از فضايل و رفتار اميرالمؤمنين عليه السلام

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

آن حضرت در خطبه 215 نهج البلاغه مى فرمايد:
و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا او اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من ان اتى الله و رسوله يوم القيامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشى ء من الحطام و كيف اظلم احدا لنفس يسرع الى البلى قفولها و يطول فى الثرى حلولها و الله لقد راءيت عقيلا و قد املق حتى استماحنى من بركم صاعا و راءيت صبيانه شغث الشعور غبرالالوان من فقرهم كانما سودت وجوههم بالعظلم و عاودنى مؤ كدا و كرر على القول مرددا فاضغيت اليه سمعى فظن انى ابيعه دينى اتبع قياده مفارقا طريقتى فاحميت له حديدة ثم ادنيتها من جسمه ليعتبر بها فضج ضجيج ذى ذنف من المها و انسانها للعبه و تجرنى الى نار سجرها جبارها لغضبه اتئن ولا ائن من لظى و اعجب من ذلك طارق طرقنا بملفوفة فى وعائها و معجونة شنئتها كانما عجنت بريق حية او قيئها فقلت اصله ام زكاة ام صدقة فذلك محرم علينا اهل البيت فقال لا ذا و لاذاك و لكنها هدية فقلت هبلتك الهبول اعن دين الله اتيتنى لتخدعنى امختبط انت ام ذو جنة ام تهجرو و الله لو اعطيت الاقاليم السبعة بما تحت افلاكها على ان اعصى الله فى نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلته و ان دنياكم عندى لاهون من ورقة فى فم جرادة تقضمها ما لعلى و لنعم يفنى و لذة لاتبقى نعوذبالله من سبات العقل و قبح الزل و به نستعين (1).
(اين خطبه مشهور به حديدة محماة است) از شما برادران عذر مى خواهم كه تمام خطبه را خواندم زيرا اولا گفتم اين روزها تعلق به اميرالمؤ منين عليه السلام دارد، ثانيا كلام آن حضرت بركت و شيرينى خاص خود را دارد كه با اين كه به عربى آشنا نباشيد ولى لطف سخن و حلاوت آن را درك مى كنيد، اكنون ترجمه خطبه.
به خدا سوگند! اگر تمام شب را بر روى خار مغيلان بيدار باشم، و دست و پايم را برگردنم غل و رنجير كنند و بكشانند، نزد من على، بهتر از اين كه خدا و رسول خدا را در روز قيامت ملاقات كنم در حالى كه ستمى بر برخى از بندگان خدا روا داشته باشم. يا از مال دنيا چيزى از كسى به ناحق غصب نموده باشم.
عزيزان! ببينيد اميرمؤ منان مثل من و شما بى خود قسم ياد نمى كند، بلكه به خاطر اطمينان شنوندگان و آيندگان سوگند مى خورد و چه تشبيه عجيبى مى فرمايد، خوابيدن روى خار مغيلان كه خوراك شتر است و مدور و همه طرف آن خار است كه به پشم گوسفندان مى چسبد و خوابيدن در آن، هرگز ممكن نيست، و محال است، برادران گاهى اصلاح سر و صورت مى كنيم از موى خودمان در لباس مى ماند، سلب آسايش مى كند و يا آنجا كه فرمود: دست و پايم را برگردنم غل و زنجير كنند و روى خارا بكشانند، دقت كنيد چه حالتى به انسان دست مى دهد.
آرى اين عذابهاى دنيوى براى اميرمؤ منان - كه يقين صد در صد به قيامت و كيفر اعمال دارد - بهتر است تا آن كه روز قيامت خدا و پيامبر را ملاقات كند در حالى كه كوچكترين ظلمى به بعضى بندگان نموده باشد و يا غصب حقى كرده باشد مى فرمايد، چگونه به كسى من ظلم و ستم كنم براى آن نفس انسانى كه به زودى از بين مى رود و مدتهاى طولانى زير خاك مى ماند.
به خدا سوگند برادرم عقيل را ديدم كه اصرار داشت يك صاع گندم (سه كيلو) از بيت المال شما به او بدهم و خود مى ديدم كه كودكان او از فقر و تنگدستى مو پريشان و رنگ پريده بودند كه گويا رخسارشان با رنگ نيل سياه شده بود. آرى چند مرتبه رفت و آمد كرد و گفتارش را تكرار مى كرد، تا يكوقتى گوش به حرفش دادم، او خيال كرد دينم را به خاطرش مى فروشم و از او پيروى مى كنم و برنامه ام را رها مى سازم. پس قطعه آهنى را داغ كردم و به بدنش نزديك نمودم تا سبب عبرتش شود پس از درد آن فرياد كشيد همانند ناله بيمار، نزديك بود از حرارت آن دستش بسوزد گفتم برادر! عقيل! خدا مرگت بدهد، زنها در عزايت گريه كنند تو از آهن داغ شده اى كه من به شوخى آن را گرم كرده ام ناله مى زنى، در حالى كه مرا به آتشى مى كشانى كه خداى جبار به خشم و غضبش بر افروخته است چطور تو از اين حرارت مى نالى ولى من از آتش جهنم ننالم؟!
ناگفته نماند عقيل از كودكى چشمش ضعيف بود و اميرمؤ منان عليه السلام مى فرمايد: من از بچگى مظلوم بودم عقيل بچه كه بود، مى خواستند دارو در چشمش بريزند، مى گفت: بايد به چشم على هم بريزيد؛ مرا با چشم سالم مى گرفتند دارو مى ريختند تا عقيل هم قبول كند در چشمش بريزند).
قربانت شوم اميرالمؤ منين - اين برنامه حضرت در صرف بيت المال و اما در مورد گرفتن مال چنين مى فرمايد:
و اعجب من ذلك طارق طرقنا بملفوفة فى وعائها از اصرار عقيل، تعجب آورتر اين كه شخصى شبانه آمد و در خانه را زد (اشعب بن قيس بود) بشقاب حلوايى آورده بود (ملفوفه يك نوع حلوا است) كه از آن متنفرو بودم گويا خمير آن با آب دهان مار يا قى آن درست شده بود گفتم: اين چيست؟ هديه است يا زكات يا صدقه كه بر ما اهل بيت حرام است؟ گفت: زكات و صدقه نيست. هديه است گفتم: زن رود مرده عزايت شيون كند (هبول زنى است كه بچه براى او نماند) خدا مرگت بده از راه دين آمده اى تا على را گول بزنى؟! كلاه شرعى درست كرده اى اسم رشوه را كه هديه گذاشتى على مى گيرد؟ نمى دانم اشعث بدبخت از آن حضرت چه مى خواست اجمالا قصد خير نداشت.
در نهج البلاغه چند جا از اشعث به بدى ياد شده و در يكجا حضرت به او نفرين مى كند و او را ملعون و منافق مى داند. او همان كسى است كه پسرش محمد، در كربلا جزء قاتلين امام حسين عليه السلام گرديد و دخترش جعده، به امام حسن عليه السلام زهر داد. همين اشعث، يك مرتبه خواست بر حضرت وارد شود، قنبر اجازه نداد؛ پس او را كتك زد كه از دماغ قنبر خون آمد و حضرت بيرون آمد و او را نفرين كرد: امختبط انت ام ذو جنة... خلاصه مى فرمايد: وقتى اشعث گفت هديه است به او گفتم: مگر مغزت تكان خورده يا ديوانه شدى يا هذيان مى گويى؟ تو على را نشناخته اى؟
برو اين دام بر مرغ دگر نه

كه عنقا را بلند است آشيانه

آرى نه بشقاب حلوا نه درهم و دينار، نه پست و مقام، نه تمام كره زمين، اگر هفت اقليم عالم وجود را به من على بدهند (2) با تمام آن چه در آن افلاك هست، به خاطر آن كه كوچكترين نافرمانى خدا كنم و پوست جوى را از دهان مورچه اى بگيرم، هرگز اين كار را نخواهم كرد.
نكته: برادران انسان مومن اگر در برابر گناه پاداش كمى، بگيرد، حتما انجام نمى دهد، مثلا اگر يك صد هزار تومان بدهند كه - استغفرالله - يك ليوان شراب بخورد، بلكه يك ميليون بدهند من اطمينان دارم كه هر يك از شما كه در اين مجلس هستيد انجام نمى دهيد، ولى اگر پول و پاداش زياد شد و گناه كوچك مثلا يك ميليون تومان بدهند كه ته استكانى شراب بنوشد و يا دروغى بگويد يا امضاى باطلى بكند، خواه ناخواه انسان كم اراده و شل مى شود، و يك ايمان قوى و محكم لازم است كه ترك گناه كند و به قول شما قمى ها نه (به كسر نون) بگويد ولى اميرالمؤ منين مى فرمايد: در برابر هفت اقليم عالم پوست جوى به ناحق از مورچه اى نمى گيرم.
سپس مى فرمايد: به درستى كه تمام دنياى شما در نظر من على بى ارزش تر و ناچيزتر از برگ علفى است كه در دهان ملخى باشد و آن را بجود. على كجا و نعمت هاى فناپذير و لذتهاى زود گذر كجا (ما لعلى و لنعيم يفنى و لذة لاتبقى) بعد مى فرمايد به خداپناه مى برم از خواب رفتن عقل (سباب به سين يعنى خواب) و پرت شدن در لغزشها و از او استعانت مى جويم يعنى چه بسا برادران انسان عاقل هم عقلش به خواب مى رود و گول مى خورد و تحت تاءثير مال و مقام و زرق و برق دنيا قرار مى گيرد.
----------------------------------------------
1-نهج البلاغه تحقيق شيخ محمد عبده، ج 1، ص 451 و همان، تحقيق فيض الاسلام، ج 2، ص 704 بهج الصباغه، فى شرح نهج البلاغه حاج شيخ محمد تقى شوشترى، ج 12، ص 216
2-
هفت كوكب كه هست عالم را

كه از ايشان نظام گاه خلل

قمر است وعطارد و زهره

شمس و مريخ مشترى و زحل

------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page