پيشروى به سوى قدس

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

بـنـابـه گفته برخى از روايات، حضرت مهدى (ع) سپاهى را براى نبرد با روميان به انطاكيه مى فرستد كه در ميان آنان بعضى از ياران امام حضور دارند، سپس صندوق مقدس را از غـار انـطـاكـيـه بـيـرون مـى آورنـد كـه در آن نـسـخـه اصـلى تـورات و انـجـيـل وجـود دارد.(1) البـتـه كتاب يوم الخلاص آن را به (بحار ص 284 و منتخب الاثـر) نـسـبـت داده است كه من آن را در اين دو ماءخذ نيافتم... و بنظر مى رسد آشكار شدن ايـن مـعـجـزه بـراى غـربـى هـا عـمـلى اسـت كـه نـيـروهـاى آنـهـا را در سـاحـل انـطـاكـيـه آماده كارزار هستند، از مشاركت در نبرد آزاد سازى قدس، باز مى دارد. در روايات آمده است كه اين نيروها در پى نداى آسمانى در ماه رمضان، در آن منطقه فرود مى آيند و خداوند اصحاب كهف را بعنوان معجزه براى آنان آشكار مى سازد، از اميرمؤ منان (ع) منقول است كه فرمود:
((روميان بطرف ساحل دريا نزديك غار اصحاب كهف روى مى آورند و خداوند آن جوانان را با سگشان از غار بر مى انگيزد، دو نفر از آنان به نامهاى مليخا و خملاها هستند كه هر دو تسليم اوامر قائم مى باشند.))(2)
شـايـد عبارت اخير به اين معنا باشد كه ميلخا و خملاها نزد حضرت مهدى (ع) آمده و يا با وى بيعت مى نمايند و يا ميراث هايى كه اصحاب كهف با خود داشته اند تقديم آن حضرت مى نمايند.
بنابراين امدادهاى غيبى، غربيان را از ورود به جنگ به طرفدارى از يهوديان و سفيانى و عـليـه امـام (ع) دچـار تـريـد و تـاءمـل مـى كـنـد، مـعـجـزه اول ظـاهـر شـدن اصـحـاب كـهـف و مـعـجزه دوم بيرون آوردن صندوق مقدس و نسخه هايى از تورات و انجيل از غار انطاكيه و استدلال نمودن ياران حضرت با آن مى باشد، از اين رو بـنـظـر مـى رسـد كـه بـين آنان و حضرت مهدى (ع) در انطاكيه درگيرى بوجود مى آيد، چـنـانـكـه پـيـاده شدن نيروهاى آنان در ساحل تركيه نه خود تركيه حاكى از اين است كه تركيه خارج از تحت نفوذ آنهاست چون اين كشور در آن برهه با قيام و انقلاب ملت آن و يا تـوسـط سپاهيان حضرت مهدى (ع) آزاد گشته است اما نيروهاى رومى (غربى) كه در رمله ساحل فلسطين پياده مى شود همان نيروهايى هستند كه در برخى از روايات شورشيان روم تـوصـيـف شـده انـد و بـنـظـر مـى رسـد كه آنها در نبرد قدس به جانبدارى از يهوديان و سفيانى شركت مى كنند.
چـنـانـكـه بـعضى از روايات بيان مى كند، حضرت مهدى (ع) سپاه خود را براى ورود به نبرد قدس به سوى شام اعزام مى دارد و اين احتمال وجود دارد كه آن حضرت شخصا در آن كـارزار شـركـت نـكـنـد بـلكـه پـس از شكست دشمنان خويش، وارد قدس گردد ولى بيشتر روايـات حـاكـى از ايـن اسـت كـه امام (ع) به همراه سپاهيان خود رهسپار گشته و در ((مرج عذراء)) نزديك دمشق اردو مى زند. امام باقر(ع) فرمود:
((آنـگـاه او (امام) به كوفه مى آيد و تا زمانى كه خدا بخواهد در آنجا خواهد ماند تا ايـنكه بر آنجا استيلا يابد سپس او با همراهان خود به مرج عذراء مى آيد و عده زيادى از مـردم بـه آن حـضـرت مـى پـيـونـدند و در اين روز سفيانى در وادى رمله بسر مى برد. تا ايـنـكـه در روز رسـتاخيز جابجائى، آنان به يكديگر برخورد مى كنند جمعى از پيروان آل مـحـمـد(ص) كـه با سفيانى هستند و گروهى از طرفداران سفيانى كه در زمره پيروان آل پـيـامبر خود را جا زده اند بيرون آمده و هر دسته به پرچم و لشكر خود ملحق مى شوند آن روز جابجائى، اميرمؤ منان (ع) فرمود: در آن روز سفيانى و هر كه با او باشد كشته مى شوند حتى خبر دهنده اى از آنان باقى نمى ماند و در آن روز نااميد و زيانكار كسى است كه از غنيمت سفيانيان محروم بماند.))(3)
ايـن روايـت بـر چـنـد نـكـته دلالت دارد، از آن جمله: حالت عمومى مردم است كه پشتيبان امام مهدى (ع) مى باشند زيرا هنگام ورود سپاهيان حضرت به خاك سوريه، بدون هيچ مقاومتى در سـى كـيـلومـتـرى دمـشق اردوگاه خود را مستقر مى سازند، تا پايان مطالبى كه در اين زمينه جنبش سفيانى بيان كرديم.
نتيجه اوضاع سياسى منطقه، قبل از نبرد قدس كه از روايات استفاده مى شود اين است كه غربيها از روياروئى با حضرت مهدى (ع) بجهت پيروزيهاى شگفت او و يارانش در يمن و حـجـاز و عـراق و چه بسا پيروزى وى بر آنان در منطقه خليج و به خاطر همسوئى و موج خروشان ملتهاى مسلمان بويژه مسلمانان منطقه به نفع او، در حالتى از نگرانى و ترس بسر مى برند و مسلما بوجود آمدن نشانه هاى الهى پيش از ظهور امام (ع) و يا همزمان با آن، داراى تاءثير بر ملتهاى غربى نيز خواهد بود كه بر آشفتگى وضع حكومتهاى آنها مـى افـزايـد و آنـهـا بـه عـمـلى بـيـش از اعـزام نـيـروهـاى خـود بـه سـاحـل انـطاكيه و رمله در فلسطين و يا مصر اقدام ديگرى انجام نمى دهند، نقش غربيها در اين نبرد، بطور كلى پشتيبانى از هم پيمانان يهودى خود و سفيانى مى باشد.
اما وضع يهوديان بسيار وحشتناكتر و پراضطراب است، چرا كه سرنوشت جنگ به هستى و موجوديت آنها بستگى دارد از اين رو ترجيح مى دهند كه مستقيما با سپاه مهدى (ع) درگير نـشـونـد، بـلكـه بـوسـيـله خـط دفـاع عـربـى بـه فـرمـانـدهـى سـفـيـانـى دسـت به اين عـمـل بـزنـند... و اين يك اصل كلى و سنت خدايى در ميان ملتها و حكومتهاى طغيانگر و عياش مـى بـاشد كه پيوسته در پى آن هستند كه يك ملت و يا قدرتى نظامى را خريده كه به نـمايندگى از آنها ستيز نمايد و خودشان پشت سر آنها در خط دوم يا سوم باقى بمانند چنانكه امروز اين معنا را در جهان غرب و يهوديان بطور عموم مشاهده مى كنيم.
امـا وضع عمومى مردم در منطقه در راستاى حمايت و پشتيبانى از امام (ع) مى باشد. بحدى كه اگر حمايت نيرومند قدرت هاى خارجى غربيان و يهود از سفيانى و سپاه وى نباشد اين نيروهاى مردمى قادر به براندازى سفيانى و الحاق سرزمين شام به حكومت آن حضرت مى بـاشـنـد. و بعيد نيست همزمان با عقب نشينى سفيانى از دمشق به رمله فلسطين كه نيروهاى غـربـى در آن مـسـتـقـر هـستند، نيروهاى نظامى او نيز در برابر پيشروى سپاه حضرت عقب نـشـيـنـى كـنـنـد و سـرزمـيـن شـام بـجـز خـط مـرزى بـرابـر اسرائيل در حالتى از خلاء نظامى و نوعى خلا سياسى قرار داشته باشد.
ابـن حـمـاد، در نـسـخـه خطى كتاب خود بيست روايت را تحت عنوان ((خروج مهدى از مكه به سوى بيت المقدس)) آورده كه تعدادى از آنها در منابع ما نيز وجود دارد. از جمله ابن زرير غافقى از على (ع) شنيده است كه مى فرمود:
((او بـا تعداد دوازده هزار تن حداقل و پانزده هزار تن حداكثر، خروج مى كند، ترس و وحـشـت پـيـشـاپـيش او (بدل دشمنان) راه مى يابد. هر دشمنى كه با وى برخورد كند به فـرمـان خـدا او را از پـاى در آورد شـعـار آنان بميران، بميران مى باشد، و در راه خدا از سرزنش هيچ ملامت گرى باك و هراس ندارند در اين وقت هفت لشكر از شام بسوى آنها هجوم آورند كه امام (ع) جملگى را شكست داده و آنها را به اسارت خويش در آورد و محبت و نعمت و ((قـاصـه)) و ((بـزاره)) آنـهـا بـه مـسـلمـانـان بـاز گـردد و پـس از آنـان جـز خروج دجـال حـادثـه اى بـاقـى نـمـى مـاند، پرسيديم: قاصه و بزاره چيست؟ فرمود: امام زمان حـكـومـت را بـدسـت مـى گـيـرد بـگـونـه اى كـه كـسـى هـر چـه بـخواهد بگويد و از چيزى نهراسد.))(4)
در همين ماءخذ آمده است:
((مـهـدى مـى رود تـا در بـيت المقدس فرود آيد، خزائن را نزد او مى آورند، عرب و غير عرب و جنگ افروزان و روميان (غربى ها) و ديگران جملگى به طاعت وى در آيند.))
و در جائى ديگر از اين منبع آمده كه:
((مـهـدى گويد پسر عم من (سفيانى) را بياوريد تا با او سخن بگويم او را نزد امام مى آورند و با وى صحبت مى كند او تسليم امر امام شده و با وى بيعت مى نمايد، اما همينكه نـزد يـارانش از قبيله بنى كلب بر مى گردد او را از كرده خود پشيمان مى سازند او نزد امـام مـى آيـد تا بيعت خود را پس بگيرد، حضرت بيعت او را فسخ مى كند، سپس ‍ نبرد بين امـام و لشـكر سفيانى با هفت گروه و دسته در مى گيرد و فرمانده هر دسته هاى خواستار بـدسـت گـرفـتـن زمـام امـور بـه نـفـع خـود مـى بـاشـد. امـا امـام (ع) آنـهـا را شـكـسـت مـى دهد.))(5)
و نيز در همين مصدر آمده است:
((سـفـيـانـى بـيـعـت خـود را از امـام (ع) بـاز پـس مـى گـيـرد و امـام آن را بـاطـل مـى كـند، آنگاه او لشكريان خود را براى مبارزه با آن حضرت بسيج مى نمايد كه امـام (ع) وى را شـكـسـت داده و خداوند روميان (غربى ها) را نيز بدست آن بزرگوار شكست خواهند داد.))
سفيانى ملعون پسر عم امام مهدى (ع) است، زيرا اميه و هاشم چنانكه معروف است دو برادر بـوده اند، اگر اين روايت صحيح باشد امام (ع) مى خواهد با اين سياست حكيمانه و اخلاق نـيـكـو حـتـى الامـكـان او را از گـمـراهى باز گرداند و يا بر او اتمام حجت بيشترى نمايد گـرچـه سـفـيـانـى از تـاءثير موقت خود از شخصيت حضرت مهدى (ع) بسرعت پشيمان مى شود اما خويشاوندان او از بنى كلب و سران هفتگانه ارتش وى كه سفيانى در حقيقت رهبرى همه آنها را بعهده دارد و از سوى ديگر اربابان غربى و يهوديش او را منصرف مى سازد.
در روايت ملاحم و فتن از اميرمؤ منان (ع) در توصيف اين نبرد آمده است كه:
((خـداونـد بـر سـفـيـانـى غـضـب مـى كند و بندگان خدا نيز به سبب خشم الهى بر او خـشـمـگـيـن مـى شـونـد، پـرنـدگان با بالهاى خود و كوهها با صخره ها و فرشتگان با صداهايشان بر آنها صدمه و آسيب مى رسانند و ساعتى نمى گذرد كه خداوند تمام ياران سـفـيـانى را هلاك مى سازند و جز او (سفيانى) كسى از دشمنان در زمين باقى نمى ماند و امـام مـهـدى (ع) وى را دسـتـگير نموده و در زير درختى كه شاخه هايش بر درياچه طبريه اشراف دارد، بقتل مى رساند.))
و در روايت الزام الناصب ج 2، ص 104 آمده است كه:
((يـكـى از فـرمـانـدهـان سـپاه مهدى (ع) بنام صياح خود را به سفيانى رسانده او را دستگير مى كند و هنگام نماز عشاء او را نزد مهدى (ع) مى آورد حضرت درباره او با ياران خـود بـه مـشـورت مـى پردازد و آنان قتل او را به مصلحت مى دانند، آنگاه او را زير سايه درختى كه شاخه هايش آويخته است مانند گوسفندى سر مى برند.))(6)
عـلاوه بـر آنچه كه در روايت قبلى ذكر شد بعضى از روايات اين نبرد را نوعى ديگر از امدادهاى غيبى براى مسلمانان بيان مى كند:
((در آن روز صـدايـى از آسـمـان شـنـيـده مـى شود و منادى ندا مى كند آگاه باشيد كه اولياى خدا، ياران فلان يعنى مهدى هستند و شكست و تيره روزى از آن ياران سفيانى خواهد بود، سپس آنها بگونه اى كشته مى شوند كه غير از شخص فرارى و آواره، كسى از آنان باقى نمى ماند.))(7)
ظـاهـرا مـراد روايـت موجود در منابع شيعه و سنى، از نبرد مسلمانان با يهود در آخرالزمان هـمـيـن نـبـرد اسـت، هـم بـدليـل وجـود شـبـاهـت در مـضـمـون و تـعـبـيـرات آنـهـا و هـم بـدليـل روايـاتـى كـه در تـفـسـيـر اين آيه از قرآن بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باءس شـديـد وارد شـده كـه بـه امـام مـهدى (ع) و يارانش تعبير شده است. كه قبلا در بخش مربوط به ايران، بيان اين دلائل و غير آنها گذشت.
از مـشهورترين روايات آن در منابع اهل بيت سنت، روايتى است كه مسلم و احمد و ترمذى آن را از پيامبر(ص) روايت كرده اند كه حضرت فرمود:
((قيامت بر پا نمى شوند مگر آن كه بين مسلمانان و يهود كارزارى رخ دهد بگونه اى كـه مـسـلمـانـان هـمـه آنـهـا را بـهلاكت مى رسانند تا جائيكه اگر شخصى يهودى در پشت صـخـره و يـا درخـت پـنـهـان شود آن سنگ و درخت به صدا در آيد و گويد: اى مسلمان! اين يـهودى است كه در پناه من مخفى شده، او را هلاك كن مگر (درخت) ((غرقه)) كه از درختان يهود است.))(8)
مـشـابـه ايـن روايـت را مـسـلم و تـرمـذى در كـتـاب فـتـن و بخارى در كتاب مناقب ص 25 از پيامبر(ص) نقل نموده اند كه فرمود:
((يهوديان با شما به ستيز بر مى خيزند اما شما بر آنها مسلط خواهيد شد.))
چـه ايـنـكـه در متن روايات مربوط به حضرت مهدى (ع) كه از طريق شيعه و سنى رسيده اسـت، در زمـيـنـه بـيـرون آوردن صـنـدوق مـقـدس و بـخش هايى از كتاب آسمانى تورات و اسـتـدلال نـمودن آن حضرت بوسيله آن بر يهوديان، روايات متعددى وجود دارد... و بنظر مـى رسـد كه اين قضايا پس از پيروزى امام (ع) بر آنها و ورود آن بزرگوار به قدس اتفاق مى افتد...
مـن در روايـات، رقـم مشخصى از نيروهايى را كه در اين پيكار شركت دارند، چه نيروهاى مسلمانى كه همراه مهدى (ع) هستند و يا نيروهاى سفيانى و يهودى و غربى، بدست نياوردم، البـتـه در بـرخـى روايات تعداد نيروهاى سفيانى كه در كنار درياچه طبريه پياده مى شوند، يكصد و هفتاد هزار تن آمده است... اما شاخص هايى وجود دارد كه نيروهاى طرفين را رقم بسيار بزرگى نشان مى دهد، از جمله در روايت گذشته، امام باقر(ع) فرمود كه:
((تعداد بسيارى از مردم به وى مى پيوندند.))
ديـگـر بـه گفته بيشتر روايات، گستردگى جبهه جنگ است كه از طبريه تا قدس امتداد دارد و بـنـابـر بـعـضـى از آن روايـات، مـرج عـكـا و صـور و دمـشـق نـيـز داخل در اين صحنه نبرد مى باشد.
امـا آنـچه در بعضى روايات بدان اشاره شده اينكه، شماره سپاهيان حضرت مهدى (ع) را چند ده هزار آورده است و آن لشكرى است كه حضرت آن را از مكه با آن سامان اعزام مى دارد، امـا بـرخـى از راويـان حـديث، بين اين سپاه و سپاهى كه امام (ع) از عراق به سوى قدس روانـه مـى كـنـد، اشتباه نموده اند در حاليكه فرمانده اين لشكر شعيب بن صالح است كه هـمـان فـرمانده نيروهاى ايرانى است و رقم نيروهاى اين لشكر از مرز يك ميليون سرباز فراتر مى رود، چرا كه اين سپاه متشكل از نيروهاى ايرانى و يمنى و عراقى و غير آنان از ساير ممالك اسلامى است، بعلاوه شمارى نيز از سرزمين شام و احتمالا از ديگر نقاط به آن مى پيوندند.
بـه اضـافـه ايـنكه ابن حماد روايت هاى مربوط به چند ده هزار را در ص 95 به بعد جز تـعداد لشكريان حضرت مهدى (ع) كه به سوى قدس حركت مى كند آورده است. اما در ص 106 نـسـخه خطى خود مى گويد: پاسداران امام (ع) هنگام ورود به قدس دوازده هزار تن مى باشند.
((مـردى از بـنـى هـاشـم در بيت المقدس وارد مى شود كه پاسداران وى دوازده هزار تن هستند.))
و روايت دوم در ص 107 مى گويد:
((تـعـداد پـاسـداران او سى و شش هزار نفر است، بر سر هر راه كه به بيت المقدس منتهى مى شود دوازده هزار نفر، حضور دارد.))
و ايـن نـشـانگر انبوه لشكريان حضرت مهدى (ع) است، چنانكه ابن حماد در ص 110 همين ماءخذ روايتى درباره بناى قدس توسط امام مهدى (ع) آورده است كه مى گويد:
((خـليـفـه اى از بـنـى هـاشـم فـرود مـى آيـد كـه زمـيـن را از عـدل و داد پر مى كند و عمارت بيت المقدس را به گونه اى مى سازد كه همانندش ساخته نشده باشد.))
و طـبـيـعـى بـنـظـر مى رسد كه پيروزى شگفت انگيز و قاطع امام (ع) و ورود او به قدس شـريـف، هـمـچـون صـاعـقـه اى آسمانى بر سر غربيان فرود مى آيد و به جهت شكست هم پيمانان يهودى خود و فرود ريختن هستى آنها، گرفتار جنون و حالت روانى مى شوند، و بر طبق محاسبات سياسى و شناختى كه ما از وضع كنونى آنها داريم، ايجاب مى كند كه آنها به حمله اى نظامى از طريق دريا و هوا عليه امام (ع) و سپاه وى دست بزنند، بلكه از جنگ افزارهاى شيميائى خطرناك و بخشى از بمب هاى اتمى استفاده كنند.
امـا آن طـور كـه از روايـات اسـتـفـاده مـى شـود، چـنـد عامل اطمينان بخش در آن هنگام وجود خواهد داشت كه شايد مهم ترين آنها فرود آمدن حضرت مـسـيـح (ع) بـه قـدس بـاشـد و سـپـس حـالت تـرس و اضـطـرابـى اسـت كـه غـربيها از رويـاروئى بـا حـضـرت مـهـدى (ع) در عـمـق جان خود احساس مى كنند. و علاوه بر آن وجود امـدادهاى غيبى كه امام (ع) از آنها برخوردار است و برخى از آنها را در نهضت ظهور خويش بـكـار مـى گـيـرد كه بررسى آنها خود نياز به بخشى ويژه دارد و هر چند تاءثير آنها تـقـريـبا منحصر به ملتهاى غربى است و نسبت به حكومت هاى آنان ضعيف و يا ناچيز جلوه مـى كـنـد، امـا بـايـد گـفت كه آن حضرت جنگ افزارهاى پيشرفته اى در اختيار دارد كه با سلاح هاى غربى برابرى كرده و يا بر آنها برترى دارد.
-----------------------
1-نسخه خطى ابن حماد ص 98.
2-بحار،52، ص 275.
3-بحار، ج 52، ص 224.
4-نسخه خطى ابن حماد ص 96.
5-نسخه خطى ابن حماد ص 97.
6-ملاحم و فتن ص 123.
7-نسخه خطى ابن حماد ص 97.
8-تاج جامع الاصول، ج 5، ص 356 و مسند احمد ج 2 ص 417.
------------------
على كورانى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page