1 / 9 - ايها الناس! ان رسول الله صل الله عليه و آله وسلم قال: من راءى سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا عهده مخالفا لسنة رسول الله يعمل فى عباد الله بالاثم و العدوان فلم يغير عليه بفعل و لا قول كان حقا على الله ان يدخله مدخله.(1)
(مردم! پيامبر خدا فرمود هر كس سلطان جائر و زور گويى را ببيند كه حرام خدا را حلال نموده و پيمان او را در هم شكسته، با سنت پيامبر، مخالفت مى ورزد، در ميان بندگان خدا راه گناه و مخالفت با قانون الهى را در پيش مى گيرد و با چنين فردى با عمل و گفتارش مخالفت نكند، بر خداوند است كه چنين فرد (ساكت) را به محل همان طغيانگر (آتش جهنم) داخل كند).
اين فراز، بخش اول از سخنرانى حسين بن على عليه السلام است كه در منزل (بيضه) خطاب به سپاهيان حر ايراد فرمود.
2 / 9 - اعتبروا ايها الناس بما وعظ الله به اولياء من سوء ثنانه على الاخبار اذ يقول: لو لا ينهاهم الربانيون و الاخبار عن قولهم الاثم...و قال: لعن الذين كفروا من بنى اسرائيل - الى قوله - لبئس ما كانوا يفعلون.(2)
(اى مردم! از پندى كه خدا به اوليا و دوستانش به صورت نكوهش از علماى يهود داده، عبرت بگيريد، آنجا كه مى فرمايد: چرا دانشمندان نصارى علماى يهود، آنان را از سخنان گناه آميز و خوردن مال حرام، نهى نمى كنند. و باز مى فرمايد:از بنى اسرائيل آن عده كه كافر شدند، مورد لعن و نفرين قرار گرفتند؛ زيرا آنان همديگر را از اعمال زشتى كه انجام مى دادند، نهى نمى كردند و چه بدكارى كه مرتكب مى شدند).
اين فراز و فرازهاى نه گانه از فرازهاى خطبه مفصل و تاريخى حسين بن على عليه السلام است كه دو سال قبل از مرگ معاويه، در سرزمين منى آن را ايراد فرموده است.
3 / 9 - و انما عاب الله ذلك عليهم لانهم كانوا يرون من الظلمة الذين بين اظهر هم المنكر و الفساد فلا ينهونهم عن ذلك رغبة فيما كانوا ينالون منهم و رهبة مما يحذرون و الله يقول: فلا تخشوا الناس و اخشون و قال: و المومنون و المومنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر....(3)
(در حقيقت خدا سكوت آنان را از اين جهت عيب مى شمارد كه آنان با چشم خود مى ديدند كه ستمكاران به زشتكارى و فساد پرداخته اند و باز منعشان نمى كردند و اين سكوت به خاطر علاقه به چيزهايى بود كه از آن دريافت مى كردند و به خاطر ترسى بود كه از آزار و تعقيب آنان به دل راه مى دادند، در حالى كه خداوند مى فرمايد:از مردم نترسيد و از من بترسيد. و مى فرمايد:مردان و زنان مومن، ولى (يار و ياور) يكديگرند، همديگر را امر به معروف و نهى از منكر مى كنند).
4 / 9 - فبدا الله بالامر بالمعروف و النهى عن المنكر فريضة منه لعمه بانها اذا اديت و اقيمت استقامت الفرائض كلها هينها وصعبها و ذلك ان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر دعاء الى الاسلام مع رد المظالم و مخالفة الظالم و قسمة الفى ء و الغنائم و اخذ الصدقات من مواضعها و وضعها فى حقها.(4)
(خداوند در اين آيه (كه فراز قبلى آورده شد) در شمردن صفات مومنان كه مظهر دوستى و همكارى هستند، از امر به معروف و نهى از منكر شروع مى كند و نخست آن را موجب مى شمارد؛ زيرا مى داند اگر اين دو امر در جامعه برقرار شود، همه واجبات از آسان گرفته تا مشكل، برقرار خواهد شد؛ چون امر به معروف و نهى از منكر، دعوت به اسلام، باز گرداندن حقوق به ناحق گرفته شده، ستيز با ستمگر و تقسيم ثروتهاى عمومى و غنايم جنگى است بر موازين اسلام و اخذ جمع آورى صدقات (زكات و مالياتهاى الزامى) از موارد صحيح و واجب آن و به مصرف صحيح و شرعى رسانيدن آن است).
---------------------------
1-مقتل مقرم / 185. طبرى 6 / 229. كامل ابن اثير. و مقتل خوارزمى 1 / 229.
2-مائده / 63 و 78 - 79.
3-توبه / 71.
4-خطبه حسين بن على عليه السلام در منى / 64 - 68.
------------------------
محمد صادق نجمى
الف - اهميت امر به معروف و نهى از منكر در جامعه اسلامى
- بازدید: 3297