7- آيت الله قزوينى

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

مـرحـوم مـحدث نورى در كتاب خويش سه داستان، از ديدار عالم گرانقدر (آيت الله سيد مـهـدى قـزويـنـى) را بـا حضرت مهدى عليه السلام آورده است كه ما دو ديدار آن را، به نقل از فرزندش كه يكى از صلحا و شايستگان شهر (حله) بنام (على) آورده است، بطور فشرده ترسيم مى كنيم.
نـامبرده آورده است كه: روزى از خانه ام، به سوى خانه آيت الله سيد مهدى قزوينى به راه افتادم، به هنگام عبور از كوچه ها به مرقد (سيد محمد) معروف به (ذى الدمعه) فرزند زيد بن على بن الحسين عليه السلام رسيدم. اين مرقد منور بطرف كوچه پنجره اى داشت كه به هنگام عبور، ديدم مرد پر شكوه و خوش چهره اى كنار پنجره مرقد، ايستاده و بـر روح (سـيد محمد) فاتحه تلاوت مى كند. من نيز ايستادم و فاتحه خواندم و پس از پـايـان فـاتحه، بر آن مرد بزرگ سلام گفتم و او جوابم را داد و گفت: (على! تو به خانه سيد مهدى قزوينى و براى ديدار او مى روى؟)
گفتم: (آرى)!
گفت: (پس بيا با هم برويم!)
در مـيـان راه بـه مـن گـفـت (عـلى! بـر ضـرر و زيـان مـالى كـه امـسـال بـه تـو رسـيـده اسـت اندوهگين مباش، چرا كه تو مردى هستى كه خداوند تو را با ارزانـى داشـتـن نـعـمـت مـالى آزمـوده و تـو را سـپـاسـگـزار و حـق شـنـاس و ادا كـنـنده حقوق امـوال خـود، يـافـتـه اسـت. آنـچـه را خـدا بـر تـو واجـب سـاخـتـه بـود انـجـام دادى و مال چيزى است كه مى آيد و مى رود.)
عـلى مـى گـويـد: (من آن سال در تجارت زيان بزرگى كرده بودم و آن را به هيچ كسى نگفته بودم، اما هنگامى كه ديدم يك مرد بيگانه و ناشناس از ورشكستگى و ضرر بزرگ مـن در تـجـارت آگـاه اسـت، غـم و انـدوه سراسر قلبم را گرفت و فكر كردم كه خبر اين ضـرر بـزرگ مـنـتـشر شده و مردم فهميده اند، بطوريكه اين مرد بيگانه نيز از آن اطلاع يافته است. اما به هر حال گفتم: خداى را سپاس!)
ديـدم ادامـه داد كـه: (عـلى! آنـچـه از امـوال تـو بـخاطر زيان در تجارت، از دستت رفت بزودى به دستت باز مى گردد و بدهى هايت پرداخت مى شود.)
هـنـگـامـى كـه بـه بـيـت آيـت الله قـزويـنـى رسـيديم، ايستادم و به آن مرد بزرگ گفتم: (سرورم! بفرماييد داخل! من اهل اين خانه هستم و شما ميهمان.)
او فرمود: (انا صاحب الدار.)
يعنى: من خود صاحب خانه هستم.
امـا مـن بـر او پيشى نگرفتم، بلكه او دست مرا گرفت و وارد خانه ساخت. در كنار خانه (سـيـد مـهـدى قـزويـنـى) مـسـجـدى بـود، مـا وارد آن مـسـجـد شديم و ديديم گروهى از دانشجويان علوم اسلامى در انتظار آمدن (سيد) براى تدريس هستند.
آن مـرد بـر جـايـگـاه خـاص (سـيـد) نـشـسـت و كـتـاب (شـرايع) را كه در آنجا بود بـرگـرفـت و گـشـود و بر ورقهايى كه آيت الله قزوينى برخى نكات را نوشته بود نظاره كرد و برخى مسايل را خواند.
در ايـن هـنـگام (سيد) وارد شد و ديد كه آن مرد بزرگ بر جايگاه او نشسته است به او خوش آمد گفت و او پا با ورود (سيد) از جايگاه او كنار رفت، اما سيد با اصرار آن مرد پرشكوه را در جاى خودش نشانيد.
خـود آيـت الله (قـزويـنـى) در ايـن مـورد مى گويد: (من او را مردى بسيار پر شكوه و زيباروى ديدم، بسوى او رفتم و از حال او جويا شدم، اما گويى از او شرمنده شدم كه از نام و وطنش بپرسم.)
بـه هـر حـال، (سيد) درس خود را طبق برنامه روزانه آغاز كرد و آن ميهمان نيز كه خود را صـاحـب خـانـه خـوانده بود، در مسايلى كه (سيد) طرح مى كرد پرس و جو و چون و چرا را آغاز كرد.
يـكـى از دانـشـجـويـان عـلوم ديـنـى كـه كم سن و سال و كم تجربه مى نمود، به او گفت: (ايـن بـحث به شما ربطى ندارد، لطفا سكوت كنيد تا بحث ادامه يابد!) كه او تبسم كرد و ساكت شد.
پـس از پـايـان بـحـث آيـت الله قـزويـنـى از او پـرسيد: (از كجا به شهر (حله) آمده ايد؟)
پاسخ داد: (از شهر سليمانيه.)
آيت الله پرسيد: (چه زمانى از سليمانيه خارج شده ايد؟)
پاسخ داد: (ديروز!)
و افـزود كـه: (نـجـيـب پـاشـا آنجا را فتح كرد و پيروزمندانه وارد شهر گرديد و احمد پاشا را كه بر دولت عثمانى شوريده بود، دستگير كرده است.)(1)
آيـت الله قـزويـنـى در ايـن مـورد مى گويد: (من در مورد سخن او و اينكه چگونه خبر فتح سـليـمانيه به حكومت (حله) گزارش نشده است فكر مى كردم و به ذهنم نرسيد كه از آن مرد بزرگ بپرسم كه چگونه با وجود اينكه ديروز از (سليمانيه) حركت كرده است و فاصله آنجا تا (حله) حدود 400 كيلومتر است، امروز به (حله) رسيده است؟)
آنگاه آن مرد بزرگ آب خواست، يكى از خدمتگزاران بيت برخاست تا از ظرف ويژه اى كه گلين يا سفالين بود، براى او آب خوردنى بياورد كه فرمود: (از آنجا نه! چرا كه در آن حـيـوانـى مـرده است.) وقتى به درون ظرف نگريست، ديد سوسمارى زهرآگين در آن مـرده اسـت. از ظـرف ديـگرى برايش آب آوردند. آن را نوشيد، آنگاه برخاست و آماده حركت شد كه آيت الله قزوينى نيز بپا خاست و او را بدرقه نمود.
پـس از رفـتـن او (سـيـد) گـفـت: (چـرا خـبـر او در مـورد فـتـح سليمانيه را به آسانى پذيرفتيد؟)
هـمـه بـه فـكـر رفـتـنـد كـه (حاج على) همو كه پيش از همه او را در كنار مرقد (سيد مـحمد) ديده بود، همه آنچه را كه از او شنيده بود براى حاضران گفت و همگى در حالى كه حيرت و بهت زدگى همه را فرا گرفته بود، حركت كردند و به جستجوى او پرداختند و هـمـه شهر را زير پا نهادند، اما آن مرد بزرگ را نيافتند. گويى به آسمان پر كشيد يا در زمين نهان شد.
آيت الله قزوينى پس از انديشه عميقى گفت: (مردم! بخداى سوگند كه او صاحب الاءمر بود.)
و عـجـيـب ايـنـكـه پس از ده روز خبر فتح (سليمانيه) و دستگيرى (احمد پاشا) و ... تازه (حله) و حاكم آن رسيد.(2)
------------------------------------------
1-آن روزهـا عـراق جـزو دولت عثمانى بود و (احمد پاشا) بر ضد حكومت مركزى سركشى مى كرد.
2-جنة الماءوى (بحارالانوار، ج 53، ص 283) حكايت 44.
--------------------------------------
آيت الله سيد محمد كاظم قزوينى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page