? اشاره
اين صفت ناپسند از جمله ويژگى هايى است كه عقل آدمى و روايات بر زشتى و فسادش اتفاق نظر دارند و به خودى خود از گناهان كبيره به شمار مى آيد و صفتى است كه آدمى را در ديده ها خوار و در نظرها بى اعتبار مى كند و باعث خجالت و دل شكستگ ى مى باشد وعامل اساسى در بى آبرو شدن آدمى پيش خدا و خلق است .
? دروغ در آيات و روايات
خداوند در اين باره مى فرمايد: إِنَّمَا يَفْتَرِى الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِــايَــتِ اللهِ ؛ تنها كسانى دروغ مى گويند كه به آيات خدا ايمان ندارند .
امام محمّد باقر(عليه السلام) مى فرمايند :
اَلكِذْبُ هُوَ خَرابُ الإِيمانِ ؛ دروغگويى مايه خرابى ايمان آدمى است .
امام حسن عسكرى(عليه السلام)مى فرمايند :
جُعِلَتِ الخَبائِثُ كُلُّها فِى بَيت وجُعِلَ مِفتاحُهُ اَلْكِذْبَ ؛ تمام پليدى ها در اتاقى قرار داده شده و كليد آن اتاق ، دروغ است .
براى پى بردن به بدى دروغ گويى و دروغ كارى كافى است آدمى به نفرتى كه از دروغ پردازان دارد نگاه كند ، در اين صورت به راحتى مى تواند به زشتى اين كردار پى برد .
? مواردى که دروغ جايز است:
دروغ گفتن در موارد خاصى ـ بنا بر مصلحت هايى ـ جايز است .
از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است :
آدمى در برابر هر دروغى مسؤول است مگر در سه جا :
يكم ، مردى كه در صحنه كارزار با رزم آورى روبه رو شود و به او دروغ بگويد و حيله گرى كند ؛
دوم ، مردى كه قصد اصلاح ميان دو تن را دارد ؛
سوم ، مردى كه به خانواده خود قول داده كه چيزى براى آن ها بياورد ولى در نظر دارد به وعده خود وفا نكند .
? توريه
در برخى از موارد هم مى توان با « توريه » از دروغ گفتن بپرهيزيم .
از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) چنين نقل شده است :
إِنَّ فِى المَعَاريضِ لَمَنْدوحَةٌ عَن الكذبِ ؛ توريه ها راه چاره دروغ گويى است .
توريه ، گفتن سخنى است كه داراى دو معنى باشد . يك معنى آن راست و مطابق واقع و معنى ديگرش دروغ است و گوينده ، معنى درست آن را قصد مى كند و مخاطب معنى دروغ آن را مى فهمد .
? آثار زيان بار دروغ گويى
1- دروغ گويى، باعث رسوايى و از دست دادن پايگاه اجتماعى و اعتماد مردم است .
2- دومين اثر دروغ اين است كه انسان را به دروغ هاى ديگر ، و حتى گناهان ديگر دعوت مى كند ، چرا كه دروغگو براى مخفى كردن دروغ خود گاه مجبور مى شود دروغ هاى زياد ديگرى بگويد يا دست به كارهاى خطرناكى بزند .
3- دروغ به شخص دروغگو امكان مى دهد كه موقتاً پرده اى بر خلاف كارى هاى خود بيندازد ، در حالى كه اگر راست بگويد به ناچار بايد آن اعمال را ترك كند .
4- دروغ، انسان را تدريجاً به نفاق و دورويى مى كشاند زيرا دروغ خود شاخه اى از شاخه هاى نفاق است چرا كه دروغگو خود را به چهره راست گويان در آورده و سخن خود را يك واقعيت القا مى كند در حالى كه در درونش چيز ديگرى است . اين دوگانگى ظاهر و باطن به تدريج به ساير رفتارهاى او سرايت مى كند و از او منافقى تمام عيار مى سازد .
در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام)آمده است كه فرمودند :
اَلْكِذْبُ يُؤَدّى إِلَى النّفاقِ ؛ دروغ انسان را به نفاق مى كشاند .
5- پنجمين اثر زيان بار آن اين است ؛ اگر كسى شايستگى ها و لياقت هاى فراوانى داشته باشد كه بتوان از آن در پيش برد اهداف اجتماعى بهره گيرى كرد ولى دروغگو باشد ، كسى نمى تواند از آن شايستگى ها بهره بگيرد ، چرا كه انسان در برابر او در هر قدم مواجه با شك و ترديد مى شود .
6- ششمين اثر زيانبار آن كه در دانش ظاهر مى شود اين است كه اگر افراد محققى در يك يا چند مورد دروغ بگويند تمام تحقيقات و كتاب هاى علمى خود را از اعتبار مى اندازند ، و اگر اين عمل شيوع پيدا كند اعتمادى بر تحقيقات و علوم ديگران باقى نخواهد ماند و كاروان علم و دانش بشرى متوقف مى شود . اين موضوع در نقل احاديث بسيار مشهود است ، به گونه اى كه اساساً علم رجال با هدف كشف راويان راستگو و محدثان دروغگو به وجود آمده است .
? پيامدهاى سوء معنوى دروغ
علاوه بر آثار گفته شده كه جنبه اجتماعى دارد ، پيامدهاى سوء معنوى نيز بر دروغ مترتب مى شود كه در روايات اسلامى به آن اشاره شده است . از جمله اين كه :
1- فرشتگان از انسان دور مى شوند .
امام رضا(عليه السلام)در اين باره مى فرمايند : إِذا كَذِبَ الْعَبْدُ كِذْبَةً تَباعَدَ الملكُ مِنْهُ مَسيرَةَ ميل مِنْ نَتِنِ ماجاءَ بِهِ ؛
هنگامى كه انسان دروغى بگويد فرشته به اندازه يك ميل از او دور مى شود به خاطر بوى بدى كه از عمل او بر مى خيزد .
2- دروغ انسان را از نماز شب محروم مى سازد .
در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم : إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْذِبُ الْكِذْبَةَ فَيُحرَمُ بِها صَلاةُ الْلَيْلِ ، فَإِذا حُرِمَ صَلاةُ اللَيْلِ حُرِمَ بِها الرِّزْقُ ؛
گاه انسان دروغى مى گويد و از نماز شب محروم مى شود ، و هنگامى كه از نماز شب محروم مى شود از روزى وسيع محروم مى گردد .
3- دروغ گفتن باعث رد شدن بعضى از عبادت ها مى شود همان گونه كه درباره روزه داران آمده است .
در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم كه فرمودند : فَإِذا صُمْتُمْ فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ عَنِ الْكِذْبِ وَغضُّوا أَبْصارَكُمْ ؛
هنگامى كه روزه مى گيريد زبان را از دروغ حفظ كنيد ، و چشمان خود را از نگاه گناه آلود ببنديد .
اين حديث دليل بر آن است كه اين گونه اعمال از ارزش روزه مى كاهد .
4- دروغ گفتن ، گاه سبب مى شود كه بركات الهى از انسان قطع شود .
چنان كه در حديث از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام)مى خوانيم : إِذا كَذِبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ ؛
هنگامى كه زمامداران دروغ بگويند باران قطع مى شود .
? حکايت
از دروغ تا ظلالت
« وليد بن عقبه » از مسلمانانى بود كه ظاهر خوبى داشت . رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)او را مأمور كرد تا به سوى قبيله « بنى المصطلق » برود و زكات و صدقات آنان را بگيرد .
افراد قبيله وقتى شنيدند كه مأمور پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)آمده است ، به استقبال و خوش آمد گويى او آمدند . چون در زمان جاهليت ميان وليد و اين قبيله دشمنى بود ، لذا خيال كرد كه آن ها به قصد كشتن او آمده اند و فوراً به مدينه برگشت و پيش پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)آمد و گفت : « اينان زكات مالشان را نمى دهند » در حالى كه قضيه به عكس بود .
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)ناراحت شد و تصميم گرفت كه سپاهى به طرف آن قبيله بفرستد تا اين كه خداوند اين آيه را نازل كرد : « اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر شخص فاسقى براى شما خبر آورد در آن خبر تحقيق كنيد .
بعد از نزول آيه وليد دروغگو به عنوان فاسق شناخته شد ، و پيامبر فرمودند : او از اهل دوزخ است و بعد از اين ماجرا با عمروعاص شراب خورد و دشمنى با پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)و امير مؤمنان را پيش گرفت . او از طرف خليفه سوم به امارت كوفه منصوب شد . روزى با حالت مستى نماز صبح را به جماعت چهار ركعت خواند .