برپا نگه داشتن نهضت حسيني
گريه كردن بر عزاي امام حسين زنده نگه داشتن نهضت، زنده نگه داشتن همين معنا كه يك جمعيت كمي در مقابل يك امپراطوري بزرگ ايستاد، دستور است.
اشك با ارزش
اگر اشكي كه ما براي او مي ريزيم، درمسير هماهنگي روح ما باشد، پرواز كوچكي است كه روح ما با روح حسيني مي كند. اگر ذره اي از همت او، ذره اي از غيرت او، ذرهاي از حريت او، ذره اي از ايمان او، ذره اي از تقواي او، ذره اي از توحيد او در ما بتابد و چنين اشكي از چشم ما جاري شود، آن اشك بي نهايت قيمت دارد. اگر گفتند: به اندازه بال مگس هم باشد يك دنيا ارزش دارد، باور كنيد!! اما نه اشكي كه براي كشته شدن امام حسين علیه السلام باشد، بلكه اشكي براي عظمت امام حسين علیه السلام باشد، براي شخصيت امام حسين علیه السلام باشد.اشكي كه نشانه اي از هماهنگي با حسين بن علي علیه السلام و پيروي كردن از او باشد، بله، يك بال مگسش هم يك دنيا ارزش دارد[1].
دليل گريه شيعيان
از دلايل گريه شيعيان حضرت امام حسين(عليهالسلام) در شهادت او، همين بستگي و پيوند ذاتي است. اين واقعيت در روايتي از امام صادق(عليهالسلام) بدين گونه آمده است كه فرمود: «شيعيان ما از ما هستند، چرا كه از سرشت ما خلق شده و به نور ولايت ما آميخته، و به امامت ما دل خوش داشته و ما نيز به پيروي و دوستي آنان راضي هستيم.مصيبت هاي ما به آنان سرايت مي كند و رنج و گرفتاري ما آنان را مي گرياند و اندوه ما آنان را اندوهگين مي سازد و نيز شادماني و سرور ما آنان را شادمان مي كند، ما نيز از حال آنان با خير و با آنان هستيم و رنج و پريشاني آنان ما را رنجيده خاطر مي سازد. آنان از ما جدا نمي شوند و ما نيز از آنان.»
آنگاه فرمود: «بار خدايا! شيعيان ما از ما هستند، پس هر كس مصيبت هاي ما را ياد كند و به خاطر بيدادگري هايي كه در راه حق و عدالت بر ما رفت بگريد، خداوند چنين انساني را به آتش دوزخ نمي سپارد.»[2]
و از اميرمؤمنان(عليهالسلام) است كه فرمود: «ان اله تبارك و تعالي... اختارنا و اختار لنا شيعه ينصروننا و يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا و يبذلون اموالهم و انفسهم فينا، اولئك منا و الينا؛[3] خداوند ما را براي خود برگزيد و براي ما شيعياني برگزيد كه اهداف بلند ما را ياري مي كنند، در شادماني ما شادمان و در اندوه ما اندوهگين مي گردند، جان و مال خويش را در راه آرمان هاي توحيدي ما نثار مي كنند؛به راستي كه آنان از ما هستند و به سوي ما مي شتابند...»[4]
در مجلس عزاداري امام صادق(عليهالسلام)
امام صادق(عليهالسلام) براي بزرگداشت شهادت امام حسين(عليهالسلام) مجلسي برپا كرده بودند و در آن از ابوهارون خواست تا همان گونه كه خودشان بر امام حسين(عليهالسلام) سوگواري مي كنند، در حضورش با مرثيه سرايي به سوگواري بپردازد كه او نيز ضمن اشعاري حزن انگيز گفت:
امرر علي جدث الحسين فقل لاعظمه الزكيه
بر شهادتگاه حسين(عليهالسلام) گذر كن و به استخوان هاي پاك و مطهرش بگو...
... صداي گريه امام صادق(عليهالسلام) بلند شد و ابو هارون از ادامه مرثيه خودداري كرد.
در حالي كه او مرثيه سرايي ميكرد، سيلاب اشك امام صادق(عليهالسلام) راامان نمي داد تا سرانجام به دستور آن حضرت بندهايي از اين قصيده را خواند كه:
يا مريم قومي و اندبي مولاك و علي الحسين فاسعي بيكاك
اي مريم! اي بانون بزرگ! بپا خيز و بر امام حسين(عليهالسلام) نوحه سرايي كن و مرا در نثار اشك گريه و سوگواري بر سالار خوبان همنوايي نما... .
امام صادق(عليهالسلام) خود به شدت ميگريستند و خاندانش با شنيدن اين جملات گريستند و فرياد يا ابتاه... فضاي خانه را پر كرد. [5]
ويژگي چشم گريان
چشم گريان بر امام حسين(عليهالسلام) از ارزش هاي والايي برخوردار است:
1 محبوب ترين چشم ها در پيشگاه خداست. [6]
2ـ همه چشم ها در سخت ترين مراحل روز رستاخيز گريانند، مگر چشمي كه بر امام حسين (عليهالسلام) گريه كند، چنين چشمي با صاحبش خندان و به نعمت هاي پرارزش بهشت شادمان و بشارت داده مي شود.[7]
3- در روز رستاخيز همه ديدگان به حوض كوثر تنها نظاره مي كنند، اما ديدگاني كه از آن برخوردار خواهند گشت و نظاره بهرورانه خواهند داشت، چشماني هستند كه براي امام حسين (عليهالسلام) گريسته باشند.[8]
خواص اشك بر حسين(عليهالسلام)
قطرات اشكي كه در سوگ امام حسين(عليهالسلام) جاري مي گردد، داراي خواص بسياري است از آن جمله:
1- محبوب ترين قطرات اشك در پيشگاه خداست.
2- خاموش كننده آتش قهر خداست، به گونه اي كه اگر قطره اي از آن در جهنم فرو افتد، آتش آن را خاموش خواهد ساخت.
3- فرشتگان، قطرات اشك بر حسين(عليهالسلام) را دريافت و در شيشه هاي مخصوصي جمع مي كنند.[9]
4ـ اين اشك ها را به خزانه داران بهشت مي دهند تا با آب گواراي حيات، در بهشت برين آميخته سازند و بدين وسيله شيريني و گوارايي آن هزاران برابر آفزايش خواهد يافت.[10]
5ـ هر كار شايسته و هر چيزي پاداش ويژه و معلومي دارد، مگر پاداش نثار اشك بر امام حسين (عليهالسلام) كه بي نهايت و غير قابل سنجش است.[11]
نتيجه گريه بر امام حسين (عليهالسلام) در قبر
منزل دوم انسان، قبر است جايي كه شخص هرگز انس و سابقه از قبل ندارد. بسيار وحشتناك و هول آور است، به طوري كه در كتاب «من لا يحضره الفقيه» روايتي است كه مي فرمايد: وقتي كه مي خواهيد جنازهاي را وارد قبر كنيد او را ناگهان داخل نكنيد. بلكه مستحب است كه تا سه مرتبه از زمين بلند كنند و دو مرتبه بر زمين بگذارند «فان للقبر اهوالا!!» به درستي كه براي قبر ترس هايي است.
آن قدر سخت است كه حضرت سجاد مي فرمايد: «... ابكي لظلمه قبرين ابكي لضيق لحدي، ابكي لسؤال منكر و نكير اياي...»[12]
شيخ شوشتري از روايات اين طور استفاده كرده كه اگركسي مؤمني را شاد كند هنگامي كه او را دفن كردند، صورتي نوراني همراهش در قبر جاي گيرد و گويد من همان سروري هستم كه در دل فلان مؤمن وارد كردي، پس اگر كسي مؤمن غمناكي را شاد كرد، اسباب شادي اش در قبر فراهم مي گردد.
سپس شيخ مي فرمايد: اگر كسي مؤمن كامل الايماني را شاد كند، چطور است؟ اگر آن شخص پيغمبر و امام باشد چطور؟
آن وقت مي فرمايد: كسي كه بر امام حسين علیه السلام گريه كند، پيغمبر(ص) را شاد كرده، اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام را شاد كردهحضرت، زهرا سلام الله علیها را شاد كرده، خوش به سعادت چنين شخصي در قبر. [13]
اين همه اثر براي يك قطره اشك
ممكن است براي بعضي اي توهم پيش آيد كه براي يك قطره اشك چطور مي شود اين همه آثار عظيمه مترتب شود يك قطره آب شور كه اين همه اهميت ندارد. منشأ اشكال و شبهه در ايناست كه اين ها خيال مي كنند اين اجرها مستقيما براي اين قطره اشك است، غافل از اين كه مزد امام حسين(عليهالسلام) است، اينها اجر اشك تو نيست، بلكه اجر خون ابي عبدالله است، هر چه هم بيشتر از اين هاعطا شود، باز در مقابل عمل امام حسين(عليهالسلام) چيزي نيست.[14]
حجم عظيم پاداش گريه كردن بر امام حسين (عليهالسلام)
مشخص شد كه با وجود معلوم بودن حجم و اندازه پاداش هر كار شايسته اي در روايات، چگونه حجم عظيم پاداش سوگواري و گريه خالصانه بر امام حسين (عليهالسلام) غير قابل سنجش است.
اينك، مبادا كه اين حجم پر شكوه و خواص و فضايل بر اين كار به ظاهر اندك، شما را شگفت زده سازد و آن ها را بسيار پنداري و از اين راه دچار لغزش گردي، چرا كه اين پاداش شكوهمند به خاطرگريه و گريه كننده در سوگ امام حسين (عليهالسلام) نيست، بلكه در حقيقت براي خود حسين (عليهالسلام) و در برابر فداكاري و ايثار و جهاد بي نظير او در راه خداست و اگر اين نكته ظريف و عميق آن چنان كه شايسته است، مورد تعمق قرار گيرد نه حجم عظيم پاداش سوگواري بر حسين درنظر كسي بسيار مي نمايد و نه باعث شگفتي مي شود.
در زندگي فرانروايان سخاوتمند، بسيار شنيده شده است كه در برابر خدمت ناچيز يا قصيده ستايش آميزي به بخشش هاي شگفت آوري دست مي يازند. [15]
گريه حيوانات وحشي بر امام حسين (عليهالسلام)
شيخ بزرگوار ابوالقاسم جعفر بن قولويه قمي (قدس سره) از حارث اعور روايت كرده است كه: امام علي (عليهالسلام) فرمودند: پدر و مادرم فداي حسين علیه السلام كه در ظهر عاشورا به شهادت رسيد، به خدا قسم، گويي مي بينم كه حيوانات وحشي ازهر نوعي گردن كشيده اند و بر سر مزار او شب تا صبح گريه مي كنند، فاذا كان كذلك فاياكم و الجفاء.
همچنين امام باقر (عليهالسلام) فرمودند: آدميان و اجنه، مرغان و حيوانات وحشي، همگي بر امام حسين (عليهالسلام) گريه كردند تا آنجايي كه اشك آن ها فرو ريخت.
فضيلت گريه بر اهل بيت(عليهم السلام)
امام حسين (عليهالسلام) فرمودند: «از ديدگان هيچ بنه اي در راه ما (خاندان نبوت عليهم اسلام) اشكي نمي چكد يا سرازير نمي شود مگر آنكه خداي سبحان، او را به خاطر آن، چندين سال در بهشت جاي مي دهد.»
احمد بن يحيي گويد: امام حسين (عليهالسلام) را در خواب ديدم، از حضت (عليهالسلام) پرسيدم: از شما نقل شده كه فرموده اي : «از ديدگان هيچ بنده اي در راه ما خاندان نبوت (عليهم السلام) اشكلي نمي چكند يا سرازير نمي شود مگر آن كه خداي سبحان، او را به خاطر آن، چندين صد سال در بهشت جاي مي دهد» [آيا درست است؟] فرمودند: «آري».
عرض كردم: (پس در نقل اين حديث) ميان من و شما واسطه ها از بين رفت. [16]
تقدس اشك در مصيبت امام حسين(عليهالسلام)
به اشك هايي كه نثار امام حسين (عليهالسلام) مي گردد و در مجالس سوگ او ريخته مي شود، بهاي خاصي داده شد به گونه اي كه فرشتگان آن ها را جمع مي كنند و به خزانه داران بهشت مي دهند تا با آب گواراي حيات، در هم آميزند.[17]
به مسير جريان اشك هاي جاري بر آن حضرت نيز، احترام خاصي شد به طوري كه نه گرد و غبار ذلت بر آن ها خواهند نشست و نه اندوه و غم. [18]
گريه كاينات
از جمله صفات خداوند، اين است كه: در كران تا كران هستي موجودي نيست جز اين كه او را به پاكي مي ستايد:
«وان من شيء الا يسبح بحمده»[19]
و پرتوي از اين ويژگي به امام حسين (عليهالسلام) آن است كه همه موجودات بر مصيبت و شهادت او مي گريند؛ اما ما گريه آن ها را در نمي يابيم همانگونه كه ستايش و تسبيح موجودات را.
به علاوه گريه،تنها جريان يافتن اشك از ديدگان نيست، بلكه گريه هر موجودي متناسب با موجوديت و وضعيت آن است و همان گونه كه در روايات آمده است: «گريه آسمان ها به ظهور قطرات خون، گريه ماهيان دريا به خروج آن ها از آب، گريه هوا به تيره و تار شدن آن، گريه خورشيد و ماه به گرفتگي آن ها و گريه زمين آن بود كه هر سنگي جا به جا مي شد، زير آن قطرات خون نمودار بود.»[20]
گريستن نيزه و شمشير
يكي از انديشمندان مي گويد:
كل انكسار و خضوع له و كل صوت فهو نوح الهواء
هر احساس همدردي و خضوع براي اوست و هر صدايي، صداي نوحه سرايي در شهادت اوست.
تا آنجايي كه همان شمشيرها و نيزه ها و تبرهايي كه در كشتن و ريختن خون پاك او به كار گرفته شدند نيز، بر او گريستند. همان گونه كه اين مطلب در قصيده همان انديشمند بزرگ آمده است، كه مي سرايد: شمشير گلوي آن حضرت را مي بريد و گريان بود و نيزه بر پا ايستاده و سر فرود آورده شيون مي كرد و تير بر پيكرش مي نشست و مي گريست و نيزه سر مقدس او را برافراشته و ناله مي كرد.[21]
من شهيد اشك هاي جاري ام
شيخ شوشتري مي فرمايد: با نگرش به ويژگي هاي امام حسين (عليهالسلام) ديدم خودش فرموده است كه: من «شهيد اشك هاي جاري هستم، ياد و نام من نزد هيچ انسان با ايمان برده نمي شود، جزاينكه طوفاني از حزن و اندوه دردلش پديدار مي گردد و بر آنچه بر من، در راه حق و عدالت رسيده، مي گريد.»[22][23]
پاداش گريستن بر امام حسين (عليهالسلام)
ابن قولويه به سند معتبر از مسمع كردين روايت كرده است كه: خدمت امام صادق(عليهالسلام) بودم، آن حضرت به من فرمودند: اي مسمع! تو عراقي هستي، آيا به زيارت قبر جدم امام حسين (عليهالسلام) مي روي؟
گفتم: نه؛ زيرا من از افراد معروف بصره هستم و در نزديكي ما عده اي هستند كه پيرو خليفه اند و ما دشمنان زيادي از ناصبيان و غير آن ها داريم؛ من مي ترسم كه آن ها نزد والي از من سخن چيزي كرده و ايشان به من ضرر برسانند.
امام صادق(عليهالسلام) فرمودند: آيا به خاطر مي آوري مصايبي كه بر امام حسين (عليهالسلام) وارد آمد؟
گفتم: آري!
حضرت فرمودند: آيا در مصيبت حسين ناله سر مي دهي؟
گفتم: آري! تا اندازه اي گريه و زاري مي كنم كه اهل خانه نيز از گريه من اندوهگين و تا حدي غذا نمي خورم كه از حالت من آثار مصيبت آشكار مي گردد.
امام فرمودند: خداوند بر گريه ات رحم نمايد! اي مسمع! همانا تو از كساني هستي كه در مصيبت ما غمگيني و در شادي ما شاد و جزو كساني مي باشي كه در اندوه ما اندوهگين، در ترس ما هراسناك و در ايمني ما ايمن اند.
به زودي به هنگامه مرگ پدران مرا مي بيني كه نزد تو حاضر شده اند و به عزرائيل در مورد تو سفارش مي كنند و به تو مژده ها و بشارت هايي مي دهند كه ديده ات روشن گردد و خشنود شوي و عزرائيل از مادر نسبت به تو مهربان تر از مارد خواهد بود.
در اين موقع كه امام گريه كردند، من هم گريه كردم.[24]
برپايي مجلس عزا توسط امام صادق(عليهالسلام)
وجود گرامي حضرت امام صادق(عليهالسلام) دردهه عاشورا، هرگز شادمان ديده نشد.
حضرت رضا(عليهالسلام) در تمام اين روزهاي دهگانه، اندوهگين و دل شكسته با چهره اي گرفته، در محفلي كه خود برپا ساخته بود، همراه فرزندانش مي نشست و بانوان حرم نيز پشت پرده قرار مي گرفتند و هر كس وارد مي شد اگر توانايي اداره مجلس و مرثيه سرايي داشت بدو امر مي فرمود تا در رثاي حسين (عليهالسلام) و فاجعه دلخراش عاشورا بخواند؛ همانگونه كه در مورد دعبل خزايي شاعر با اخلاص و دانشمند شيعه آمده است.
هرگاه كسي براي اداره مجلس و مرثيه سرايي و بيان فاجعه عاشورا، حاضر نبود خود آن حضرت، مصيبت حسين(عليهالسلام) را ياد مي كرد و مي گريست؛ همان گونه كه در روايتي آمده است كه روز اول محرم، ريان، بر آن حضرت وارد شد، حضرت بدو فرمود: «ريان! اگر براي فاجعه اي گريان شدي براي حسين اشك بريز، چرا كه آن حضرتبه دست شقاوت پيشگان اموي، بسان قوچي كه ذبحش مي كنند، سر بريده شد و به همراه حسين، هيجده نفر از والاترين خاندانش به شهادت نائل آمدند.»[25]
ثمره گريه بر امام حسين(عليهالسلام)
در روايت آمده است كه : «من ابكي او ابكي او تباكي وجبت له الجنه؛[26] كسي كه بر فاجعه غمبار عاشورا بگريد، يا با گفتار سنجيده ديگران را بگرياند، يا همرنگ و همگون با عزاداران حسيني گردد، بهشت خدا بر او زيبنده است.»[27]
نوشيدن آب به ياد لب تشنه امام حسين(عليهالسلام)
ابن قولويه با سند معتبر از داوود رقي روايت كرده است كه او گفت: روزي خدمت امام صادق(عليهالسلام) نشسته بودم، آن حضرت آب طلبيد، هنگامي كه آب را نوشيدند، شروع به گريستن نمودند و فرمودند: اي داوود! خداوند لعنت كند قاتل حسين بن علي(عليهالسلام) را.
سپس فرمودند:هر كس آب بنوشد و به ياد حسين (عليهالسلام) بيافتد و قاتلين آن حضرت را لعنت نمايد، خداوند صد هزار حسنه براي او ثواب مي نويسد و صد هزار گناه او را مي پوشاند و صد هزار درجه او را بالا مي برد و پاداش كسي را دارد كه صد هزار بنده را در راه خدا آزاد كرده باشد و روز قيامت با دلي شاد وارد صحراي محضر مي گردد.[28]
شعر در مدح و رثاي اهل بيت (عليهم السلام)
امام صادق(عليهالسلام) فرموده است: «من قال فينا بيت شعر، بني الله له بيتا في الجنه؛ كسي كه يك بيت شعر درباره ما بگويد، خداوند براي او خانه اي در بهشت بنا مي كند.»[29]
و نيز آن امام به حق ناطق فرموده است: «من انشد في الحسين(عليهالسلام) بيتا من شعر فبكي او تباكي فله الجنه؛[30] كسي در ماتم سالار شهيدان امام حسين (عليهالسلام) بيتي سرود، پس گريست (اگر فعل «بكي» از تبكيه باشد، بدين معني است كه ديگران را به گريه برانگيخت)، و يا خود را به گريه زد، مر او را بهشت است.»[31]
پاداش نثار يك قطره اشك
با نگرش به رواياتي كه در مورد پاداش گريه مخلصانه و عارفانه بر حسين (عليه السلام آمده است.[32] و با نگرش بر اين واقعيت كه نثار يك قطره اشك با اخلاص و عرفان بدان حضرت، پاداش نهايت ناپذيري خواهد داشت و آن چه نهايت ناپذير باشد، هر آن چه از آن برداشته شود، پايان نخواهد پذيرفت، اميد به نجات، جايگزين وحشت و اضطراب گرديد.[33]
اشك با معرفت
از چيزهايي كه ارزش عمل را از نظر كيفيت بالا مي برد معرفت است.
چرا در باب زيارات اين قدر آمده است كه مثلا «من زار الحسين (عليهالسلام) عارفا بحقه...» هر كسي كه امام را زيارت كند به شرط اين كه او را بشناسد چنين و چنان است؟ زيرا اساس شناخت است.
اينكه بعضي از اشخاص شبهه مي كنند كه يك قطره اشك براي امام حسين(عليهالسلام) مگر مي تواند آنقدر ارزش داشته باشد، پاسخ اين است كه گاهي ممكن است انسان آنقدر براي امام حسين (عليهالسلام) بگريد كه اگراشك همه عمر را جمع كنند يك استخر بشود و هيچ ارزشي هم نداشته باشد. ولي يك انسان ممكن است به اندازه يك بال مگس براي امام حسين (عليهالسلام) اشك بريزد كه ارزشش از آن استخر اشك ديگري خيلي بيشتر باشد. [34]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - حماسه حسيني: ج 1، ص 81.
[2] - بحارالانوار: ج 51، ص 151.
[3] - بحارالانوار: ج 10، ص 144.
[4] - ويژگي هاي امام حسين(علي السلام): ص 293.
[5] - بحارالانوار: ج 44، ص 287.
[6] - بحارالانوار: ج 45، ص 206 و 207.
[7] - بحارالانوار: ج 44، ص 293.
[8] - بحارالانوار: ج 44، ص 289 و 290.
[9] - منتخب طريحي: ج 2، ص 140.
[10] - بحارالانوار: ج 44، ص 304 و 305.
[11] - بحارالانوار: ج 44، ص 287.
[12] - مفاتيح الجنان: دعاي ابوحمزه ثمالي.
[13] - سيدالشهداء(عليهالسلام)، شهيد دستغيب: ص 76.
[14] - سيدالشهدا(عليهالسلام)، شهيد دستغيب: ص 79.
[15] - ويژگي هاي امام حسين (عليهالسلام): ص 421
[16] -فرهنگ جامع سخنان امام حسين (عليهالسلام): ص 723.
[17] - بحارالانوار: ج 44، ص 305.
[18] - بحارالانوار: ج 44، ص 281.
[19] - اسراء، آيه 44.
[20] - تهذيب التهذيب: ج 2، ص 355.
[21] - خصائص الحسين(عليهالسلام): ص 81.
[22] - بحارالانوار: ج 44، ص 284، ح 19.
[23] - خصائص الحسين(عليهالسلام): ص 54.
[24] - منتهي الآمال: ص 68.
[25] - امالي شيخ صدوق: ص 79، مجلس 27.
[26] - بحارالانوار: ج 44، ص 288، ح 27، با اندك تفاوتي.
[27] - ويژگي هاي امام حسين (عليهالسلام): ص 57.
[28] - منتهي الآمال: ص 71.
[29] - سفينه البحار: ماده «بيت»، ج 1، ط 1، ص 116.
[30] - سفينه البحار: ماده «بيت»: ج 1، ط 1، ص 116.
[31] - نامه ها و برنامه ها: ص 268 و 269.
[32] - بحارالانوار: ج 44، ص 276.
[33] - ويژگي هاي امام حسين (عليهالسلام): ص 62.
[34] - آشنايي با قرآن: ج 8، ص 140.