نـدا، يـا خـروش آسـمـانـى، از بـارزتـرين نشانه ها و روشنترين علامتها و نيرومندترين دلايل و براهين، بر ظهور دگرگون ساز و نجات بخش حضرت مهدى عليه السلام است.
ايـن خـروش و نـداى آسمانى، بسان اعتراف آسمان و آسمانيان به حقانيت قيام قائم عليه السـلام و اثبات واقعيت عظيم و پر شكوهى است كه قرآن شريف و پيامبر گرانقدر اسلام و خاندان پاك و پاكيزه اش از آن نويد داده اند.
روايات رسيده به صراحت بيانگر آن است كه خروش آسمانى از جانب فرشته وحى است و اوست كه نداى قيام قائم عليه السلام را، سر مى دهد.
روشـن اسـت كه منظور از خروش آسمانى نه صداى مهيب رعد يا غرش توپخانه و موشكها يا سلاحهايى از اينگونه است كه ساخته دست انسان و ره آورد انديشه او باشد بلكه اين خروش آسمانى سخنى است پر معنا و روشن كه همگان پيام آن را در مى يابند.
از روايـات خـواهـيم آورد كه طنين آن ندا و اثرگذارى آن در جهانيان به گونه اى است كه هـر آن كـس كـه در خواب است، وحشت زده بيدار مى گردد و آن كه نشسته است از ترس بپا مى خيزد و ايستاده بى اختيار به زمين مى افتد و بانوان باعفت از سراپرده خويش از خوف و هراس بيرون مى دوند.
بـه عـبـارت ديـگـر: بـه هنگام طنين آن نداى آسمانى، موج عظيمى از ترس و دلهره جامعه بـشـرى را مـى گـيـرد و از جهان، قرار و آرامش سلب مى گردد به گونه اى كه هيچ كس نـمـى تـوانـد آن خروش آسمانى را ناديده گرفته يا آن را كوچك شمارد و يا به طبيعت و جـريـانـهـا و رخـدادهاى طبيعى و سازمان باعظمت هستى، نسبت دهد، چرا كه انسانها آن ندا و پـيـامـش را بـى هـيـچ تـرديـدى، بـه شايستگى دريافت مى دارند و هر چه هم منحرفان و بيدادگران بخواهند آن را طبق هواهاى خويش توجيه و تفسير نمايند، سودى نمى برند.
اعلاميه جهانى
واقـعـيـت ايـن است كه رخداد پرشكوهى، چون ظهور امام مهدى عليه السلام پيش از رخ دادن خـويـش، يـك اعـلامـيـه جـهانى، آن هم در گسترده ترين سطح و روشنترين معنا و مفهوم مى طـلبـد. و از آنجايى كه اين نهضت آسمانى و عدالت خواهانه و انسانساز يك نهضت جهانى اسـت و بـه هـمـه بشريت تعلق دارد به همين جهت زيبنده است كه همه جهانيان بر رخ دادنش آگـاهـى يـابند و بدانند كه بزودى آن حضرت با ظهور خويش، روند جامعه و تاريخ را بكلى دگرگون مى كند و زندگى را به ريل ديگرى مى اندازد.
از امام صادق عليه السلام آورده اند كه در مورد نداى آسمانى فرمود:
(يسمعه كل قوم باءلسنتهم.)(1)
هر جامعه و مردمى به زبان و فرهنگ خويش آن خورش آسمانى را مى شنود.
اما چگونه؟:
در ايـنـكـه جـهـانـيـان، ايـن نـداى آسـمانى را چگونه دريافت مى دارند، مساءله اى است كه بـطـور دقـيـق بـراى نـگـارنـده روشـن نـيـسـت امـا مـمـكـن اسـت بـه يـكـى از دو صـورت ذيل باشد:
1ـ مـمـكـن اسـت خـروش آسـمـانى تنها به واژه و زبان عربى فصيح و رسا، طنين افكند و آنـگـاه طـنـيـن آن در چـنـد ثـانيه سراسر گيتى را فراگيرد و كسانى كه زبان عربى را بـخـوبـى مـى دانـنـد، آن پـيـام را بـه همان صورت دريابند و آنان كه به واژه و فرهنگ عربى آگاهى كامل ندارند آن را بدون دريافت مفهوم بشنوند و پس از تحقيق و پى جويى، مفهوم ومعناى آن را دريابند.
ممكن است آن نداى آسمانى را، خبرگزاريها به سراسر جهان مخابره و در هر كشورى به زبان و فرهنگ آن منتشر نمايند و بدينسان نداى آسمانى ظرف چند دقيقه به همان زبانها تـرجـمه شود و هر جامعه و تمدنى آن را به زبان خويش از رسانه هاى گروهى دريافت دارد.
ايـن نـكـتـه، شـايسته يادآورى است كه: پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان نور عليهم السلام به هنگام نويد از آينده و سخن گفتن با مردم، با توجه به سطح خرد و انديشه مردم سخن مى گفتند و مى دانيم كه انديشه ها در آن روزگاران نمى توانستند رسانه هاى گـروهـى و وسـايـل سـريـع خـبـر رسـانـى جهان امروز و نقش آن ها را، در رساندن اخبار و رويـدادهـا به دورترين نقاط گيتى ـ در كوتاهترين فرصت ممكن ـ درك كنند، از اين رو امام صـادق عـليـه السـلام بـه ايـن بـيـان بـسـنـده كـرد كـه: (يـسـمـعـه كل قوم باءلسنتهكم.)
هـر جـامعه اى نداى آسمانى را به زبان و لغت خويش مى شنود و ديگر به چگونگى آن و فراتر از اين نپرداخته است. (والله العالم.)
2ـ احتمال ديگر اين است كه هر جامعه و تمدنى اين نداى آسمانى را بصورت اعجازآميزى، طبق فرهنگ و زبان خويش دريافت مى دارد به گونه اى كه همگان در همان لحظات نخست، نـداى آسـمـانى را بدون ترجمه و گزارش خبرگزاريها به زبان و لغت خويش درك مى كـنـنـد، چـنين چيزى بعيد نيست، زيرا خداوند بر هر كارى تواناست و ظهور امام مهدى عليه السلام نيز به معجزات و كارهاى اعجاز آميز و ماوراى طبيعى پيچيده شده است.
علاوه بر اين، دريافت همگانى نداى آسمانى از نظر مادى نيز كار ناممكن نيست، چرا كه ما هم اكنون شاهد اين حقيقت هستيم كه انسان، اين مخلوق خدا، توانسته است تجهيزاتى بسازد كـه ظـرف چـنـد لحـظه يك نطق سياسى يا اجتماعى را به لغات و زبانهاى گوناگونى ترجمه كند كه هم اينك اين دستگاه را در مراكز سياست جهانى بكار مى گيرند بطوريكه نماينده هر كشورى سخنرانيهاى متعدد را به زبان ويژه خويش دريافت مى دارد.
ايـنك، هنگامى كه بشر بر چنين كارى توانايى يافت، آيا آفريدگار هستى نمى تواند ايـن نـداى آسـمـانى پيش از ظهور را، دريك لحظه به گونه اى ظنين افكن سازد كه آن را بـه گـوش هـمـه جـهـانـيـان بـرسـانـد و هـر جـامـعه و مردمى آن را به لغت و زبان خويش بشنوند؟
چرا كه خداوند بر هر كارى تواناست و به انسانها جز اندكى از علم و دانش ارزانى نشده است. (و ما اوتيتم من العلم الا قليلا)(2)
نداهاى متعدد
از مجموع رواياتى كه خواهد آمد اين نكته دريافت مى گردد كه نداهاى آسمانى در آستانه ظـهـور، مـتـعـددنـد و از نـظـر قـالب و روح بـاهم متفاوت و زمان طنين افكندن آنها نيز باهم فاصله دارد.
نخستين ندا در ماه رجب طنين مى افكند و نداى دوم و سوم به ترتيب در ماه رمضان و ماه محرم.
و بـاز از روايـات چـنـيـن دريـافـت مـى گـردد كـه آن نـدا و خـروش آسمانى كه داراى اهميت بسيارى است و از نشانه هاى قطعى ظهور شمرده شده است دومين نداست، يعنى ندايى است كه ماه رمضان همه جا شنيده مى شود و اين خروش آسمانى پرشكوه ترين و پرشورترين نويد و بشارتى است كه آسمان به اهل زمين مى فرستد، همانگونه كه بزرگترين هشدار و اخطار به طغيانگران و جبارانى است كه در برابر حق، سر فرود نمى آورند.
مـا نمى توانيم طنين و عكس العمل اين نداى آسمانى در جامعه و تمدنهاى بشرى در آستانه ظـهور را در صفحه انديشه خويش ترسيم نماييم، از سويى شادمانى و سرور بر چهره ايمان آورندگان جلوه گر مى گردد و از ديگر سو دلهره و اضطراب و ترس و هراس بر دلهـاى جـنـايـتكاران سايه مى افكند، بويژه آنگاه كه در مى يابند ديگر توان گريز از قـلمـرو قـدرت و حـكـومـت آن پـيـشـواى پـراقـتـدار و عـدالت گـسـتـر را نـدارنـد و پيشواى پـرشـكـوهـى كـه هـمـه آسـمانيان پيش از زمينيان به ياريش برخاسته و تمامى مراكز و شـاهـرگـهـاى طـبـيـعـت در بـرابـر فـرمـان او سـر تعظيم و تواضع فرود آورده اند و آن گرانمايه عصرها و نسل ها در ماوراى ماده و طبيعت نيز تصرف مى نمايد.
درود خـدا بـر پـيـامـبر و خاندان پاك و پاكيزه او باد كه در همه ميدانها، انگشت روى نقاط حـسـاس و مـورد نـظر نهاده و هر آنچه مربوط به اين خروش آسمانى مى گردد همه را به انـدازه اى كـه خـردهـا و انـديشه ها توان دريافت آن را در آن روزگاران داشته اند، همه را بيان فرموده اند.
نمونه هايى از روايات
1ـ امام صادق عليه السلام در اين مورد فرمود:
الصـيـحـة التى فى شهر رمضان تكون ليلة الجمعة، لثلاث و عشرين مضين من شهر رمضان.(3)
آن خروش آسمانى كه در ماه رمضان پيش از ظهور طنين مى افكند، در شب جمعه، شب 23 ماه رمضان خواهد بود.
2ـ و نيز (ابوحمزه ثمالى) از امام صادق عليه السلام پرسيد كه:
(فكيف يكون النداء؟)
آن نداى آسمانى چگونه خواهد بود؟
كه آن حضرت فرمود:
يـنادى مناد من السماء اول النهار يسمعه كل قوم باءلسنتهم: (اءلا! ان الحق فى على و شيعته.
ثم ينادى ابليس ـ فى آخر النهار ـ اءلا! ان الحق فى السفيانى و شيعته.) فيرتاب عند ذلك المبطلون.(4)
نـدا كـنـنـده اى، در آغاز روز از آسمان ندايى سر مى دهد كه هر جامعه و ملتى به زبان و فرهنگ خويش آن را مى شنود.
ندا اين است: (جهانيان! بهوش باشيد كه حق با على و در راه و رسم على عليه السلام و شيعيان حقيقى آن گرامى است.)
آنـگـاه ابـليس عصر همان روز ندا مى دهد كه: (مردم! بهوش باشيد كه حق در راه و رسم سفيانى و پيروان اوست.)
و اينجاست كه باطل گرايان به آفت شك و ترديد گرفتار مى گردند.
1- نداى آسمانى
- بازدید: 4450