مشكل گشايى ها و فضائل امير مؤمنان على(عليه السلام)از زبان معاويه
حديث «منزلت» از زبان معاويه
امام احمد بن حنبل و ديگر محدّثان و تاريخ نگاران از قيس بن ابى حازم(189)نقل كرده اند كه گفت: مردى به نزد معاويه رفت و از مسئله اى سوال نمود.
معاويه گفت: «سل عنها على بن ابى طالب فإنّه أعلم».
از على سؤال كن كه او أعلم و آگاه تر است.
آن مرد گفت: اى اميرالمؤمنين به نظر من جواب تو از اين مسئله خوشايندتر از جواب على باشد.
معاويه گفت: چه بد حرفى زدى و به انگيزه كار ناشايسته اى آمدى!!
«لقد كرهت رجلاً كان رسول الله(صلى الله عليه وآله) يغرّه بالعلم غرّاً»
تو از مردى كراهت مىورزى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) ـ همانند مرغى كه جوجه اش را غذا مى دهد ـ وى را از علم و دانش فراوان سيراب مى نمود.
هم حضرتش به او گفت: «انت منّى بمنزلة هارون من موسى، إلاّ أنّه لا نبىّ بعدى».
همانا عمر بن خطاب از وى سؤال مى نمود و از او علم فرا مى گرفت، من خود شاهد بودم كه هرگاه دچار مشكل مى شد سراغ على را مى گرفت و از وى درخواست حل مشكل مى نمود.
سپس به آن مرد گفت: از اينجا برخيز برو كه خدا پاهايت را برنخيزاند و براه نيندازد، آنگاه دستور داد نامش را از دفتر ديوان (ليست حقوق بگيران از بيت المال) حذف نمايند.(190)
_______________________________________
(189) او يكى از راويان معتبر صحاح سته اهل تسنن مى باشد.
(190) فضائل الصحابه احمد حنبل، 2/675، شماره 1153 . فضائل ـ يا مناقب ـ اميرالمؤمنين نيز از احمد حنبل، حديث 275 . مناقب ابن مغازلى، ص34، شماره 52 . تاريخ دمشق ابن عساكر، بخش امام على، ج1، ص369، شماره 410، وص370، شماره 411، وج2، ص483 . نظم درر السمطين زرندى، ص136 . ذخائر العقبى محب طبرى، ص79 . رياض النضره نيز از طبرى، 2/195، و در چ بيروت، 2/142 . جواهر العقدين سمهودى، بخش 2، ص205 . فرائد السمطين حموينى، باب 28، ج1، ص371 . فتح البارى عسقلانى، 7/74 يا 8/76 تنها حديث منزلت را آورده است . صواعق المحرقه ابن حجر، ذيل آيه 14، مقصد پنجم، ص107 . فيض القدير مناوى، 3/46، به نقل از كلاباذى . و نسبت فراز آخر حديث و دستور حذف نام سؤال كننده را از ليست حقوق بگيران به عمر.