ى شئون دچار فساد و تباهى و تزوير و زور كردند .
شما اى خوانندگان عزيز! به قرآن مجيد كه كتاب حق و حقيقت ، نور و روشنايى ، هدايت و شفا و كتابى محكم و استوار است ، حق دهيد كه از ژرفاى وجودش فرياد بزند :
( . . . فَنَجْعَل لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ )(23) .
« ولعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم » .
و فرياد بزند :
( . . . إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ )(24) .
« در حقيقت خدا آن كسى را كه دروغ پرداز ناسپاس است هدايت نمى كند » .
شما به پيامبر بزرگ اسلام و اهل بيت پاك او حق دهيد كه درباره ى دروغ ، چه كوچك و يا بزرگ ، چه در امور مادى و يا معنوى ، روايات بسيار مهمى كه در سطور زير مى خوانيد در دسترس مردم قرار دهند :
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
أَلاَ أُنَبِّئُكُمْ بِأَكْبَرِ الكَبَائِرِ ؟ قُلْنَا : بَلَى يَا رَسُولَ اللّهِ . قَال : الإشْرَاكُ بِاللّهِ ، وَعُقُوقُ الوَالِدَيْنِ وَكَانَ مُتَّكِئاً فَجَلَسَ ثُمَّ قَالَ : أَلاَ وَقَوْلُ الزّور . . .(25) .
« آيا شما را به بزرگترين گناهان كبيره خبر ندهم ؟ ما گفتيم : بله اى رسول خدا . فرمود : شرك ورزيدن به خدا ، نامهربانى و بدرفتارى با پدر و مادر ( و اين در حالى بود كه ) تكيه داده بود ، پس نشست ، سپس فرمود : آگاه باشيد گفتار دروغ . . . » .
و نيز آن حضرت فرمود : شَرُّ الرِّوَايَةِ روايَةُ الكِذبِ(26) .
« بدترين گفتار ، گفتار دروغ است . » .
و از همان حضرت روايت شده است كه :
أَقَلُّ النَّاسِ مُرُوَّةً مَن كَانَ كَاذِباً(27) .
« انسان دروغگو مردانگى اش از تمام مردم كمتر است » .
به رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) گفته شد : مؤمن ترسو مى شود ؟ فرمود : آرى . بخيل مى شود ؟ فرمود : آرى . دروغگو مى شود ؟ فرمود : نه ! (28)
حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود :
لاَ يَجِدُ عَبدٌ طَعْمَ الإيمَانِ حَتَّى يَتْرُكَ الكِذْبَ هَزلَهُ وَجِدَّهُ(29) .
« انسان مزه ى ايمان را نمى چشد جز اين كه دروغ ، چه شوخى و چه جدّى ، آن را ترك كند » .
و آن حضرت فرمود :
لاَ سُوءَ أَسْوَءُ مِنَ الكِذْبِ(30) .
« هيچ زشتى زشت تر از دروغ نيست » .
و نيز فرمود :
الصِّدقُ أَمَانَةٌ وَالكِذْبُ خِيَانَةٌ(31) .
« راستى امانت و دروغ خيانت است » .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : خداى عز و جل براى بدي ها قفل هايى قرار داده ، كليدهاى اين قفل ها شراب است و بدتر از شراب دروغ است !! (32)
موسى (عليه السلام) به پروردگار عرضه داشت : كدام يك از بندگانت از جهت عمل و كردار بهتر است ؟ خدا فرمود : كسى كه زبانش دروغ نگويد و دلش از حق منحرف نشود و زنا نكند(33) .
در معارف دينى آمده : دروغگو فاسق است . دروغگو مورد لعنت فرشتگان است . دروغگو دهانش گنده بوست . دروغگو بى ايمان است . دروغگو مورد خشم و غضب و لعنت خداست . دروغگو روسياه است . دروغگو فاجر است . دروغگو منافق است . دروغگو از بزرگترين گناهكاران است . دروغگو لايق دوستى و همنشينى نيست . دروغگو از هدايت حق محروم است . دروغگو در صورت انسان و در سيرت مانند حيوان حرام گوشت است!!
داورى و قضاوت بر خلاف احكام خدا
از گناهانى كه سبب نزول عقوبت است ، داورى و حكم كردن قاضى در پرونده ى مورد دعوا ، بر خلاف احكام خداست .
قاضى اگر آگاه به حكم خدا باشد و در داورى خود حكم خدا را مردود بداند و از نزد خود ، يا بر اساس قوانين ساخته و پرداخته ى حكومت هاى غير شرعى حكم كند به فرموده ى قرآن مجيد(3) كافر و ستمكار و فاسق است . كافر است چون حكم خدا را رد كرده . ستمكار است چون با حكم خود صاحب حق را از حقش محروم ساخته . فاسق است چون با حكم غير عادلانه اش از دايره ى ايمان و انسانيت بيرون رفته است .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : هركس در رابطه با دو درهم بر خلاف فرموده ى خدا داورى كند به خداى بزرگ كافر شده است(35) .
خوددارى از پرداخت زكات
پرداخت زكات در غلاّت و چهارپايان و طلا و نقره بر اساس آيات قرآن و روايات واجب ، و ترك آن از گناهان سنگين و سبب غضب حق است . در اكثر آيات مربوط به نماز بلافاصله به زكات اشاره شده و بيان زكات پس از حكم نماز دليل بر اهميت و ارزش اين حقيقت است . ترك كننده ى زكات از باب انكار و ردّ حكم حق ، بنابر روايات اهل بيت (عليهم السلام) هم چون تارك نماز و حج ، كافر است .
امام صادق (عليه السلام) در حديثى بسيار مهم و قابل توجه به گوشه اى از فلسفه ى زكات اشاره كرده مى فرمايد : زكات به خاطر آزمايش ثروتمندان و رفع نياز نيازمندان واجب شد ، اگر مردم زكات مال خود را مى پرداختند مسلمان محتاج و نيازمند يافت نمى شد ، و به سبب حقّى كه خدا برايش قرار داده بى نياز مى شد . مردم تهى دست و نيازمند و گرسنه و برهنه نمى شوند ، جز به سبب گناهكارى ثروتمندان و نرساندن حقوق واجب بر آنان ، و سزاوار است خدا رحمتش را به كسى كه حق خدا را از ثروتش نمى دهد نرساند . به خدا سوگند هيچ مالى در صحرا و دريا تلف نمى شود ، مگر به سبب نپرداختن زكات(36) .
فاطمه زهرا (عليها السلام) در گفتار حكيمانه و بى نظيرش در مسجد پيامبر ، آن هنگامى كه حكومت زمانش را با آيات قرآن و سنت پيامبر محاكمه مى كرد به مردم فرمود :
فَجَعَلَ اللهُ الايمانَ تَطهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ ، وَالصَّلاةَ تَنزيهاً لَكُمْ عَنِ الكِبرِ ، والزّكاةَ تَزكيَةً للنَّفْسِ(37) .
خدا ايمان را بر شما واجب كرد ، تا از آلودگى شرك پاك شويد ، و نماز را واجب فرمود تا از بيمارى كبر رهايى يابيد ، و زكات را واجب كرد تا از آلودگى بخل پاك شويد .
حضرت رضا (عليه السلام) به خدمتكارش فرمود : امروز در راه خدا چيزى داده اى ؟ گفت : نه به خدا . فرمود : بنابراين از كجا خدا به ما عوض عنايت كند ؟ (38)
كم گذاشتن پيمانه و كيل
كم فروشى و كم گذاشتن جنس مشترى و كم دادن پيمانه و كيل ، و كاستن جنس به هنگام وزن كردن ، همه و همه بر اساس آيات قرآن و روايات اهل بيت (عليهم السلام) حرام و از گناهان كبيره است !
از صد و چهارده سوره ى قرآن يك سوره به اين موضوع اختصاص داده شده و در اولين آيات آن سوره به اين گناه بزرگ و خيانت سنگين و عذاب آن اشاره شده است :
( وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذا كالُوهُمْ أَو وَزَنُوهُمْ يُخْسِرونَ * أَلا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُم مَبْعُوثونَ * لِيَوم عَظيم * يَوْمَ يَقومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمينَ * كَلاّ إِنَّ كِتابَ الْفُجَّارِ لَفِى سِجِّين )(39) .
« واى بر كم فروشان ، آنان كه چون به پيمانه چيزى از مردم بستانند كامل و تمام بستانند و چون با پيمانه و وزن چيزى بدهند كم و ناقص دهند . آيا آنان يقين ندارند كه براى روزى بزرگ برانگيخته مى شوند ، روزى كه مردم در حضور پروردگار جهانيان مى ايستند . چنين نيست كه اين نابكاران گمان مى كنند ، آن روز نامه ى بدكاران ( همراه خود بدكاران ) در سجيّن است » .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : هركس در پيمانه و وزن خيانت كند ، فرداى قيامت او را به قعر دوزخ درآورند و در ميان دو كوه آتش جاى دهند و به او گويند : اين كوهها را وزن كن و او هميشه به اين عمل مشغول است(40) .
تفسير باارزش « منهج الصادقين » در توضيح آيات سوره ى مطففين ، روايت بسيار مهم زير را از رسول خدا نقل مى كند :
پيامبر فرمود : پنج چيز در برابر پنج چيز است . گفتند : يا رسول اللّه ! آنها چيست ؟ فرمود : قومى پيمان شكنى نكردند مگر اين كه خدا دشمنانشان را بر آنان چيره كرد ، و گناه زشت زنا از آنان آشكار نشد مگر اين كه مرگ در ميان آنان شايع شد ، و دروغ و داورى خلاف حكم خدا در آنان پخش نشد مگر اين كه تهى دستى و فقر در آنان پيدا شد ، و زكات را نپرداختند مگر اين كه باران از آنان منع شد ، و پيمانه را كم ندادند مگر اين كه گياهان از آنان دريغ داشته شد و به بلاى خشك سالى گرفتار شدند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
21 ـ روايات مربوط به دروغ ، در كتابهاى كافى : 2 / 338 ; وسائل الشيعه : 12 / 243 ، باب 138 ; مستدرك الوسائل : 9 / 83 ، باب 120 و . . . ; بحار الانوار : 69 / 232 ، باب 114 به طور مفصل آمده .
22 ـ يس : 15 .
23 ـ آل عمران : 61 .
24 ـ زمر : 3 .
25 ـ مستدرك الوسائل : 17 / 416 ، باب 6 ، حديث 21714 .
26 ـ بحار الانوار : 69 / 259 ، باب 114 ، حديث 25 .
27 ـ بحار الانوار : 69 / 259 ، باب 114 ، حديث 21 .
28 ـ بحار الانوار : 69 / 262 ، باب 114 ، حديث 40 .
29 ـ كافى : 2 / 340 ، باب الكذب ، حديث 11 ; بحار الانوار : 69 / 249 ، باب 114 ، حديث 14 .
30 ـ توحيد صدوق : 72 ، باب التوحيد و نفى التشبيه .
31 ـ بحار الانوار : 69 / 261 ، باب 114 ، حديث 37 .
32 ـ بحار الانوار : 69 / 261 ، باب 114 ، حديث 38 .
33 ـ جامع الاخبار : 173 .
34 ـ مائده : 44 و 45 و 47 .
35 ـ گناهان كبيره : 2 / 365 .
36 ـ وسائل الشيعه : 9 / 12 ، باب 1 ، حديث 11392 .
37 ـ بحار الانوار : 29 / 223 ، حديث 8 .
38 ـ گناهان كبيره : 2 / 223 .
39 ـ مطففين : 1 ـ 7 .
40 ـ گناهان كبيره : 1 / 418 .