1ـ از امـام بـاقر عليه السلام آورده اند كه ضمن يك روايت طولانى در مورد امام مهدى عليه السلام فرمود:
... ثم لا يخرج من مكة حتى يكون فى مثل الحلقة.
قال الراوى: (فما الحلقة؟)
قال: (عشرة الآف.)(1)
يعنى: ... سپس از مكه خارج نمى شود جز اينكه در حلقه و دايره اى بسيار پرشكوه.
پرسيدند: (حلقه چيست؟)
فـرمـود: (دايـره اى از يـك جـمـعـيـت ده هـزار نـفـرى كـه از ايـمـان تزلزل ناپذير و آگاهى و شهامت بسيارى برخوردارند.)
2ـ از امام صادق عليه السلام پرسيدند:
كـم يـخـرج مـع القـائم؟ فـانـهـم يـقـولون: انـه يـخـرج مـعـه مثل عدة اءهل بدر، ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا.
فـقـال عـليـه السـلام: مـا يـخـرج الا فـى اولى قـوة و مـا يـكـون اءولو قـوة اءقل من عشرة الآف.(2)
يعنى: (به هنگام ظهور امام مهدى عليه السلام چند نفر با او همراه خواهند بود؟ برخى مى گويند: با 313 نفر به شمار ياران پيامبر در بدر ظهور مى كند.)
حـضـرت فرمود: (او از مكه با نيروى بسيارى خارج مى شود و نيروى بسيار، كمتر از ده هزار نفر نخواهد بود.)
در مـورد واژه (حـلقـه)، در مـنابعى كه نزد ما موجود است تنها اين موضوع آمده است كه عـبـارت اسـت از: ده هزار نفر. اما به نظر مى رسد كه منظور از (حلقه) و (عقد) ـ كه به مفهوم آن است و در برخى ديگر از روايات آمده است ـ لشكر گران و جمعيت بسيارى است كه از ايمان كامل و تزلزل ناپذير و آگاهى بسيارى بهره ورند. آنان از ارتش امام عصر عليه السلام محسوب مى شوند، اما امتيازات و ويژگيهاى 313 نفر ياران اصلى امام عليه السلام را ندارند جز اينكه در مكه به آن پيشواى نجاتبخش مى پيوندند و زير پرچم او قرار مى گيرند.
آرى! امـام مـهـدى عـليـه السلام از مكه با اين شمار از فداكاران آگاه و باايمان خارج مى گـردد امـا روشـن اسـت كـه در مـسـير كوفه و در مدت اقامت آن حضرت در كوفه، ميليونها انسان شيفته حق و عدالت به او مى پيوندند و دست بيعت به آن گرامى مى دهند.
بـنـابراين ما نمى توانيم آمار عظيم ارتش گران و ياران بى شمار و آگاه و باايمان آن حـضـرت را در نـظـر بـگيريم، اما همين مقدار مى توانيم بگوييم كه هر انسانى كه بدان پـيـشـواى بـزرگ هـدايـت و نـجـات، ايـمـان آورد و توان به دوش كشيدن سلاح را داشته بـاشـد، او از افـراد ارتـش مـهـدى عـليـه السـلام اسـت و هـنـگـامـى كـه فـرمـانـدهـى كـل، فـرمـان قـيـام و بـسـيـج عـمـومـى دهـد، تـمـامـى قـشـرهـا و توده هاى مردم در هر سن و سـال و هـر سـطـح و شـرايـطـى، در پـاسـخـگويى به نداى ملكوتى آن حضرت و انجام دسـتـورات او بـر يـكديگر سبقت مى گيرند و آن را مسابقه در نيكيها مى شمارند كه ما در اين مورد در آينده نيز بحث خواهيم داشت.
سلام بر مهدى
چگونه بايد به امام مهدى عليه السلام سلام گفت و درود فرستادن بر آن گرامى چگونه است؟
در روايتى آمده است كه:
سـاءل رجـل مـن الامـام الصـادق عـليـه السـلام: هل يسلم على القائم بامرة المؤمنين؟
قال عليه السلام: لا ... ذاك اسم سمى الله به اءمير المؤمنين، لم يسم به اءحد قبله و لا يسمى به بعده الا كافر.
فقال رجل كان حاضرا عند الامام الصادق عليه السلام: جعلت فداك ... و كيف يسلم عليه؟ قال عليه السلام: تقول: اسلام عليك يا بقية الله!
ثم قراء قوله تعالى:بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين.(3)
يـعـنـى: مـردى از امام صادق عليه السلام پرسيد كه: (مى شود به قائم عليه السلام گفت: السلام عليك يا اميرالمومنين؟)
امام صادق عليه السلام پاسخ فرمود: (نه! چرا كه اين عنوان، ويژه على عليه السلام است و قبل و بعد از او، كسى جز كافر، به اين عنوان، خوانده نمى شود.)
ديگرى پرسيد: (فدايت شوم! پس چگونه بر امام مهدى مى توان سلام گفت؟)
فرمود: (هرگاه خواستى بر او درود فرستى مى توانى بگويى: السلام عليك يا بقية الله!) و آنگاه اين آيه شريفه را خواند كه:
(بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين)(4)
از ايـن روايـت و ديگر روايات استفاده مى شود كه به مردم اجازه داده نشده است كه حضرت مهدى عليه السلام را به هنگام زيارت و سلام، بنام مبارك يا كنيه اش ندا دهند و بگويند: (السـلام عـليـك اءيـهـا المـهـدى!) و ايـن نـشـانـگـر تـعـظـيـم و تـجـليـل بـر مقام والاى اوست همانگونه كه خداوند در قرآن شريف مسلمانان را نهى فرمود كه پيامبر را بنام صدا بزنند:
... لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا.(5)
امام باقر عليه السلام فرمود:
هركس از شما قائم عليه السلام را درك نمود هنگامى كه او را ديد بايد بگويد:
السلام عليكم يا اهل بيت الرحمة و النبوة و معدن العلم و موضع الرسالة.(6)
يعنى: سلام بر شما اى خاندان رحمت و نبوت، سلام بر شما اى سرچشمه دانش و كانون رسالت.
------------------------------------------
1-بـحـار، ج 52، ص 307 و مـعـجـم احـاديـث الامـام المـهدى عليه السلام، ج 3، ص 295.
2-بحارالانوار، ج 52، ص 323 و اكمال الدين، ج 2، ص 654 و معجم احاديث الامام المهدى 7، ج 3، ص 295.
3-كافى، ج 1 ص 411 وسايل الشيعه، ج 10، ص 470 و بحارالانوار، ج 24، ص 211.
4-كافى، ج 1، وسايل الشيعه، ج 10، ص 47 و بحارالانوار، ج 24، ص 211.
5-سوره نو، آيه 63.
6-بحارالانوار، ج 52، ص 331 و غيبت طوسى، ص 282.
--------------------------------------
آيت الله سيد محمد كاظم قزوينى
سپاه امام مهدى عليه السلام
- بازدید: 4082