والى حكم كرد مردم شهر با عزت و احترام مالا كلام سپاه ابن زياد را وارد كنند بعد از زينت شهر و آئينبندى و افراشتن اعلام بند به بند رقاص و سازنده واداشت فامر بالجوارى و بايديهم الدفوف و نشرت الأعلام و ضربت البوغات تا آنكه آل الله را وارد كردند بعد از نزول به منزل بس كه خوش گذشت كه صاحب مقتل مى نويسد باتوا بمثلين يعنى بغير از خوردن شراب و خوش گذرانى ديگر به كارى مشغول نشدند اما بر اسيران آل محمد در آن بلد بسيار بد گذشت كه عليا مكرمهام كلثوم سلام الله عليها پرسيدند نام اين شهر چيست كه اينقدر مردم آن بى دين هستند؟
گفتند بعلبك است آن مخدره نفرين كرده فرمود اباد الله تعالى خضراتهم ولا اعذب الله تعالى شربهم و لا دفع ايدى الظلمة عنهم الى آخر خداوند پوچ و پراكنده كند حاصل اين بلد را و آب شيرين به كام ايشان نرسد و دست ظلمه از اين قوم كوتاه نشود.
واقعه بعلبك
- بازدید: 1405