همه منتظر بودند كه چه اتفاقى مى افتد، خبرش تمام شهر را پر كرده بود؛ مردم گروه گروه به سمت خانه خدا مى آمدند تا از نزديك ببينند چه شده است. با تعجب از يكديگر سؤال مى كردند كه چه كسى اين واقعه را ديده؟ آيا اين حرفهايى كه درباره فاطمه بنت اسد مى گويند درست است؟ او الان كجاست؟

هركسى چيزى مى گفت تا اينكه عباس عموى پيامبر صلى الله عليه و اله آمد و گفت: من به همراه يزيد بن قعنب و گروهى از بنى هاشم روبروى كعبه نشسته بوديم فاطمه بنت اسد به سوى مسجد الحرام آمد و شروع به طواف خانه خدا كرد بعد از تمام شدن طواف خود را روى ديوار كعبه انداخت و با حالت پريشانى و اضطرار گفت:
اى خدا‍ من به تو ايمان دارم؛ به تمام كتاب هايت و تمام پيامبرانت ايمان كامل دارم، كلام تو و سخن جدم ابراهيم خليل عليه السلام را تصديق مى كنم جدم ابراهيم خانه تو را ساخت. تو را به حق پيامبرانت و ملائكه مقرّينت و به حق اين طفلى كه در شكم من است قسم مى دهم كه اين ولادت را بر من آسان گردانى. اينجا بود كه دعا تمام شد و با نهايت تعجب ديديم كه ديوار كعبه شكافته شد و فاطمه داخل كعبه شد و شكاف بسته شد. همه مات و مبهوت بوديم كه اين چه معجزه اى است كه اتفاق افتاد. اين بانو چه مقامى دارد كه خداوند دعاى او را مستجاب كرد. اين چه فرزندى است كه به خاطر او ديوار خانه خدا شكافته شد.
خبر به حضرت ابوطالب عليه السلام ، همسر فاطمه رسيد. او به همراه عده اى از زن هاى بنى هاشم به سمت كعبه آمدند خواستند در كعبه را باز كنند ولى هر چه سعى كردند در باز نشد. همه فهميدند كه اين امر از جانب خداست.
شب به پايان رسيد و خبرى نشد روز بعد هم آمد و هيچ خبرى نشد مسجد الحرام ديگر جايى براى تازه واردها نداشت. سه روز از ماجرا گذشت. شور و اضطراب عجيبى بر اهالى مكه حكم فرماست. چشمها جملگى به يك سو نشانه رفته، كه مبادا غفلت كنند و معجزه اى را از دست بدهند. خداى ابراهيم بار ديگر قدرت نمايى مى كند ديوار كعبه دوباره شكافته مى شود و فاطمه باوقار و آرامش بيرون مى آيد و طفلى را در آغوش گرفته كه مانند ماه شب چهارده مى درخشد.
ابوطالب با سراسيمگى خود را به فاطمه رساند و به او تبريك گفت و فرزندش را كه در پارچه سبزى پيچيده شده بود به سينه چسباند. فاطمه به سمت مردم رو كرد و گفت: اى مردم! خداوند امتيازى به من داده كه به هيچ يك از زنان قبل از من نداده است. خداوند آسيه را برگزيد در حالى كه او مجبور بود خداوند را در قصر فرعون عبادت كند و خداوند دوست نداشت كه كسى او را در آنجا عبادت كند مگر اينكه مجبور باشد و مريم را برگزيد در حالى كه هنگام وضع حمل خداوند به او گفت كه از معبد خارج شو و به سوى بيابان برو و پس از وضع حمل، درخت خشكى را تكان داد و خرماى تازه براى او فرود آمد اما من فرزندم را در خانه خدا به دنيا آوردم و تا سه روز از ميوه ها و غذاهاى بهشتى تناول مى كردم و هنگام خارج شدن، ندايى شنيدم كه مى گفت: اى فاطمه نام او را على بگذار كه من خداوند علىّ أعلى هستم و او را از قدرتم آفريدم، اسم او را از اسم خود گرفتم و او را به ادب خود، تأديب كردم او در خانه من متولد شد و او اولين نفرى است كه بالاى خانه من اذان خواهد گفت و بتها را مى شكند و خانه مرا از گنه پاك ميكند. او مرا تعظيم و تمجيد خواهد كرد و او امام بعد از نبيّ من محمّد (صلى الله عليه و اله ) خواهد بود. پس خوشا به سعادت كسى كه او را دوست بدارد و ياريش كند و واى بر آن كس كه او را نافرمانى و خوار كند و حق او را انكار كند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله نزديك آمد و طفل را به ايشان دادند تا چشمان طفل به صورت مبارك پيامبر صلى الله عليه و اله افتاد تبسمى كرد و به آن حضرت سلام كرد. اطرافيان با تعجب تمام ديدند او دارد حرف مى زند مى گويد بسم الله الرحمن الرحيم قد أفلح المؤمنون الذين هم فى صلاتهم خاشعون و الذين هم عن اللغو معرضون. بله سوره مؤمنون را زمانى تلاوت فرمود كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله هنوز به رسالت مبعوث نشده بود. پيامبر صلى الله عليه و اله به آن طفل فرمود: بدرستيكه مؤمنان بواسطه تو رستگار مى شوند. به خدا قسم تو سرور و اقاى مؤمنان هستى علم را به آنان مى دهى وآنها عالم مى شوند. به خدا قسم تو راهنماى آنها هستى و بواسطه تو هدايت مى شوند.
آرى او امير مؤمنان سرور متقيان و برادر و وزير رسول خدا، حضرت على بن ابى طالب عليهما السلام بود كه با نور وجودش جهان را از تاريكى جهالت خارج كرد.
حضرت على عليه السلام راهنماى بشريت و ميزان حقيقت در زمان گذشته و حال و آينده است.
حضرت على عليه السلام ياور پيغمبر صلى الله عليه و اله در لحظاتى بود كه پاى پهلوانان جنگ در آن لحظه مى لرزيد.
حضرت على عليه السلام ياور مظلومان و يتيمان بود در حالى كه حكومت جهان اسلام را به عهده داشت.
حضرت على عليه السلام مهربان ترين پدر براى فرزندان خود در نبود مادر بود.
حضرت على عليه السلام وفادارترين همسر در مقابل ظلم هايى بود كه به همسرش كردند حضرت على عليه السلام اولين مسلمان و تنها شنونده وحى در زمانى بود كه همه مردم پيامبر را تكذيب و آزار و اذيت مى كردند.
حضرت على عليه السلام همراه قرآن و حقيقت بود و در نهايت حضرت على عليه السلام مظلومترين فرد تاريخ است كه به خاطر كمالات و ويژگى هاى ممتاز او مورد حسادت قرار كرفت. و به فرموده پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله كه خطاب به ايشان فرمود يا على تو را نشناخت احدى مگر خدا و من و مرا نشناخت احدى مگر خدا و تو.
در پايان براى اينكه شبهه اى براى كسى باقى نماند به چند سئوال كه ممكن است مطرح شود جواب خواهيم داد.
سئوال اول: چكونه ممكن است كه ديوار كعبه شكافته شود و در آنجا طفلى به دنيا بيايد؟
جواب اين است كه اولاً مدارك و منابع اين قضيه را در پايان از روايات شيعه و سنى خواهيم آورد تا جاى شبهه اى نباشد. ثانياً آيا اين كار براى خدا غير ممكن است؟ آيا اين كار مانند معجزه اى از معجزات پيامبران نمى تواند باشد؟
سئوال دوم: چگونه طفل تازه متولد شده مى تواند حرف بزند؟
جواب اين سئوال هم در قران كريم سوره آل عمران آيه 46 آمده است كه در مورد حضرت عيسى (على نبينا و اله و عليه السلام ) مى فرمايد:  و يكلم الناس فى المهد. يعنى در گهواره با مريم سخن مى گويد.
سئوال سوم: چگونه ايشان قرآنى را كه هنوز نازل نشده قرائت مى كند؟
جواب اين سؤال هم اين است كه اولاً قران كريم در مورد حضرت يحيى على نبينا و اله و عليه السلام در سوره مريم آيه 12 مى فرمايد: يا يحيى خذ الكتاب بقوة و اتيناه الحكم صبياً. يعنى اى يحيى اين كتاب را با قوت بگير و ما حكمت را به او در كودكى عنايت كرديم.
ثانياً : قران كريم در آن زمان موجود بوده است ولى هنوز بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله وحى نشده بود  چه اينكه آيه اى هم در قران بر اين مطلب اشاره دارد. سوره طه ايه 114 كه مى فرمايد: و لا تعجل بالقران من قبل أن يقضى إليك وحيه. يعنى در بيان آيات قرآن براى مردم قبل از اينكه وحى آن تمام شود عجله نكن. كه دلالت دارد بر اينكه قبل از وحى هم، پيامبر صلى الله عليه و اله به قرآن علم داشته است همچنين در سوره بروج آيات 21 و 22 مى فرمايد: بل هو قرآن مجبد في لوح محفوظ، يعني اين قرآن با عظمت است كه در لوح محفوظ جاى دارد. و اين مطلب در محل خود ثابت است كه وجود مقدس  چهارده معصوم، حقيقت قرآن و عالم به قرآن قبل از خلقت هستند كه محل ديگرى را براى بحث مى طلبد.
حال به ذكر منابعى كه اين واقعه با جلال و شكوه را نقل كرده اند مى پردازيم.
علامه امينى كه درود خدا بر او باد در كتاب شريف الغدير ج 6 ص 38 نام 50 تن از علماى شيعه را به همراه كتاب هايى كه نقل كرده اند مى آورد كه از ان جمله مى توان به شريف رضي، شيخ مفيد، شريف مرتضي، شيخ طوسي، سيد بن طاووس اشاره كرد. همچنين در ص 37 نام 16 مصدر از مصادر اهل سنت را مى آورد و در ص 36 مى فرمايد: حاكم نيشابورى از علماى بزرگ اهل سنت در كتاب المستدرك ج 3 ص 383 مى گويد: اخبار متواتر و فراوانى وجود دارد كه فاطمه بنت اسد، امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در داخل كعبه به دنيا آورد.
همچنين احمد بن عبد الرحيم دهلوى مشهور به شاه ولى الله در كتاب ازالة الخفاء ج 2 ص 251 معتقد به تواتر اين اخبار است. و شهاب الدين آلوسى صاحب تفسير كبير هم معتقد به شهرت اين روايات است . علاقه مندان براى اطلاع بيشتر مى توانند به اين كتاب شريف مراجعه نمايند.
و السلام على من التبع الهدى

نوشتن دیدگاه