20 - دعا و نفرين در پيام امام

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

مواردى در كلام حسين بن على عليه السلام ملاحظه مى شود كه داراءى مفهوم دعا و يا جنبه نفرين مى باشد. اين نوع پيامها همانگونه كه از لحاظ مفهوم، داراءى ويژگى است، از جهت شرايط زمان و انگيزه بيان نيز داراءى ويژگى و خصوصيت است؛ زيرا پيام دعاى امام، متوجه كسانى است كه از آنان علاوه بر وفادارى و شجاعت كه همه ياران آن حضرت از آن برخوردار بودند، نوعى شهامت و ثبات قدم و ايثار به وقوع پيوسته كه نظر فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله را به تحسين بيشتر كه در قالب دعا و تحقيق پذيرفته است، جلب نموده است.
و همچنين آن حضرت افرادى را مورد نفرين قرار داده است كه از آنان علاوه بر عداوت و دشمنى عمومى، نوعى حالت عناد و لجاجت و كينه عميق و خصومت بيش از حد، مشاهده فرموده است.
و اينك دعاهاى آن حضرت:
1 / 20 - اللهم اجعل لنا و لهم الجنة، و اجمع بيننا و بينهم فى مستقر من رحمتك و رغائب مذخور ثوابك.(1)
(خدايا! بهشت را براى ما و آنان قرار بده و آنان را در پايگاه رحمتت به مرغوبترين ثوابهاى ذخيره شده ات، نايل بگردان).
امام هنگام ملاقات با (طرماح بن عدى) و همراهانش، در نزديكى كربلا اين دعا را فرمود، آنگاه كه آنان خبر شهادت (قيس بن مسهر صيداوى)، پيك حسين عليه السلام را به اطلاع آن حضرت رسانيدند، امام عليه السلام اول اين آيه شريفه را قرائت نمود:
فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا. (2)
آنگاه چنين دعا كرد: (اللهم اجعل لنا و لهم الجنة...).
2 / 20 - جزاك الله من ولد خير ما جزى ولدا عن والده 0.(3)
(خداوند بهترين پاداشى را كه فرزند از سوى پدر دريافت مى كند به تو عطا فرمايد).
امام عليه السلام اين دعا را درباره فرزندش على اكبر عليه السلام فرمود، آنگاه كه در (قصر بنى مقاتل) هنگام حركت، پس از خواب سبك، فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و الحمدلله رب العالمين.
حضرت على اكبر عليه السلام از استرجاع پدرش سؤ ال نمود، امام پاسخ فرمود:
خواب ديدم كه هاتفى مى گويد: اين گروه شبانه در حركتند و مرگ نيز در تعقيب آنان است.
حضرت على اكبر عليه السلام عرضه داشت:
(لا اراك الله بسوء، السنا على الحق؟).
(خدا تو را بد ندهد آيا ما بر حق نيستيم؟)
فرمود: چرا؟، عرضه داشت: (فاذا لانبالى ان نموت محقين).
(اگر در راه حق بميريم از مرگ ترسى نداريم).
در اينجا بود كه آن حضرت فرمود: جزاك الله من ولد خير ما جزى ولدا عن والده.
3 / 20 (ذكرت الصلاة جعلك الله من المصلين الذاكرين).(4)
متن و توضيح اين فراز در بخش پيام نماز، از نظر خواننده عزيز گذشت و اين دعا كه خطاب به (ابوثمامه صائدى) است، بيانگر اهميت نماز است كه او فرا رسيدن وقت نماز ظهر را به اطلاع امام عليه السلام رسانيد و آن حضرت وى را به نيل بزرگترين مقامات معنوى كه مقام نمازگزاران و ذاكرين خداوند است دعا نموده است.
4 / 20 - اما بعد، فانى لا اعلم اصحابا اوفى و لاخيرا من اصحابى، ولا اهل بيت ابر و لا اوصل من اهل بيتى، فجزاكم الله عنى خيرا.(5)
اين فراز از گفتار و دعاى امام كه خطاب به ياران و اهل بيت آن حضرت است، جزء سخنرانى شب عاشوراست كه در ضمن شجاعت ملاحظه فرموديد و در اينجا دعاى آن بزرگوار، مجددا نقل نموديم.
5 / 20 - جزا كما الله يا ابنى اخى بوجدكما من ذلك و مواساتكما اياى بانفسكما احسن جزاء المتقين.(6)
اين فراز نيز در پيام شجاعت، با ترجمه و توضيح و اشاره به منابع آن نقل گرديد كه هم پيام شجاعت دو جوانمرد سيف و مالك و هم ادعاى امام درباره آنان است به پاس وظيفه و درك مسووليتشان كه حضرت براى آنان بهترين پاداش متقيان را از پيشگاه خداوند درخواست نموده است.
6 / 20 - رحمك الله يا مسلم! فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا.(7)
(مسلم! خدا رحمتت كند، (سپس حضرت اين آيه شريفه را تلاوت فرمود:)
بعضى از آنان به پيمان خود وفا نمودند و بعضى ديگر به انتظار نشسته اند و تغيير و تبديلى در پيمانشان نداده اند).
آنگاه كه (مسلم بن عوسجه) آن صحابه پير رسول خدا صلى الله عليه و آله با تن آلود بر روى خاك افتاد و هنوز رمقى از حيات در او بود، حسين بن على عليه السلام به همراه حبيب بن مظاهر به بالينش آمد و چنين گفت: (رحمك الله يا مسلم...).
و (حبيب بن مظاهر) هم چنين گفت: (مسلم! به خدا سوگند كشته شدن تو براى من سخت است اما به تو مژده مى دهم كه چند لحظه ديگر وارد بهشت خواهى شد).
مسلم با صدائى كه به سختى شنيده مى شد در پاسخ وى گفت: بشرك الله بخير...اوصيك بهذا رحمك الله - و اوما الى الحسين عليه السلام - ان تموت دونه.
(خداوند خيرت دهد، مسلم ضمن اينكه اشاره به امام حسين عليه السلام مى كرد، گفت: وصيتم درباره اين حضرت است؟ درياريش تا سر حد جانبازى فداكارى كنى).
7 / 20 - جزتم من اهل بيت خيرا، ارجعى رحمك الله الى النساء، فاجلسى معهن فانه ليس على النساء قتال.(8)
(عبدالله بن عمر مكى) يكى از ياران با وفاى امام عليه السلام در دفع حمله دشمن، استقامت به خرج داد و دست راست و يكى از پاهايش قطع گرديد و به اسارت دشمن درآمد و در مقابل صفوف دشمن، بدنش قطعه - قطعه گرديد و به (قتل صبر) به شهادت رسيد و سر او را بريدند و به سوى خيمه ها انداختند. مادر عبدالله سر بريده فرزندش را برداشت و خاك و خون آن را پاك كرد و در حالى كه عمود خيمه را به دست گرفته بود، به سوى دشمن حمله نمود. امام عليه السلام دستور داد تا او را به خيمه برگردانيدند و خطاب به وى فرمود:
(جزيتم من اهل بيت خيرا...).
(شما در راه حمايت اهل بيت (من)، به پاداش نيك نايل گرديد، خدا رحمتت كند، به خيمه برگرد كه جهاد از شما زنان برداشته شده است).
8 / 20 - (اللهم سدد رميته و اجعل ثوابه الجنة).(9)
(خدايا! تير او (ابوشعثاء) را به هدف برسان و پاداشش را بهشت قرار بده).
(ابوشعثاء) كه نامش (يزيد) است، از تك تيراندازان و كمانداران معروف كوفه است كه پس از سخنرانى امام عليه السلام و قبل از حر، توبه كرده و به ياران امام پيوست. او اول سواره به ميدان رفت اما چون اسبش پى شد، به خيمه بازگشت و در مقابل خيمه ها زانو بر زمين زد و يكصد چوبه تير كه داشت همه را به سوى لشكر كوفه انداخت.
امام چون توبه و شهامت او را ديد، فرمود؛ اللهم سدد رميته و اجعل ثوابه الجنة.
9/ 20 - لا يبعدنك الله يا زهير، ولعن الله قاتلك لعن الذين مسخهم قردة و خنازير.(10)
(زهير! خداوند تو را از رحمتش دور نگرداند و كشندگان تو را لعنت كند مانند كسانى كه انسانيت خود را از دست داده و به صورت ميمون و خوك درآمده اند).
(زهير بن قين) از ياران امام پس از يك حمله و جنگ شديد، به حضور امام برگشت در حالى كه دستش را روى دوش آن حضرت گذاشته بود، مجددا براى رفتن به ميدان اذن گرفت در حالى كه دو بيت شعر هم در هدايت يافتنش به وسيله امام مى سرود، پس از آنكه از پاى در آمد، امام عليه السلام در بالينش حاضر گرديد و با جمله قبلى او را دعا نمود و دشمنانش را مورد لعن قرار داد.
10 / 20 - رحمك الله، انهم قد استوجبوا العذاب حين ردوا عليك....(11)
(حنظله! خدا رحمتت كند! اين مردم، آنگاه كه به سوى حق دعوتشان نمودى و پاسخ مثبت ندادند، سزاوار عذاب گرديدند...).
اين دعا را امام عليه السلام در حق (حنظله شبامى) فرمود كه وى پس از موعظه و نصيحت اهل كوفه، به سوى خيمه ها برگشت و امام عليه السلام در تقدير و تشويق وى، مطالبى فرمود كه در ابتداى سخن، حضرت دعاى فوق را در حقش نمود.
11 / 20 - اللهم بيض وجهه، وطيب ريحه، و احشره مع الابرار، و عرف بينه و بين محمد و آل محمد.(12)
خدايا او (جون) را رو سفيد، بدنش را خوشبو و با ابرار و نيكان محشورش گردان و در ميان او و محمد و اهل بيتش، و آشنايى قرار بده).
به طورى كه در بخش پيام انتخاب آورديم، از جمله كسانى كه حسين بن على عليه السلام به وى اذن خصوصى داد (جون) غلام آن حضرت بود كه فرمود: جون!
خود در راه ما مبتلا نكن، به همراه ما به اميد راحتى آمده اى.
(جون) چون اين جمله را شنيد، خود را به روى قدمهاى آن حضرت انداخت و عرضه داشت: (يا بن رسول الله! آيا سزاوار است كه من در هنگام راحتى و رفاه بر سر سفره شما بنشينم و در ايام ناراحتى و پيشامدها، دست از شما بردارم؛ بدن من بدبو، خاندانم ناشناخته و رنگم سياه است، با رفتنم به بهشت برين، بر من منت بگذار تا بدنم خوشبو و رنگم سفيد و حسب من به شرف و عزت نايل گردد).
امام، اين صفا و صميميت را كه از وى مشاهده فرمود، اجازه ماندن و شهادت را به او داد.
زمانى كه (جون) در روى خاك گرم كربلا قرار گرفت، فرزند اميرمؤ منان در كنار او نشست و با اين جملات وى را دعا نمود؛ سخنانى كه ياد آور گفتار و درخواست خود (جون) بود:
اللهم بيض وجهه، وطيب ريحه، و احشره مع الابرار.
12 / 20 - رب ان تك حبست عنا النصر من السماء فاجعل ذلك لما هو خير، و انتقم لنا من هولاء الظالمين (13)،الهى ترى ما حل بنا فى العاجل فاجعله ذخيرة لنا فى الاجل.(14)
پروردگارا! اگر در دنيا نصر و پيروزى آسمانى را بر ما نازل نكردى، در عوض اين پيروزى بهتر از آن را نصيب ما بگردان و انتقام ما را از اين ستمگران بگير پرودگارا! تو خود شاهدى آنچه در دنيا برما وارد شد پس آن را ذخيره آخرتمان قرار بده).
اين جمله را حضرت در حالى كه يكى از اطفالش را در آغوش ‍ گرفته و (حرمله پسر كاهل اسدى) با انداختن تيرى، گلوى او دريد و حسين عليه السلام دستش را از خون گلوى او پر نموده و به طرف آسمان پاشيد، ايراد فرمود.
اين بود دعاى پيام حسين بن على عليه السلام كه در دوازده فقره و به مناسبتهاى مختلف از آن بزرگوار در جنگ و ستيز بودند و گاهى نيز جنبه خصوصى دارد و مورد خطاب و نفرين او اشخاص ‍ خاصى بودند.
و اينك از نفرين عمومى آن حضرت شروع مى كنيم:
13 / 20 - لا افلح قوم اشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق. (15)
( رستگار مباد: گروهى كه خشنودى خلق را به خشم خالق مقدم مى دارند).
(ابن زياد) از ورود امام حسين عليه السلام به سرزمين كربلا به وسيله (حربن يزيد،) و مطلع، و طى نامه اى به آن حضرت چنين نوشت:
(اما بعد، من از ورود شما به كربلا آگاهى يافتم و اميرمؤ منان (يزيد) به من دستور داده است كه سر به بالين راحت نگذارم و شكم از غذا سير ننمايم تا اينكه يا تو را به قتل برسانم، و يا فرمان من و حكومت يزيد را بپذيرى و السلام).
هنگامى كه اين نامه به دست امام عليه السلام رسيد، آن را بر زمين انداخت و فرمود:
(لا افلح اشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق).
14 / 20 - اللهم احبس عنهم قطر السماء، و ابعث عليهم سنين كسنى يوسف، و سلط عليهم غلام ثقيف يسقيهم كاءسا مصبرة، فلا يدع فيهم احدا، قتله بقتلة و ضربة بضربة، ينتقم لى و لاوليائى و اهل بيتى و اشياعى منهم، فانهم غرونا و كذبونا و خذلونا و انت ربنا، عليك توكلنا و اليك انبنا و اليك المصير.(16)
(خدايا! قطرات باران را از آنان قطع كن و سالهايى (سخت) مانند سالهاى (گرسنگى اهل مصر) در دوران يوسف را بر آن بفرست و غلام ثقفى را بر ايشان مسلط فرما تا با كاسه تلخ، سيرابشان كند و كسى را از آنان بدون مجازات رها نسازد، در مقابل قتل، به قتلشان برساند و ضاربين را با ضرب و جرح، مجازات كند، انتقام من و خاندانم و پيروانم را از آنان بستاند؛ زيرا آنان مكر كرده و ما را تكذيب و در مقابل دشمن، رها نمودند و تويى پروردگار ما، بر تو توكل كرده ايم و بر گشت ما به سوى توست).
امام عليه السلام در روز عاشورا پس از آنكه دومين بار در طى خطبه اى اهل كوفه را موعظه و نصيحت فرمود و گذشته آنان را ترسيم نمود و از آينده تلخ و بدبختى آنان خبر داد، ولى آنان به موعظه و نصيحت فرزند رسول خدا اعتنايى ننمودند و در تصميمشان بر كشتن آن حضرت، ترديدى به خود راه ندادند، امام عليه السلام دستهاى خود را به آسمان بلند كرد و آنان را با جملاتى كه نقل نموديم، نفرين كرد.
(اللهم احبس عنهم قطر السماء...).
15 / 20 - اللهم انا اهل بيت نبيك و ذريته و قرابته، فاقصم من ظلمنا و غصبنا حقنا، انك سميع قريب.(17)
بنابر نقل (خوارزمى) امام عليه السلام اين نفرين را در عصر تاسوعا خطاب به عمر سعد و لشكريانش ايراد فرمود:
(خدايا! ما اهل بيت پيامبر تو و فرزندان عشيره او هستيم. خدايا! كسانى را كه به ما ظلم نمودند و حق ما را غصب كردند، هلاكشان كن كه تو بر دعاى بندگانت شنوا و به آنان نزديك هستى).
خوارزمى اضافه مى كند (محمد بن اشعث) كه در صف مقدم سپاهيان دشمن بود و نفرين امام را مى شنيد، جلو آمد و به آن حضرت چنين گفت:
(اى قرابة بينك و بين محمد؟!!).
(در ميان تو و محمد چه قوم و خويشى هست؟!!).
امام عليه السلام كه اين انكار صريح و لجاجت را در راه او مشاهده نمود، اين چنين نفرينش كرد:
16 / 20 - (اللهم فارنى فيه هذا اليوم ذلا عاجلا).(18)
(خدايا! همين امروز، ذلت عاجل و زود رس او را بر من آشكار كن).
(محمد بن اشعث) پس از چند دقيقه براى قضاى حاجت از صف لشكريان فاصله گرفت و در گوشه اى نشست، در اين هنگام عقربى او را نيش زد و در حالى كه لباسش آلوده به نجاست شده، بود رهايش نمود).
---------------------------
1-مقتل مقرم / طبرى 6 / 230. و كامل ابن اثير 3 / 281.
2-احزاب / 23. (بعضى (مومنان) پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد پيمان خود ندادند).
3-مقتل مقرم / 191. طبرى 6 / 232. كامل ابن اثير 3 / 282.
4-مقتل مقرم / 244. طبرى 6 / 251 و كامل 3 / 291.
5-ارشاد مفيد / 231. تاريخ طبرى 6 / 238. و مقتل خوارزمى 1 / 247 و مقاتل الطالبيين / 82.
6-بحار الانوار 45 / 29. طبرى 6 / 253 و ابن اثير 3 / 292.
7-مقتل خوارزمى 2 / 15. طبرى 6 / 249. لهوف / 46 و ابن اثير 3 / 290.
8-طبرى 6 / 246. ابصار العين / 107.
9-مقتل خوارزمى 2 / 25.
10-مقتل خوارزمى 2 / 20 و ابصار العين / 99.
11-مقتل مقرم / 251. طبرى 6 / 254 و كامل 3 / 292.
12-بحار الانوار 45 / 23 و ابصار العين / 105.
13-طبرى 6 / 257.
14-تظلم الزهرا / 203.
15-مقتل خوارزمى 1 / 239 و بحار الانوار 44 / 383.
16-مقتل خوارزمى 2 / 8. لهوف / 43. بحارالانوار 45 / 10 و عوالم 17 / 252.
17-مقتل خوارزمى 1 / 249.
18-مقتل خوارزمى 1 / 249.
-----------------------
محمد صادق نجمى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page