اى غريبى كه ز جدّ و پدر خويش جدائى
چه ثنا گويمت، اى داور هفتاد و دو ملّت
اين رواق تو و صحن و حَرَمَت، همچو بهشت است
آه، از آن دم كه ز سوز جگر و حال پريشان
اى شه يثرب و بطحا، تو غريبى به خراسان
اغنيا مكّه روند و فقرا سوى تو آيند
بيا كه مظهر آيات كبريا اينجاست
بيا كه گلبن گلزار موسى جعفر
بيا كه خسرو اقليم طوس، شمس شموس
شهنشهى كه به چشمان، غبار درگاهش
اگر كليد در رحمت خدا جوئى
در مدينه علم و كمال و زهد و ادب
ز قبله گاه سلاطين بخواه حاجت خويش
قدم ز صدق و ارادت در اين حرم بگذار
بيا كه منبع فيض و عنايت ازلى
امام ثامن و ضامن، رضا كه بر حرمش
به خضر كز پى آب بقاست سرگردان
------------------------
1-شعر از شاعر محترم: آقاى دكتر رسا.
-------------------
عبد الله صالحي