«خدايا براى من بيامرز گناهانى كه پرده هاى بازدارنده از نزول سختى ها و عذابها و زيانها و خسرانها را پاره مى كند» .
گناه
حركات و اعمال و حالات و رفتار و اخلاق و كردارى كه ضد دستورات خدا و انبياء و امامان (عليهم السلام) باشد گناه شمرده شده است. سنگينى و شدت پاره اى از گناهان به اندازه اى است كه انجام دهنده ى آن اعلان جنگ با خدا وپيامبر داده(1) .
گناهى كه در دنيا از انسان سرمى زند ، فرداى قيامت آتشى است كه براى هميشه گريبان گير گنهكار است :
( إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامَى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِى بُطونِهِم نَاراً . . . )(2) .
« مسلماً كسانى كه اموال يتيمان را از روى ستم مى خورند ، جز اين نيست كه در شكم هاى خود آتش مى خورند » .
گناه ، نمك خوردن از سفره ى كريم و روزى رحيم و مصرف كردن نعمت خداى عظيم و نمكدان شكستن است . ساليانى دراز و عمرى طولانى نمك خوردن و نمكدان شكستن ، كمال بى انصافى است!
حكايت نمك خوردن و حرمت صاحب نمك
يعقوب ليث ، چهره ى پرآوازه ى سيستان و پايه گذار انقلابى رهايى بخش بر ضدّ حكومت خونخوار و ظالم و ستمكار عباسى ، در ابتداى جوانى روى گرزاده اى بيش نبود . مدتى به كار روى گرى مشغول بود و پاداش كارش را سخاوتمندانه با جوانان هم سن و سالش مى خورد . سخاوت و شجاعت و آزادمنشى او ، عامل گرد آمدن جوانانى متهور و سخت كوش به گرد او شد . با دست برداشتن از روى گرى ، همراه جوانان مجذوبش به شغلى ديگر روى آورد . از آن شغل هم روى گردان شد و بنا گذاشت همراه يارانش دستبردى به خزانه ى اموال امير سيستان بزند . از آنجا كه خزانه در حفاظت نيرويى كارآمد قرار داشت و دستبرد به آن به آسانى ممكن نبود ، بنا گذاشتند از بيرون شهر با كندن كانالى تا زير كف خزانه به اموال امير دست يابند و با شتاب و سرعت همه را تصرف كنند . كندن كانال شش ماه به طول انجاميد . عاقبت نيمه شبى با سوراخ كردن كف خزانه وارد خزانه شدند و همه ى طلا و نقره و جواهرات قيمتى و درهم و دينار را به صورتى كه مأموران بيرون خزانه نفهمند در كيسه هاى متعددى جمع كردند و آماده ى بردن اموال از راه كانال به بيرون شهر بودند كه يعقوب در تاريكى نيمه شب چشمش به چيزى گوهر مانند افتاد كه درخشندگى خاصّى داشت . از آنجا كه تاريكى شديد مانع شناخت آن بود ، با زبانش عنصر بدست آمده را امتحان كرد و يافت كه قطعه اى نمك بلورين است ، به تمام همراهانش دستور داد اموال را بگذاريد و از راه كانال به طرف بيرون شهر حركت كنيد . جوانان مطيع او با دست خالى به بيرون شهر آمدند و علّت اين كار را از يعقوب جويا شدند . يعقوب گفت : با اين كه پس از شش ماه زحمت مداوم ، خود را به خزانه رسانديم و اقتضا داشت همه ى اموال گرد آمده در خزانه را تصرف كنيم ، ولى من با چشيدن نمك امير سيستان ، از مردانگى و انصاف دور ديدم كه اموال او را به غارت بريم!!
مأموران حفاظت ، پس از باز كردن درِ خزانه ، از ديدن وضع خزانه و كانالى كه با مهارت هر چه تمامتر زده شده بود ، و به ويژه از بجا ماندن اموال و طلا و نقره و درهم و دينار شگفت زده شدند و جريان امر را به امير سيستان گزارش دادند . امير دستور داد جارچيان در شهر آواز بردارند كه دزد خزانه هر كه هست ، خود را به امير بشناساند تا از لطف و احسان امير بهره مند شود . يعقوب بدون دغدغه ى خاطر خود را به امير سيستان معرفى كرد و از اين كه نمك خورده و نمكدان شكستن را دور از مردانگى و انصاف ديده ، داد سخن داد . امير سيستان از بودن چنين جوان شجاع ، پركار ، باانصاف و داراى صفت مردانگى بسيار خوشحال شد و او را به منصب باارزش امارت لشكر سيستان برگزيد و يعقوب از همانجا راه ترقى و كمال را تا درگير شدن با حكومت عباسيان آلوده براى نجات مظلومان پيمود .
گناه ، نجاست معنوى است كه روح و روان و انديشه و فكر و باطن و سينه و قلب را آلوده مى كند و باعث محروم شدن انسان از الطاف حق و رحمت خدا و فيوضات الهيه مى شود .
گناه ، پرده ى حفاظت انسان را از عذاب و خوارى و رسوايى و افتضاح ، پاره مى كند و عامل فاش شدن اسرار انسان در دنيا و آخرت مى شود ، و زمينه ى خارج شدن انسان را از مقام بندگى و دور شدن از پرده پوشى حق و غفران و آمرزش خداى مهربان فراهم مى آورد!
بزرگان دين بر اساس آيات قرآن و روايات اهل بيت (عليهم السلام) گناهان را به دو دسته تقسيم كرده اند : گناهان كبيره و گناهان صغيره .
گناهان كبيره ، به فرموده ى امام صادق (عليه السلام) گناهانى است كه خداى عز و جل دوزخ را بر آنها واجب ساخته (3) .
انسان اگر از گناهان كبيره خوددارى كند و قدم در اين لجن زار مهلك نگذارد و دامن انسانيت به اين آلودگى نيالايد ، خداوند مهربان از ديگر گناهانش مى گذرد و او را مشمول رحمت و بخشايش خود مى فرمايد : ( إِن تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُم سَيِّئاتِكُم وَ نُدْخِلْكُم مُدْخَلا كَريماً )(4) .
« اگر از گناهان بزرگى كه از آن « ها » نهى شده ايد دورى گزينيد ، بديهاى شما را از شما مى زدائيم و شما را در جايگاهى ارجمند در مى آوريم » .
در كتاب پرقيمت « عيون اخبار الرضا » از امام هشتم (عليه السلام) روايت شده كه گناهان كبيره عبارت است از :
1 ـ به قتل رساندن انسانى كه خدا ريختن خونش را حرام كرده . 2 ـ زنا .
3 ـ سرقت . 4 ـ خوردن مست كننده . 5 ـ عاق شدن از جانب پدر و مادر . 6 ـ فرار از جنگ. 7 ـ خوردن مال يتيم به ستم . 8 ـ خوردن گوشت ميته و خون و گوشت خوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده . 9 ـ ربا . 10 ـ خوردن مال حرام . 11 ـ قمار . 12 ـ كم گذاشتن از پيمانه و ترازو . 13 ـ تهمت به پاكدامن . 14 ـ لواط . 15 ـ نااميدى از رحمت خدا . 16 ـ ايمن دانستن خود از عذاب خدا . 17 ـ كمك دادن به ستمكاران . 18 ـ ميل قلبى به ستمگران . 19 ـ سوگند دروغ . 20 ـ حبس كردن حقوق مردم بدون تنگدستى . 21 ـ دروغ . 22 ـ كبر . 23 ـ اسراف . 24 ـ تبذير . 25 ـ خيانت . 26 ـ سبك شمردن حج . 27 ـ جنگ با دوستان خدا . 28 ـ اشتغال به سرگرميهاى بيهوده و بى منفعت . 29 ـ پافشارى بر گناه (5) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره : 279 .
2 ـ نساء : 10 .
3 ـ كافى : 2 / 276 ، باب الكبائر ، حديث 1 .
4 ـ نساء : 31 .
5 ـ عيون اخبار الرضا : 2 / 125 ، باب 35 ( ما كتبه الرضا للمأمون . . . ) ، حديث 1 .