گزارش فشرده از جنبش ارتجاعى سفيانى

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

روايـاتـى كـه در مـورد سـفـيانى و جنبش ارتجاعى او و فرجام كارش از نظر شما خواننده گـرامـى گـذشـت در حـقـيـقـت پـرونده سياه و ننگينى است كه زندگى لبريز از جرائم و جـنايات او را نشان مى دهد و مى توان اين پرونده سياه و قطور را بدين صورت خلاصه كرد:
1ـ انقلاب سفيانى
سـفـيـانـى، عـنـصـر بـى بـنـد و بـار، آلوده و پرده در اموى نسبت و اموى نژاد است كه در سوريه انقلاب مى كند و انقلابش ‍ نيز، پس از غلبه بر دو گروه مخالف خويش به ظاهر پيروز مى گردد و آن دو خط مخالف را كه رهبرى يكى را مردى سرخ رو و ديگرى را مردى (ابرص) به عهده دارد در هم مى كوبد.
فـضـاى سـيـاسـى و اجـتـمـاعـى بـراى او آمـاده مـى شـود و او بـر مـنـطـقـه وسـيـعـى كـه شـامـل: دمـشـق، حـمـص حـلب، اردن، فـلسـطـيـن، و اسـرائيـل كـنـونـى اسـت، مسلط مى گردد و يهوديان و عناصر تبهكار و حق ستيز، كودكان پـرورشـگـاهـى و كـنـار خـيابانى، از او پيروى مى كنند و همه اين تحولات ظرف شش ماه صورت مى پذيرد.
2ـ در راه اشغال عراق و حجاز
پـس از اسـتـقـرار قـدرت و سـيـطره سفيانى در سوريه و منطقه وسيعى كه نام برده شد، سپاه گرانى مركب از 142 هزار نفر سازماندهى مى كند و بخشى از آن را به منظور فتح عـراق و بـخـشـى ديـگـر را بـسوى مدينه مى رود تا حضرت مهدى المهدى عليه السلام آن اصلاحگر بزرگ جهانى را كه خبر ظهورش پخش گرديده دستگير نمايد آنان سه روز در مدينه توقف مى كنند و در آنجا دست به چپاول و جنايت مى زنند و پس از آن بخش مهم آن 12 هـزار نـفـر، مـديـنه را بمنظور دستيارى به امام مهدى عليه السلام به قصد مكه ترك مى كـنـنـد، چـرا كـه اطلاع مى يابند كه آن اصلاحگر بزرگ عصرها و نسلها از مدينه به مكه رفته است.
اين سپاه تجاوز كار در راه مكه به بيابانى مى رسند و در آنجا زمين به امر خدا همه آنان را مـى بـلعد و جز دو نفر باقى نمى ماند يكى از آن دو بسوى حضرت مهدى عليه السلام مى رود تا بشارت نابودى دشمنان حق و عدالت را بدهد و ديگرى بسوى سفيانى مى رود تا سرنوشت شوم ستونى از سپاه تجاوز كار او را گزارش كند.
3ـ اشغال عراق و آزادى آن
امـا سـپـاه تـجـاوزكـارى كـه از سـوى سـفـيـانـى بـه عـراق گـسـيـل مى گردد، در منطقه اى از اطراف نجف كه (روحاء) نام دارد پياده مى شود و دهها هزار نفر از آنان براى اشغال نجف و كوفه حركت مى كنند.
روز عـيدى از اعياد اسلامى تجاوز خويش را به اين دو شهر آغاز مى كنند و سر راه خود با سـتـونـى از مـدافـعـان كـه از بـغداد مى رسد درگير مى شوند و ميان اين دهها هزار مدافع عـراقـى و سـپـاه سفيانى جنگ وحشتناكى جريان مى يابد كه البته سپاه سفيانى، پيروز مى شود و كوفه را به اشغال خود در مى آورد و در آنجا سخت به كشتار وسيع غير نظامين، جـارى سـاخـتـن سـيـلاب خـون از بـيـگـناهان برپا ساختن چوبه هاى بى شمار دار و به اسارت بردن زنان و دختران دست مى زند.
مـردى بـراى دفـاع از كوفه و حقوق مردم آن به پا مى خيزد و انقلابى به راه مى اندازد اما كشته مى شود.
سـرانـجـام ايـن بـخـش از سـپـاه سفيانى بسوى شام بر مى گردد اما گروهى از كوفه و گـروهـى بـه فـرماندهى (سيد هاشمى) و گروهى به فرماندهى قهرمان پرواپيشه (يمنى)، سپاه 100 هزار نفرى سفيانى را تعقيب مى كنند و طى جنگ خونين ميان راه عراق و شام همه را درهم مى كوبند و انبوهى اسير و غنايم جنگى، بدست مى آورد.
4ـ رويارويى كامل حق و باطل
امـا سـرانـجـام شـوم سـفـيـانـى و جـنـبش ارتجاعى او، بدين گونه پايان مى پذيرد كه: حضرت مهدى عليه السلام آن اصلاحگر زمين و زمان پس از ظهور خويش از مكه به تدريج بـه كـوفـه مـى رسـد و پـس از اسـتـقـرار عـدالت در حـجاز و عراق و دمشق، قلمرو سيطره ظـالمـانـه سـفـيـانى را هدف قرار مى دهد در حركت اصلاحى امام بسوى شام، انبوهى از حق طـلبـان بـه او مـى پـيـونـدنـد و سـفـيـانـى نـيـز در (رمـله) شمال شرقى فلسطين و قدس براى شرارت آماده مى شود. لحظات رويارويى دو سپاه حق و بـاطـل و عـدل و بيداد، فرا مى رسد گروههايى از سپاه سفيانى قرار گاه خويش را راه كرده و به لشكر حق مى پيوندند و گروهى نيز به سپاه سفيانى ملحق مى شوند.
و شرايط براى يك پيكار بزرگ و سرنوشت ساز آماده مى شود.
5ـ مذاكرات و تلاشهاى ديپلماتيك
سـفـيـانى با دريافت گزارش رسيدن نيروى حق و آمدن اصلاحگر بزرگ عصرها و نسلها، امـام مـهـدى عـليـه السـلام از عراق به شام و فلسطين خود را با همه قدرت و امكانات آماده رويارويى و ديدار مى كند به روايتى از امام باقر عليه السلام مى گويد:
(اخرجوا الى ابن عمى!)
عموزاده ام را نزد بياوريد.(1)
پـس از آنـكـه رويـاروى هـم قـرار مـى گـيـرنـد و امام مهدى عليه السلام سفيانى را براى گـفـتگو به حضور مى پذيرد و آن گفتگو به بيعت سفيانى با حضرت مهدى و با ايمان به او و حركت عظيم و عميق و آسمانى او مى انجامد سفيانى از قرارگاه حضرت مهدى عليه السلام بسوى سپاه خويش باز مى گردد كه سران سپاهش ‍ مى پرسند:
(ماصنعت؟) چه كردى؟
پـاسـخ مـى دهـد: (مـن در بـرابـر منطق پولادين و موضع بحق حضرت مهدى عليه السلام اسلام او را پذيرفتم و به راه و رسم او گردن نهادم و با او دست بيعت دادم و از گذشته سياه خويش ندامت كردم)
سـران سـپـاه او مـى گـويـنـد: (زشت باد راءى تو! در شرايطى كه خليفه اى بلامانع و پـراقـتـدار بـسـوى امـام مـهـدى عـليـه السـلام رفـتـى، اينك بر خط اطاعت او گردن نهاده بازگشته اى؟)
6ـ ناجوانمردى و بيعت شكنى
سـفـيـانـى از پـيـمـان خويش دست كشيده و بيعت خويش با حجت خدا و خليفه راستين او را مى شكند و به تشويق سران سپاه تجاوزكار خود براى پيكار با حق و عدالت آماده مى شود.
سـحـرگـاه يـكـى از روزهـا پيكار نهايى حق و باطل آغاز مى گردد و خداوند پس از نبردى خـونـبـار مـيـان دو سـپـاه عـدل و ظـلم حـجـت خـدا و يـاران حـق گـراى او را پـيـروزى كـامـل مـى بـخـشـد و آنـان سـپـاه حـق سـتـيـز سـفـيـانـى را بـطـور كامل نابود مى سازد(2)
طـبـق روايـت ديـگرى سفيانى از سرنوشت شوم و تكان دهنده سپاه خويش كه در راه مكه به زمـيـن فـرو مى رود و زمين به فرمان خدا آنها را مى بلعد درس عبرت گرفته و مى كوشد تـا فـرمان امام مهدى عليه السلام را گردن نهد. به همين جهت بيعت مى كند اما پس از اندك زمانى بيعت خويش را مى شكند و سركشى مى كند و پس از نبردى خونين به اسارت در مى آيد و نابود مى گردد(3)
بـه روايـت ديـگرى پس از دستگيرى به دستور حضرت مهدى عليه السلام در دروازه بيت المقدس كشته مى شود.(4)
و بدينسان شهرها و بندگان خدا، از شرارت اين عناصر پليد و ميكروبهاى مرگبارى كه آن اصلاحگر بزرگ جهانى آنها را ريشه كن مى سازد همگى راحت مى شوند.
يك پرسش:
در اينجا پرسش اين است كه: (اين همه مصائب و فجايع چرا؟)
رنـجـهـا و غـمـهـايـى كـودكـان را پير مى سازد و زندگى زن و مرد پير و جوان، كوچك و بـزرگ را تـيـره و تـار مى سازد و همه را فرا مى گيرد چرا اين تباهيها و مصائب رخ مى دهد؟
چرا انسانها در خور اين رنجها و دردها و بلاها مى گردند؟
چـرا استحقاق اين را مى يابند كه شرارت پيشگانى اين گونه بر سرنوشت آنان تسلط يابند و جامع ها و تمدنها و هستى مردم را بسان توپ به بازى بگيرند و با سرنوشت و هستى آنان بازى كنند، براى چه؟
پاسخ:
پيش از هر چيز، يادآورى اين نكته ضرورى است كه يك انسان يكبار قانون شكنى مى كند و به كيفر اين قانون شكنى به زندان جريمه مالى، كيفر بدنى يا تبعيد محكوم مى گردد گـاه بـراى جـنـايـتـى بـه زندان ابد با اعمال شاقه محكوم مى شود و ممكن است براى يك گـنـاه يـك قـانـون شـكـنى و يك جنايت به كيفرى اين گونه بر اساس حق و عدالت محكوم گردد اينك بايد پرسيد: (اين انسان اگر قوانين الهى را شكست آن هم نه يكبار و نه يك نفر بلكه بارها و بارها و آن هم در بعد جامعه ها و تمدنها ... چگونه؟)
آيا چنين جامعه و تمدن و مردمى سزاوار كيفرى اين گونه نيستند؟
آيا مخالفت با سنن الهى، قوانين خدا و مقررات او بدون كيفر مى ماند؟
هـنـگـامـى كـه بـيشتر واجبات شرعى ترك گرديد و محرمات مباح شمرده شد و انحرافات عـقـيـدتـى بـويـژه مـيـان نـسـل جـوان گـسـترش يافت و كار به جايى رسيد كه برخى از مـسـلمـانـان راه انـكـار حـق و آفـريـدگـار هـسـتى را در پيش گرفتند و ارزشهاى برخى از مـسـلمانان راه انكار حق و آفريدگار هستى را در پيش گرفتند و ارزشهاى عقيدتى و عملى بدون كيفر طبيعى مى ماند؟
ما اينك در مقام بر شمردن گناهان و انحرافات جارى در ميان جامعه ها نيستيم، چرا كه اگر بـخـواهـيـم ايـن آفـتـهـا و انـحـرافـات را بـرشـمـاريـم بـحـث و شـكـل و مـحـتـواى كـتـاب تـغيير مى كند تنها بطور فشرده نگرشى به اوضاع جامعه هاى اسلامى مى اندازيم و مى گذريم تا مطلب روشن شود.
اينك خود مى نگريم كه بسيارى از مسلمانان نماز نمى خوانند؛ بسيارى روزه نمى گيرند و حقوق مالى خويش را نمى پردازند.
در بـسـيـارى از كـشـورهـاى اسـلامـى، ضـد ارزشـهـا فـراوان و حـرام خـدا حلال و مباح شمرده مى شود و جرائم و جنايات مجاز اعلام مى گردد.
آيـا شـمـا خواننده عزيز! كشورى از دنياى اسلام يا ديگر كشورها را مى شناسى كه در آن سرقت و تجاوز به اموال ديگران يافت نشود؟
مـا خـود در مـراسـم حـج در كـنـار حـرم امـن الهـى بـسـيـار شـاهـد بـوده ايـم كـه پول زائران به سرقت رفته است برخى حتى قرآنها را از مساجد و مراكز عبادى مى برند و به بهاى اندكى مى فروشند.
در جـهـان اسـلام مـشـروبـات حـرام تـوليـد مـى شـود و بـا كـمـال جـراءت و آزادى كـامـل از كـشـورهـاى غـيـر اسلامى نيز وارد مى گردد و بطور علنى فـروخـته و مصرف مى شود ... بى عفتى و فحشا، سوگمندانه از به پديده هاى شوم اين روزگـار اسـت، آفـت بـرهـنگى و بلاى بى بند و بارى با عنوان دروغين رهايى از قيد و بند و افكار كهنه و نشان تمدن، دامنگير جامعه ها شده است.
رباخوارگى و مكيدن خون توده هاى دربند جزء گسست ناپذير امور اقتصادى گشته و از واردات گـرفـتـه تـا صـادرات و تـجـارت تـا بـازار ريشه دوانيده و بانكها با پوشش قـانـونـى، سـالانـه صـدهـا مـيـليون ... بهره بانكى مى گيرند و در كنار اين شبكه هاى رسـمـى ربـاخـوارگـى ديـگـر از كـسـانى كه حرفه و كارشان رباخوارگى و گوشت و پوستشان از رباست مگو و مپرس.
كـشـورهـاى مـسـلمـان انـواع گـوشتهاى يخ زده و كنسرو و بسته بندى شده را از كشورهاى بيگانه وارد مى كنند و مسلمانان با آگاهى به حرمت آنها همه را مصرف مى كنند.
رسـواتر و فاجعه بارتر اينكه: در كشورهاى اسلامى بسيارى به نارواگويى و اهانت بـه مـقـدسـات ديـنـى و مـذهـبـى عـادت كرده و به گونه اى با ارزشهاى والاى مذهبى گاه بـرخـورد مـى شـود كـه انـسـان از بـيان آن شرمنده شده و پيشانى از تصور آن سرخ مى گردد.
احـزاب و سـازمـانـهـاى مـنـحـرف آشـكـار و نـهـان، جـهـان اسـلام را بـه اشغال در آورده و نسل جوان را به پرتگاه سقوط سوق داده و مقدسات و ارزشهاى ما را به باد استهزا گرفته اند.
و عـلاوه بـر آنـچـه اشـاره رفـت، مـيـليـونـهـا گـنـاه، مـعصيت، جنايت و جرمى كه بتدريج بـصـورت پـديـده هـاى نـاچـيـز و بى اهميت در آمده، در ميان مسلمانان رواج يافته است به گـونـه اى كـه هيچ گناه و معصيتى را نمى توان يافت جز اينكه برخى از مسلمانان بدان آلوده اند
در مـيـان مـلل غـيـر مسلمان وضعيت غمبارتر است. آنان گويى همه گناهان و معاصى را بر اسـاس فـلسـفـه زنـدگـى و مذهب خويش روا شناخته اند و كار به جايى رسيده است كه از مرزهاى انسانى تجاوز نموده و به مخالفت با فطرت و طبيعت انسانى برخاسته اند.
در بيشتر كشورهاى عربى و شرق آسيا، باشگاههاى برهنگان دائر است و مردان، زنان و كودكان لخت مادرزاد، درست بسان حيوانات كه ذره اى مفهوم حيا و عفت را در نمى يابند وارد مى گردند.
در مـراكـز رقـص، كـابـاره هـا و ... دخـتران جوان، برهنه و عريان در برابر هزاران چشم حريص و تماشاگر، مى رقصند و ميليونها نفر بدين مراكز تباهى و رسوايى رفت و آمد مى كنند و با آن پيكرهاى برهنه تفريح مى كنند.
آرى! خـوانـنـده گـرامـى! اينها تنها عناوين كلى گناهان و جناياتى است كه سوگمندانه موج آن جامعه هاى اسلامى و غير اسلامى را در برگرفته است آفتهايى كه موازين اخلاقى، مـعـيـارهـاى عـقـيـدتـى و ارزشـهاى والاى آسمانى و انسانى، آنها را دور ريخته و از آنها بيزارى جسته است.
آرى! ايـنـها تازه نمونه هايى از جنايات و آفتها و پليديهاست شما خواننده گرامى! مى تـوانـيـد بـا مـراجـعـه بـه مـعـلومـات خـويـش و با مطالعه مجلات و روزنامه ها، با هزاران قتل و غارت آدم ربايى و غصب حقوق ديگران تجاوزكارى و زورگويى و انواع ظلم و ستم و خودكامگى كه بشريت با آن دست به گريبان است روبرو گردى.
ايـنك آيا اين انسان تجاوز كار و آلوده به پليديها در واپسين حركت تاريخ سزاوار نيست كـه سـفـيـانـى و سپاه خونريز و تبهكار و بى بند و بار او بر آن سلطه يابد و همه را بـسـان خـوشـه هـاى گـنـدم درو كـند و از كشته ها پشته بسازد و انسانها را بسان حشرات قتل عام كند؟
چرا! چنين جامعه و مردمى سزاوار بيداد سفيانى هستند و در خور كيفرى خواركننده تر از آن.
بـا ايـن بـيـان مى توان سبب اصلى جنگهاى ويرانگر و نيز جنگ سوم جهانى را كه دور از انتظار نيست و در صورت وقوع ساكنان زمين را به كام شعله هاى هستى سوزش خواهد كشيد و همه جا را به ويرانه اى تبديل خواهد ساخت دريافت.
آرى! عامل حقيقى و اصلى اين نگونساريها و سقوطها، امواج گناه و جنايت و انحراف اخلاقى و عقيدتى است كه همه شهرها و خانه ها را در برمى گيرد و همه جا را آلوده مى سازد.
ايـنـك بـايد پرسيد كه: (جامعه و تمدن و دنيايى اينگونه چه ارزشى مى تواند داشته باشد؟)
بشريت با اين فجايع و جنايات، داراى چه كرامت و بهايى است؟
و بـراى چـه خـداونـد آفـتها و بلاها را از اين موجود آلوده و تجاوز كار و پرده در ـ كه در برابر آفريدگار خويش به سركشى برخاسته است ـ برطرف سازد؟
خـداونـد زمـيـن را به حكمت خويش از اين موجودات پليد، پاك و پاكيزه مى سازد همانگونه كـه فـضـا و مـزرعـه ها و كشتزارها را از ميكروبهاى زيانبار كه آفت جان گلها و گياهان و دانه ها و انسان و حيوان است، ضد عفونى مى كند.
------------------------------------------
1-بـه اعـتـبـار ايـنـكـه از نسل بنواميه است و آنان خود را پسر عموهاى بنى هشام مى پندارند.
2-بحارالانوار ج 52، ص 388 و معجم احاديث الامام المهدى عليه السلام، ج 3، ص 316.
3-عقدالدررص 133 و معجم احاديث الامام المهدى عليه السلام ج 1، ص 505.
4-عقد الدررص 85و معجم احاديث الامام المهدى عليه السلام ج 3، ص 313.
--------------------------------------
آيت الله سيد محمد كاظم قزوينى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page