امروزه موجى گسترده در جهان پديد آمده و روانشناسان، متفكران و فلاسفه، از راههاى نجات بشر، بازگشت به خويشتن و تشكيل حكومت واحد جهانى سخن مىگويند و معتقدند كه اوضاع كنونى جهان پايدار نيست و بشر امروزى، بر سر دو راهى مرگ و حيات قرار گرفته است.
توجه خاص دانشمندان به «بازگشت معنويت» و «تشكيل حكومت واحد جهانى»، اين واقعيت را نشان مىدهد كه آنها ديگر اميدى ندارند كه مناديان آزادى و مدعيان دروغين بشردوستى، محرومان و مستضعفان جهان را از زير چكمه ابرجنايتكاران تاريخ رهايى بخشند.
اين موج خروشان كه پس از نااميدى كامل از پيشقراولان علوم مادى و تمدن كنونى و حكومتهاى فعلى جهان، از روى آگاهى و توجه به خطرهاى تمدن صنعتى پديد آمده و دانشمندان خيرخواه جهان را با محرومان و مستضعفان جهان همصدا ساخته، در صدد است تا قافله بشريت را بهسوى معنويات و تعاليم الهى سوق دهد، تا آنها براى سعادت و خوشبختى خود، از رهنمودهاى پيشوايان آسمانى بهره جويند؛ حركت پر بركتى كه نسل امروز را بهسوى راه راست رهنمون مىكند و آنها را از گمشدن در تاريكىهاى ضلالت و جهالت رهايى مىبخشد و زمينه پذيرش افكار عمومى را براى ظهور يكتا مصلح جهانى نويد مىدهد.
عقيده به آينده روشن و تشكيل حكومت جهانى بر پايه عدالت و فضيلت، مطابق با فطرت انسانهاست. به همين جهت، متفكران و فلاسفه بزرگ جهان، با عقايد و آراى مختلف، در اين عقيده با هم مشتركند و در انتظار روزى هستند كه حكومت واحد جهانى براساس معيارهاى الهى و انسانى تأسيس گردد و جهان جديدى پديد آيد و بشر در زير پرچم واحد و تحت فرمان رهبر الهى قرار گيرد و از همه رنجها و ظلمها رهايى يابد.
در اين جا، به برخى سخنان دانشمندان و فلاسفه بزرگ مغربزمين اشاره مىكنيم كه جملگى به لزوم حكومت واحد جهانى براساس معيارها و ارزشهاى الهى اعتراف دارند. البته هدف اصلى از نقل نظريات دانشمندان، اين نيست كه حكومت جهانى مورد نظر آنها درست همان حكومت جهانى اسلامى بدانيم كه مسلمانان و به خصوص شيعيان به آن اعتقاد دارند، بلكه مىخواهيم نشان دهيم كه ديدگاه آنها درباره حكومت واحد جهانى، از يك سو با عقيده مسلمانان و شيعيان مطابقت دارد و از سوى ديگر، نشان مىدهد كه چگونه دنياى امروز، خودبهخود و آهسته آهسته، خود را براى پذيرش حكومت جهانى عدلمحور و ظهور يگانه مصلح الهى آماده مىسازد.
در دنياى مادى امروز، خودپرستى، سودجويى، هوسرانى، ظلم و فساد به شدت افزايش مىيابد و حق و فضيلت، عدالت و انصاف، شرافت و بزرگوارى، كمرنگتر مىشود و موفقيتهاى علمى و فنى، آنچنان بشر را مجذوب و شيفته جهان طبيعت كرده كه جهانآفرين را فراموش نموده و تعاليم آسمانى انبياى الهى را پشت سر انداخته است. در چنين اوضاع حساس، وجود پيشوايى عادل و رهبرى الهى لازم است كه با قدرتى بىنظير و برنامهاى بىبديل و با نيروى لايزال الهى، سراسر زمين را از لوث ستمگران پاك سازد و جامعه بشريت را از فساد و تباهى نجات بخشد و ارزشهاى الهى و انسانى را بر تمامى جهان حاكم كند و صلح و امنيت را در زمين برقرار سازد.
بهطور خلاصه، بررسى نظام خلقت، قانون تكامل، ثروتهاى اجتماعى، خواستههاى فطرى و طبيعى، عشق به صلح و عدالت و نويدهاى كتابهاى آسمانى، همه و همه نشان مىدهند كه اوضاع كنونى، پايدار نيست و آيندهاى درخشان در پيش روى جهانيان است و در آيندهاى نزديك، چهره زشت جهان دگرگون خواهد شد و در سرتاسر جهان، پرچم يكتاپرستى به اهتزاز درخواهد آمد و دنيا پر از عدل و پاكى و فضيلت خواهد شد.
دانشمندان بزرگى كه در اين زمينه اظهارنظر كردهاند، عبارتند از:
1. آلبرت انيشتين
دانشمند و فيزيكدان مشهور جهان و تئورىپرداز «نظريه نسبيت»، درباره فراگرفتن صلح و امنيت در سراسر جهان، در آينده نزديك، چنين مىگويد: فرا رسيدن آن روزى كه در جاىجاى جهان، صلح و صفا حكومت كند و همه اعضاى جامعه بشرى با يكديگر برادر و دوست باشند، ديرى نخواهد پاييد.(1)
و نيز در جاى ديگر مىگويد:
حكومتهاى متعدد، خواه و ناخواه، به نابودى بشر منجر خواهند شد و مردم جهان يكى از دو راه را بايد انتخاب كنند: يا بايد حكومتهاى جهانى با كنترل بينالمللى انرژى تشكيل شود، و يا حكومتهاى ملى جداگانه فعلى، همچنان باقى بمانند و منجر به انهدام بشر گردد.(2)
2. برتراند راسل
برتراند راسل، فيلسوف و دانشمند معروف انگليسى، از لزوم تشكيل حكومت واحد جهانى به شدت دفاع كرده و معتقد است كه اجرا نشدن اين طرح، سرانجام به نابودى بشر مىانجامد:
اكنون از لحاظ فنى، مشكل بزرگى در راه يك حكومت وسيع جهانى وجود ندارد؛ و چون هماكنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است، لذا يا بايد حكومت واحد جهانى را بپذيريم و يا اين كه به عهد بربريت برگرديم و به نابودى نژاد انسانى راضى شويم.(3)
در جاى ديگر مىگويد:
دنيا چشم به راه مصلحى است كه همگان را در سايه يك پرچم و يك شعار متحد سازد.(4)
همچنين مىگويد:
مادامى كه يك حكومت جهانى در دنيا وجود ندارد، رقابت براى كسب قدرت مابين كشورهاى مختلف وجود دارد و چون ازدياد جمعيت، خطر گرسنگى را به ياد مىآورد، قدرت ملى، تنها راه جلوگيرى از گرسنگى است... اين حقايق ثابت مىكند كه دنياى علمى، بدون يك حكومت واحد جهانى ثبات و دوامى نخواهد داشت.(5)
3. پروفسور آرنولد توين بى
آرنولد توين بى، از شخصيتهاى برجسته علمى انگليس، ضمن سخنانى كه در كنفرانس صلح «نيويورك» ايراد نمود، به ضرورت حكومت واحد جهانى اشاره كرده، چنين مىگويد:
تنها راه صلح و نجات نسل بشر، تشكيل يك حكومت [واحد] جهانى، و جلوگيرى از گسترش سلاحهاى اتمى است.(6)
4. ويليام لوكا اريسون
ويليام لوكا اريسون، فيلسوف بزرگ امريكايى، ضمن اعتراف به نياز بشريت به حكومت واحد جهانى چنين مىگويد:
ما به مملكت واحد و قانون واحد و قاضى واحد و حاكم واحد براى بشر اعتراف مىكنيم. تمام شهرهاى دنيا، شهر ما، و هريك از جوامع بشرى ابناى شهر و ابناى ما هستند. ما زمين شهرهاى خود را دوست مىداريم، به مقدارى كه شهرهاى ديگر را دوست مىداريم.(7)
5. دانته
دانته، اديب و شاعر مشهور ايتاليايى مىنويسد:
واجب است كه تمام زمين و جماعاتى كه در آن زندگى مىكنند، به فرمان يك امير باشند كه آنچه را مورد حاجت است، مالك باشد تا جنگ واقع نشود و صلح و آشتى برقرار گردد.(8)
6.كانت
كانت، فيلسوف مشهور آلمانى مىنويسد:
ايجاد نظم جهانى، منوط به وضع يك قانون جهانى است. اين همان است كه مذاهب آن را خواستهاند، و اين همان است كه پيامبران از دورانى بس كهن، براى تحقق بخشيدن به آن به پا خاستند و خروشها برآوردند، و بدينگونه خواستند روشنگر تاريكى باشند.(9)
7. هانرى كربن
پروفسور فرانسوى «هانرى كربن»، در كتاب تاريخ فلاسفه اسلامى، به نقل روايت مشهورى از پيامبر گرامى اسلام صلىاللهعليهوآلهوسلم مىپردازد كه مىفرمايند: «اگر تنها يك روز به پايان جهان باقى مانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانى خواهد كرد تا مردى از نسل من كه نامش نام من و كنيهاش كنيه من خواهد بود، ظهور مىكند. او زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت، چنان كه تا آن هنگام از جور پر شده است».
سپس مىگويد:
روزى كه چنين طولانى خواهد شد، زمان غيبت است و اين حديث صريح، طنين خود را در همه قرون و در تمام مراتب شعور و ضمير شيعه منعكس ساخته است.(10)
8. فوليتر
فوليتر دانشمند مشهور فرانسوى چنين مىگويد:
هيچكس براى شهرهاى خودش عظمت آرزو نكرد، مگر آن كه آرزومند بدبختى و نيستى ديگران شد.(11)
9. پدوسكا
مبلغ و روحانى مسيحى در امريكا مىگويد:
در انجيل براى ظهور مصلح جهانى علايمى ذكر شده است؛ از جمله: وقوع زلزله، سيلها، جنگها، قحطى، خشكسالى كه تمام اين علايم محقق شدهاند و روز ظهور بسيار نزديك است.(12)
10. ويكتور هوگو
پژوهشگر و نويسنده انگليسى مىگويد:
آينده از آن هيچكس نيست، كه آينده از آن خداست. آنچه از ما ساخته است، اين است كه براى آينده آماده شويم و خود را براى اجراى آنچه از ما چشم دارد، مهيا سازيم.(13)
11. نيچه
وى مىگويد:
شايد آنان كه خوب درك مىكنند، بتوانند مبشّر كسى باشند كه ما را راه وصول به پايه او نيست و راه ظهور او را آماده سازند.(14)
----------------------------------
1-در انتظار ققنوس، ص 45.
2-جهان بعد از ظهور، ص 80؛ مفهوم نسبيت انيشتين، ص 35.
3-تأثير علم بر اجتماع، ص 56.
4-در انتظار ققنوس، ص 45.
5-تأثير علم بر اجتماع، ص 199.
6-حكومت عدلگستر، ص 255؛ روزنامه اطلاعات، شماره 11617.
7-آيهاللّه صافى گلپايگانى، امامت و مهديت، ج 2، ص 332.
8-همان، ص 322.
9-به ياد حضرت مهدى عليهالسلام، ص 62.
10-سپيده اميد، ص 55.
11-امامت و مهدويت، ج 2، ص 322.
12-محضيار، ملحقات، ص 9.
13-خورشيد مغرب، ص 284.
14-همان، ص 258.
اعتراف دانشمندان بزرگ به لزوم تشكيل حكومت جهانى
- بازدید: 1976