خطبه زينب كبرى در جلو دروازه كوفه

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

زينب كبرى دخـتـر امـير مؤ منان جلو دروازه كوفه مشاهده كرد جمعيت انبوهى به گمان خود براى تـمـاشاى اسراى خـارجى آمـده اند، لذا براى ارشاد مـردم و مـعـرفـى حسين و اهل بيت پيغمبر و يادآورى آنان از حكومت عدل على عليه السلام در كوفه و مفتضح ساختن ابن زياد و امـيرش يزيد بن مـعـاويه به سخـنرانى پـرداخـت و قبل از شروع به سخنرانى فرمود: ساكت شويد.
تـاءثـير اين صدا و تصرف ولايتى زينب آنچنان اثرى گذاشت كه نفس در سينه ها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد.
اهل كوفـه با صداى دلنشين على عليه السلام آشنائى داشتند و لذا وقتى فرمود ساكت شويد مردم كوفه صداى اميرالمؤ منين عليه السلام را شنيدند.
آرى اين صداى عـلى عـليه السلام بود كه از حلقوم دخترش زينب خارج مى شد راوى مى گـويد: بخـدا قـسم زنى با چـنين حيا نديدم كه مـثـل زينب سخـن گـويد مثل اينكه سخن از زبان اميرالمؤ منين خارج مى شود.
وقـتـى سكوت كامل حكم فرما شد، زينب سلام اللّه عليها اين چنين آغاز سخن فرمود:الحمد للّه و الصّلوة عـلى ابى مـحمـد و آله الطّيبين الاخـيار، امـا بعـد يا اهل الكوفـة يا اهل الخـتل و الغدر اتبكون؟ فلا رقاءت الدمعة و لا هلات الرّنّة انّما مثلكم كمـثـل التـى نقـضت غـزلها مـن بعـد قـوّة انكاثـا تـتـّخـدون ايمـانكم دخـلا بينكم الا و هل فـيكم الا الصّلف و النّطف و الصدر و الشنف و ملق الاماء و غمز الاعداء او كمرعى على دمـنة او كفـضّة على ملحوده، الا ساء ما قدّمت لكم انفسكم ان سخط اللّه عليكم و فى العذاب انتم خالدون.
((زينب كبرى پـس از حمـد خدا بر پدر خود درود مى فرستد تا مردم را توجه دهد به اينكه ايشان فرزندان پيامبرند.
خـدا را سپـاس مى گويم و به پدرم محمد و برگزيدگان و پاكان از دودمانش ‍ درود مى فرستم و بعد اى مردم كوفه؛ اى نيرنگ بازان و بيوفايان، بر ما مى گرييد؟!
هرگز اشكتان خشك نشود و ناله تان آرام نگردد كه شما مانند آن زنى هستيد كه رشته هاى خـود را پـس از تـابيدن پـنبه مى كرد، شما هم ايمانتان را وسيله زندگى و مكر و فريب قـرار داده ايد و ارزشى برايش قـائل نيستـيد (مگر نه اين است كه بخاطر دنيا اطراف كسانى را مـى گـيريد كه شخصيتى ندارند) و مانند كنيزان تملق گو از آنها تعريف و تمجيد بى مورد مى كنيد و به كسانى (كه به نفع دنيا و آخرت شما هستيد چون با منافع مـاديتـان تـضاد دارند) نسبت ناروا مى دهيد، در شما جز خودخواهى و دروغ و دشمنى بيجا و پستى و خوارى و تهمت و افتراء وجود ندارد و يا مانند گياهى هستيد كه در مزبله مى رويد (كه ظاهرى فـريبنده و باطنى مسموم دارد) و يا مانند نقره اى كه بر تابوت مردگان مزين شده درخشندگى كنيد ولى در داخل آن تعفن و مردار است.
(مـگـر سبزه اى كه در نجاسات روئيده و عصاره پليديها را مكيده قابليت چه را دارد؟ و يا نقـره اى كه بر قـبر مـردگـان نقـش شده قـدر و جلال و شاءن و كمـال مـرده را مـى افـزايد؟ و از بديهايش مى كاهد و بر نيكى هايش ‍ مى افزايد؟ هرگز.)
آگـاه باشيد كه بد توشه اى پيش فرستاديد (يا بد سابقه اى براى خود ساختيد) كه خشم خدا را بر خود خريديد و براى هميشه در عذاب الهى جاى گرفتيد.
اتـبكون و تـنتـحبون ؟ اى والله فابكوا كثيرا و اضحكوا قليلا، فلقد ذهبتم بعارها و شنارها و لن تـرحضوها بغـسل بعـدها ابدا، و انّى تـرحضون قـتـل سليل خـاتـم النّبّوة و مـعـدن الرّسالة و سيد شباب اهل الجنّة و ملاء ذخيرتكم و مفزع نازلتكم و منار حجتكم و مدرة سنّتكم ، الا ساء ما تزرون و بعدا لكم و سحقا، فلقد خاب السّعى و تبت الايدى و خسرت الصّفقة و بؤ تم بغضب من اللّه و ضربت عليكم الدلّة و المسكنة .
((آيا گـريه و شيون مـى كنيد؟ آرى بخدا قسم زياد بگرييد و كم بخنديد كه عار و ننگـى در زندگـى مرتكب شديد كه همه ننگهاى روزگار و جوامع بشرى را پوشانيد و هرگـز نمـى تـوانيد آنرا بشوئيد، آخر چگونه مى توانيد عار و ننگ كشتن پسر پيغمبر خاتم، و معدن رسالت و سيد جوانان اهل بهشت را بزدائيد شما كسى را كشتيد كه پناه بى پـناهان و طبيب دردمندان و گنجينه دين و دانش و نور هدايت انسانها به سوى حق و پيشواى امـت و حجت پـروردگـار بود. به وسيله او به راه راست هدايت مى شديد و در سايه همت بلندش از قزع و جزع حوادث و سختى ها تسكين مى يافتيد و به نور ولايت او از گمراهى و ضلالت نجات پيدا مى كرديد.
آگاه باشيد كه گناه زشت و ناپسندى را مرتكب شديد كه از رحمت خدا دور باشيد سعى و كوشش شما بى فايده ماند، و دستهاى شما از درگاه خدا قطع شد، و در معامله تان زيان كرديد، و به حسرت و ندامت گرفتار و خشم غضب الهى دامنگيرتان شد و ذلت و مسكنت گريبانگيرتان گرديد.))
ويلكم يا اهل الكوفـة؛ اتـدرون اى كبد لرسول اللّه فريتم و اى دم له سفكتم و اى كريمة له ابرزتم و اىّ حرمة له انتهكتم؟!
و لقد جئتم بها صلعاء عنقاء فقماء خرقاء شوهاء كطلاع الارض و ملاء السماء.
افـعـجتـم ان قـطرت اسماء دما و لعذاب الاخرة اءخزى و اءنتم لا تبصرون، فلا يستخفّنكم المهل فانّه لا يحفزه البدار و لا يخاف فوت الثار و ان ربّكم لبالمرصاد.
((واى بر شمـا اى اهل كوفـه آيا مـى دانيد چـه جگـرى از رسول خـدا بريديد و چه خونهائى بر زمين ريختيد و چه پرده نشينان بزرگوارى را از پرده بيرون افكنديد.
هتـك حرمـتـش نموديد و اهل بيتش را به اسيرى كشانديد، از آنچه كه بر ما وارد نموديد از كشتـن ذرارى پـيغـمـبر و آتـش زدن خـيام و غـارت امـوال و اسيرى زنان و اطفـال آنچـنان فـضيع و فجيع بوده كه جا دارد آسمانها شكافته و زمين پاره پاره شود كوهها از هم متلاشى گردند.
شمـا كار شرم آور و احمقانه و بسيار زشتى مرتكب شديد كه قباحت و زشتى آن از وسعت زمين و آسمان بيشتر است، آيا تعجب كرديد كه آسمان خون باريد بلكه عذاب آخرت خوار كننده تـر است ولى شمـا چشم بصيرت نداريد، پس از مهلتى كه خدا به شما داده است مـوضوع را كوچك نشماريد و خوش دل نباشيد كه او در مكافات شتاب نمى كند زيرا بيم ندارد از اينكه فرصت از دست برود بدرستى كه پروردگار شما پيوسته در كمين است.))
چـون زينب سلام اللّه عـليها سخـنان خود را به پايان رسانيد امام سجاد عليه السلام فرمود: عمه جان آرام باش. انت بحمد الله عالمة غير معلّمة و فهيمة غير مفّهمة.
راوى گـفـت: مـردم را ديدم كه در بهت فرو رفته اند و انگشت حسرت به دندان مى گزند در كنارم پـيرمـردى را ديدم كه اشك چـشمش از محاسنش ‍ جارى است، دستها را به طرف آسمـان بلند كرده مـى گـويد:بابى انتـم و امـّى كهو لكم خـير الكهول و شبابكم خـير اشّباب و نسلكم لا يبور و لا يخزى ابدا.پدر و مادرم به قـربانتـان كه پـيرانتـان بهتـرين پـيران و جوانانتـان بهتـرين جوانان و نسل شما هرگز خوار و زبون نمى شوند.))(1)
---------------------------------------------
1-مـقتل مقرم 384- حياة الحسين 3/335- بحار 45/108- معالى السبطين ص 60 و 61- لهوف ص 146.
--------------------------------------
آيت الله محمد على عالمى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page