1625. مشورت در امور
لا مظاهرة اءوثق من المشاورة.
هيچ پشتيبانى مطمئن تر از مشورت نيست. (1)
1626. پند پير از راءى جوان به
راءى الشيخ اءحب الى من جلد الغلام، و روى
من مشهد الغلام.
راءى پيران را از دلاورى جوانان (و به روايتى از اجتماع جوانان ) بيشتر دوست دارم. (2)
1627. رابطه راءى و بخت
صواب الراءى بالدول: يقبل باقبالها، و يذهب بذهابها.
درستى به راءى بسته به دولت بخت است: اگر دولت رو كند درستى راءى نيز رو مى كند و اگر آن پشت كند اين نيز مى رود.(3)
1628. دور باد راءى كج انديش!
عزب راءى امرى تخلف عنى، ما شككت فى الحق مذ اءريته.
دور باد راءى كسى كه با من مخالفت كند، من از زمانى كه حق به من نمايانده شد در آن ترديد نكرده ام. (4)
1629. شريك عقل بزرگان
من استبد براءيه هلك، و من شاور الرجال شاركها فى عقولها.
هر كه استبداد ورزد نابود شود و هر كه با بزرگان مشورت كند، در عقلشان شريك گردد. (5)
1630. شنيدن آراى گوناگون
لعبدالله بن العباس و قد اءشار عليه فى شى ء لم يوافق راءيه: لك اءن تشير على و اءرى، فان عصيتك فاءطعنى.
به عبدالله بن عباس كه آن حضرت را به چيزى راهنمايى كرد كه با نظر ايشان سازگارى نداشت، فرمود: تو حق دارى نظرت را به من بگويى و من هم نظر خاص خود را دارم. بنابراين اگر بر خلاف تو عمل كردم از من پيروى كن! (6)
1631. سودمندنبودن راءى
لا تستعموا الراءى فيما لا يدرك قعره البصر، و لا تتغلغل اليه الفكر.
در مسائل و موضوعاتى كه بينش به ژرفايشان راه نمى برد و انديشه به آن ها دسترسى ندارد، راءى خود را به كار نگيريد.
1632. بخيل را در مشورت داخل مگردان! (7)
من كتابه للاشتر لما ولاه مصر: لا تدخلن فى مشورتك بخيلا يعدل بك عن الفضل و يعدك الفقر، و لا جبانا يضعفك عن الامور، و لا حريصا يزين لك الشره بالجور.
در فرمان حكومت مصر به مالك اشتر مى نويسد: در مشورت خود بخيل را داخل مگردان؛ زيرا او تو را از نيكى و بخشش كردن بازمى دارد و از تنگدستى مى ترساند؛ و نه ترسو را، چه او تو را در اقدام به كارها سست مى كند و نه آزمند را، چون آزمند ستمگرى را در نظرت زيبا جلوه مى دهد. (8)
1633. راه صحيح انديشى
من استقبل وجوه الاراء، عرف مواقع الخطا.
هر كه آراء مختلف را بررسى كند، جاهاى خطا را بشناسد. (9)
1634. بزرگ ترين پشتيبان
لا ظهير كالمشاورة.
هيچ پشتيبانى، چون مشاوره نيست. (10)
1635. مشورت و مقصود
الاستشارة عين الهداية، و قد خاطر من استغنى براءيه.
مشورت عين به مقصود راه يافتن است و هر كه خودسرانه كار كند دچار خطر شود. (11)
--------------------------
1-حكمت 113.
2-حكمت 86.
3-حكمت 339.
4-خطبه 4.
5-حكمت 161.
6-حكمت 321.
7-خطبه 87.
8-نامه 53.
9-حكمت 173.
10-حكمت 54.
11-حكمت 211.
---------------------
عباس عزيزى
بخش نوزدهم: فضيلت مشورت
- بازدید: 4391