ابويوسف يعقوب اهوازى معروف به ابن سكيّت گويد :
روزى به محضر مبارك امام علىّ هادى عليه السلام وارد شدم و عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! چرا خداوند متعال ، حضرت عيسى مسيح عليه السلام را به همراه لوازم و علوم طبّ و طبابت ، و حضرت محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله را به همراه فصاحت و بلاغت مبعوث نمود؟
امام هادى عليه السلام فرمود: در زمانى كه حضرت موسى عليه السلام مبعوث گرديد بيشترين افراد آن زمان ، اهل سحر و جادو بودند و حضرت به مقتضاى همان زمان آمد و سحر تمام ساحران را باطل نمود و حجّت خدا را بر ايشان ثابت كرد.
عليه السلام مردم مبتلا به امراض و ناراحتى هاى جسمى شده بودند كه از درمان آن ها عاجز و ناتوان بودند، پس حضرت عيسى آمد و امراض صعب العلاجى را مانند پيسى و جذام و نابينايى را - كه از درمان آن ها عاجز بودند - شفا داد و حتّى مردگان را به اذن خداوند متعال ، زنده كرد.
ه مبعوث گرديد، مردم اديب و خطيب و شاعر بودند كه با تمام فصاحت و بلاغت سخن مى گفتند و شعر مى سرودند، پس آن حضرت با كلامى بليغ و فصيح و رسا در قالب موعظه و ارشاد، از طرف خداوند سبحان آمد كه سخنش سرآمد تمام سخن ها بود و حجّت الهى را بر تمامى آن افراد تمام نمود.
ابن سكّيت گفت : به خدا قسم ! تاكنون شخصى مثل تو را، كه اين چنين پاسخ روشن و كافى گفتى ، نديده بودم ؛ اكنون مى خواهم بدانم كه امروز حجّت خدا بر مردم چگونه است ؟
امام هادى عليه السلام فرمود: عقل سالم كه به وسيله او بتوان صداقت و يا دروغ گوئى و نفاق افراد را شناخت و در نتيجه اين كه از هركس و از هر سخنى تبعيّت ننمايد.(35)
همچنين آورده اند :
محمّد بن حسن صفّار از شخصى كه برادر رضاعى امام جواد صلوات اللّه عليه مى باشد، حكايت كند :
حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام در دورانى كه پدرش در بغداد تحت نظر دستگاه حكومتى بود، به مكتب مى رفت و در كنار ديگران ، نزد معلّم نامه مى نوشت و مى خواند.
روزى از روزها در حالى كه مشغول خواندن نوشته خود بود، ناگهان مشغول گريستن گرديد و سخت گريه مى نمود.
معلّم علّت گريه او را سؤ ال كرد؛ ولى حضرت جواب او را نداد و اجازه خواست تا نزد خانواده خويش ، به منزل برود.
همين كه وارد منزل شد، صداى گريه و شيون تمام افراد منزل به گوش رسيد و پس از گذشت لحظاتى امام عليه السلام دو مرتبه به مكتب بازگشت .
پس علّت گريه اش را سؤ ال كرديم ؟
اظهار داشت : پدرم حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد صلوات اللّه عليه وفات يافت .
سؤ ال كرديم : از كجا و چگونه متوجّه شدى كه پدرت رحلت نموده است ؟
فرمود: جلال و عظمتى از طرف خداوند متعال در من ظاهر گرديد و در خود، يك نوع احساسى كردم - كه قبل از آن چنين احساسى را نداشتم - و فهميدم كه پدرم وفات يافته و رحلت نموده است .
راوى گويد: سپس تاريخ روز و ماه را ثبت كرديم و پس از مدّتى كه تحقيق كرديم معلوم شد، در همان روز و همان ساعتى كه امام هادى عليه السلام گريان و غمگين شده بود، پدرش حضرت جواد الا ئمّه صلوات اللّه عليه وفات يافته بود.(36)
پيامبران ، و منصب امامت
- بازدید: 269