مشكل گشايى ها و فضائل امير مؤمنان على(عليه السلام)از زبان معاويه
فضل و برترى على(عليه السلام) غير قابل انكار است
زمخشرى مى نويسد:
معاويه درباره داستان آهن سرخ شده در آتش از عقيل، برادر امير مؤمنان سؤال كرد؟
عقيل به گريه افتاد و گفت: اى معاويه! من نخست از على مى گويم و سپس از آنچه پرسيدى.
آنگاه عقيل داستانى در رابطه با عدالت على نقل نمود و معاويه پس از شنيدن آن گفت: سخن از كسى گفتى كه فضل و برتريش مسلّم و غير قابل انكار است.
رحم الله أبا حسن فلقد سبق من كان قبله و اعجز من يأتى بعده... .
خداوند رحمت كند ابو الحسن را، پس همانا كه برگذشتگان خود سبقت گرفت و آيندگان را ناتوان از روش خود نمود. اكنون داستان آهن سرخ شده را بگو.
عقيل گفت: آرى من دچار فقر شديدى شدم و به سراغ على رفتم ولى او ترتيب اثر نداد.
پس بچه هاى خود را جمع نموده و در حاليكه فقر و گرسنگى از شكل هاى آنان نمايان بود به نزد او بردم،
در اين موقع به من گفت: شب به نزد من بيا تا چيزى به تو بدهم.
شب هنگام در حالى كه يكى از بچه ها دست مرا گرفته و راهنمائيم مى كرد به نزد على رفتم، او دستور داد بچه همراهم از محل دور شود، و بمن گفت: اين را بگير ـ يا برادر ـ
پس من از روى حرص و فقر پنداشتم كيسه پولى است، اما همين كه دست دراز كردم و آن را برداشتم متوجه شدم آهنى است كه حرارت آتش از آن شعله ور است. و آن چنان دست مرا ناراحت كرد كه آنرا انداختم و همانند گاو نرى كه در زير دست ذبح كننده خود ناله مى كند، صداى ناله ام بلند شد.
پس به من گفت: مادرت به عزايت بنشيند تو از حرارت آهنى كه از آتش دنيا داغ شده اين گونه ناله مى كنى پس چگونه من و تو فرداى قيامت ]در صورتيكه با غل هاى آتشين جهنّم دست بگريبان شويم[ عكس العمل نشان خواهيم داد.
و آيه: (إذ الأغلالُ فى أعناقهِم و السَّلاسِل يُسحَبُون)(224) را خواند.
سپس گفت: براى تو بيش از حقّى كه خدا ]از بيت المال[ مقرّر فرموده نزد من چيزى نباشد مگرآنچه ديدى، پس برگرد بسوى عائله ات.
معاويه با شنيدن اين داستان به تعجّب درآمد و گفت: هيهات، هيهات. عقمت النساء ان تلدن مثله ; زنها از زائيدن همانند على عقيم و نازا باشند.(225)
_______________________________________
(224) سوره غافر، 40/71، اين آيه بيانگر كشيده شدن افراد خطاكار با غل و زنجيرهاى آتش به سوى جهنّم است.
(225) شرح ابن ابى الحديد، 11/253 ذيل كلام 218 . ربيع الأبرار زمخشرى، ج3، باب 52 ، ص606 .
