جسارت يزيد پليد به سر مطهر حضرت سيدالشهداء (عليه السلام)

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 مرحوم ابن شهر آشوب در مناقب مى ‏گويد:
سر امام مظلوم (عليه السلام) را در طبقى از طلا نهاده بودند و اولين سخن يزيد ناپاك با آن حضرت اين بود:
كيف رايت الضرب يا حسين (عليه السلام) چگونه ديدى ضربت دست مرا؟
قال المفيد ثم اقبل على اهل مجلسه يزيد رو كرد بحضار مجلس و گفت اين مرد تا زنده بود بمن افتخار مى ‏كرد و مى ‏گفت پدر من بهتر از پدر يزيد است اى مردم پدرش با پدر من در باب سلطنت و خلافت مخاصمه كرد خدا پدر مرا بر پدرش ظفر داد و اما اينكه مى ‏گفت مادرم بهتر از مادر يزيد بود اين راست است فلعمرى ان فاطمة بنت رسول الله خير من امى  و اما اينكه مى ‏گفت جدم بهتر از جد يزيد است البته هر كه ايمان به خدا و اقرار به روز جزا دارد بايد پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) را از همه كائنات بهتر بداند و اما اينكه مى ‏گفت خودم از يزيد بهترم گويا اين آيه را از قرآن نخوانده بود كه مى ‏فرمايد: قل اللهم مالك الملك تؤتى الملك من تشاء الى آخر.
مرحوم علامه قزوينى در رياض الاحزان مى ‏فرمايد:
آن حرامزاده استدلال كرد باين آيه خواست به مردم بفهماند كه اين خلافت من از جانب الله است همين استدلال دلالت بر كمال جهل و غباوت آن شقى دارد زيرا اگر او و پدرش معاويه لعنة الله عليهما غاصبانه و عداوانا خلافت كردند، اين خلافت قطعا از جانب الله نبوده مثل سلطنت نمرود و شداد و بخت النصر و امثال ايشان از طواغيت چنانچه معاوية ابن ابى سفيان روزى همين استدلال را با امام حسن (عليه السلام) نمود حضرت فرمود الخلافة لمن عمل بكتاب الله و سنة نبيه ليست الخلافة لمن خالف كتاب الله و عطل السنة خلافت از براى كسى است كه عمل به كتاب الله و سنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) كند نه آنكه مخالفت با كتاب الله كند و معطل بگذارد سنت رسول الله را آن خلافت نيست و خليفه هم خليفه نيست.
در كافى حضرت صادق (عليه السلام) در اين باب مثل مى ‏زند به كسى كه لباسى در بر دارد و ديگرى از بر او بكند و غصب كند آيا صاحب لباس مى ‏شود اينست كه شاه اولياء در خطبه شقشقيه مى ‏فرمايد:
اما والله لقد تقمصها فلان و انه يعلم ان محلى منها محل القطب من الرخى ينحدر عنا السيل و لا يرقى الطير فسدلت دونها ثوبا و طويت عنها كشحا الخ

كى كسى ابليس را داده است بر آدم شرف     كه كسى كرد اهرمن را بر سليمان اختيار

تبر مذاب بعد از ذكر استدلال يزيد به آيه قل اللهم مى ‏گويد از تاريخ عين القضاء نقل شده كه چون سر مظلوم كربلا را پيش روى يزيد نهادند و كان بيده قضبب فكشف عن شفيته و ثناياه و نكثهما بالقضيب در دست يزيد چوبدستى از جنس خيزران بود و به آن چوب دو لب قرآن خوان ابى عبدالله (عليه السلام) را از هم باز مى ‏كرد و دندانهاى حضرت را بيرون مى ‏انداخت بعد به لبهاى مبارك چوب مى ‏زد و اشعارى مى ‏خواند كه ليت اشياخى ببدر شهدوا كجايند آباء و اجداد و پيروان ما كه در غزوه بدر حاضر بودند و در دست اصحاب محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) كشته شدند بيايند ببينند كه چگونه تلافى به آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) كردم سرهاى اولادش را بريدم و كفر باطنى خود را ظاهر كردم مردم شامى  حاضر بودند و اين كفرها را از يزيد شنيدند رنگ رخسارشان تغيير كرد و گفتند:
خود را پادشاه اسلام مى ‏خواند و كفر مى ‏گويد و ثقل عليهم مما شاهدوه بعلاوه چقدر جسارت با سر بريده مى ‏كند فراى يزيد تغير وجوه اهل الشام من الناس از حالت اهل مجلس يزيد را ترس گرفت گفت آيا مى ‏شناسيد اين سر كيست اين سر حسين بن على عليهما السلام است كه افتخار مى ‏كرد جد و پدر و مادرم از پدر و مادر يزيد بهترند عم من و خال من بهتر از يزيد است و خودم بهتر از يزيدم زيرا كه ديدند رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مرا بزانوى خود نشاند و در حق من فرمود حسين (عليه السلام) ريحانه باغ من و سيد شباب جنت است در نسل و اولاد من پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) دعا كرده من اولى ترم از يزيد باين امر وليكن گويا حسين (عليه السلام) آيه قل اللهم را ملاحظه نكرده كه خدا به هر كه مى ‏خواهد سلطنت بدهد مى ‏دهد و از هر كه مى ‏خواهد بگيرد مى ‏گيرد و او را قابل ندانست نداد و مرا لايق ديد داد به همين دليل شاميان احمق رام شدند و يقين كردند همين است كه مى ‏گويد و حال آنكه تاويل آيه مباركه اين نبوده و نيست بارى از كلام برخى اين طور معلوم مى ‏شود كه چوب خيزران در دست آن پليد بود چنانچه رسم جبابره اينست ولى مرحوم سيد در لهوف مى ‏فرمايد:
دعا يزيد عليه الغته بقضيب خيزرانه گفت بياوريد آن چوب خيزران مرا چون آوردند و بدست آن پليد دادند فجعل ينكث به ثنايا الحسين (عليه السلام) شروع كرد با آن چوب با دندانهاى آقا بازى كردن ابن شهر آشوب و طبرى و بلادرى و ابن اعثم كوفى مى ‏نويسند: چون سرها را پيش روى آن ملحد نهادند با قضيب خيزران خود بر ثناياى حضرت مى ‏زد و مى ‏گفت يوم بيوم بدر امروز به تلافى روز بدر.
جمله جعل ينكث به ثنايا الحسين (عليه السلام) يعنى: با چوب خيزران مثل كسانى كه در فكر فرو رفته‏اند با لب و دندان و سر حضرت باز مى ‏كرد، و در برخى از عبارات تعبير به قرع هم شده چنانچه در زيارت آن حضرت مى ‏خوانى كه السلام على الثغر المقروع بالقضيب.
قرع در لغت به معناى كوبيدن است لذا قرع الباب يعنى درب را كوبيد و قرع ثناياه يعنى دندان‏هايش را كوبيد.
و در پاره‏اى از عبارات به دق نيز تعبير شده كه آن هم به معناى كوبيدن است چنانچه در كامل السقيفه نقل كرده:
ان الذى جاء بالطشت كان غشاه بغشاوة فوضعه بين يدى يزيد يعنى آن نامردى كه سر آقا را به طشت نهاده بود روى سر مطهر پرده كشيده بود آورد در پيش روى يزيد ملعون نهاد و كان بيد يزيد قضيب محلى طرفاه بالذهب در دست يزيد چوبى بود كه دو سر آنرا طلا گرفته بودند فكشف بالقضيب عن الطشت و رفع الغشاوة با چوبدستى آن پرده را از روى طشت طلا برداشت چشمش به سر بريده آقا افتاد آتش حقد سينه‏اش مشتعل شد فجعل يدق ثناياه شروع كرد با آن چوب هر دو سر طلا دندانهاى حضرت را كوبيدن ابى مخنف در مقتل خود از قرع و نكت و دق بالاتر مى ‏نويسد و مى ‏گويد: فجعل يزيد ينكث ينايا الحسين (عليه السلام) با قضيب خود شكست ثناياى حضرت را.
و صاحب زبدة الرياض هم مى ‏نويسد: لما وضع الرأس بين يديه اخذ قضيبا فضرب بها ثنايا الحسين (عليه السلام) حتى كسرت** يعنى چون سر مطهر را بنزد آن كافر گذاردند قضيب خود را بدست گرفته آنقدر زد تا دندانهاى حضرت را شكست.
سمرة بن جندب يكى از صحابه رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) بود از جاى برخاست فرياد زد يا يزيد قطع الله يدك تضرب ثنايا ظالما رايت رسول الله يقبلها و يلثم ما بين شفتيه اى يزيد خدا دستت را قطع كند من مكرر ديدم رسول خدا ميان دو لب او را مى ‏بوسيد صاحب روضة الشهداء هم اين واقعه را نقل مى ‏كرد كه يزيد حكم كرد سمرة بن جندب را از مجلس اخراج كردند و گفت درك صحبت رسول خدا نموده‏اى و الا گردنت را مى ‏زدم سمرة گفت ولدالزنا ملاحظه صحبت مرا با رسول خدا مى ‏كنى آيا ملاحظه نمى ‏كنى كه اين پسر پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و پاره تن آن سرور است.
مرحوم علامه قزوينى در رياض الاحزان مى ‏گويد:
شكستن دندان قول ضعيف و روايت نحيفى است و مرحوم مفيد قدس سره الفاظ قرع و نكث و دق را حكايت نفرموده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page