علامه مجلسى در بحار مى فرمايد: ثم انزلهم يزيد داره الخاصة فما كان يتغذى و لا يتعشى حتى يحضر على بن الحسين (عليه السلام) يعنى عيال حضرت را يزيد به حرم خاص خود منزل داد امام چهارم على بن الحسين (عليه السلام) را اغلب در نزد خود مى خواند به مرتبهاى كه شام و نهار بى وجود امام زين العابدين (عليه السلام) نمى خورد حضرت را در سر سفره حاضر مى كرد آنوقت دست به سفره دراز مى نمود انتهى كلام آن علامه روزى از روزها كه يزيد پليد حضرت را خواسته و مشغول صحبت بود اظهار ندامت از كردههاى خود مى كرد كه حب رياست و سلطنت چشم مرا كور كرد كه قطع رحم كردم و با پدرت حسين (عليه السلام) نهايت خصومت بجاى آوردم و بد كردم خطا كردم يا على اكنون راه نجاتى از براى من هست هرگاه استغفار كنم خداوند از سر تقصير من مى گذرد يا نه امام چهارم (عليه السلام) فرمود اى يزيد ريختن خون امام كه جگر گوشه حضرت خيرالأنام بود سهل كارى نبود كه بتوان در صدد علاج آن بر آمد اگر به فرض من از تو بگذرم جدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از تو نخواهد گذشت پدرم على مرتضى وجدهام فاطمه زهراء سلام الله عليهما از تو نخواهند گذشت خداوند و ملائكه ملاء اعلى به تو نفرين مى كنند.
اى يزيد اگر اندكى بيانديشى و در كارهاى زشت خود تفكر نمائى هر آينه به كوهها فرار كرده و سر به بيابانها مى گذارى.
اى ظالم اين چه ظلمى است كه بعد از كشتن پدر و برادر و اعمام و بنى اعمام من و اسيرى حرم پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و اين همه خوارىها كه بر سر ما آوردى به اينها اكتفاء نكرده اكنون سر نازنين پدرم حسين (عليه السلام) را بر دروازه شهر آويختهاى و هيچ نمى گوئى كه اين امانت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، مژده باد تو را به ندامت و پشيمانى كه در روز جزا در نظر خلائق در محضر خالق بكشى و سزاى خود ببينى.
يزيد آب حسرت از ديده ريخت و آه ندامت بركشيد عاقبت حضرت نماز غفيله را تعليم او نمودند كه جهت آمرزش گناهانش به خواندن آن مبادرت نمايد ولى آن پليد موفق به خواندن آن نماز نشد و به همان حالت كفر و زندقه و ارتداد و الحاد روى به درك نهاد.
چاره جوئى يزيد پليد از امام سجاد (عليه السلام) براى كارى كه بدتر از كفر بود و مرتكب آن شد
- بازدید: 1202