به سوى مدينه‏

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

امام سجاد (عليه السلام) پس از سه روز اقامت، چاره‏اى نديد جز آنكه از كربلا به سوى مدينه، حركت كنند چون مى‏بيند كه عمه‏ها و زنان و كودكان شب و روز در حال گريه و نوحه هستند، از قبرى بر مى‏خيزند و كنار قبر ديگرى مى‏نشينند، از اين رو دستور دادند به سوى مدينه حركت كنند.
بشير بن حذلم مى‏گويد: هنگامى كه به مدينه نزديك شديم على بن الحسين (عليه السلام) فرود آمدند، دحل خود را فرود آوردند، خيمه‏ها را زدند و همگان را اسكان دادند و فرمودند: اى بشير! خداوند پدرت را رحمت كند، كه او شاعر بود، آيا تو نيز توان شعر دارى؟ گفتم: آرى اى فرزند رسول خدا!، من نيز شعر مى‏گويم. امام (عليه السلام) فرمودند: به مدينه برو و خبر شهادت اباعبدالله (عليه السلام) را بده. بشير مى‏گويد: اسب خود را سوار شدم و به شهر داخل شدم، هنگامى كه به مسجد النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) رسيدم خود را به گريه بلند كردم و گفتم:
اى اهل يثرب در شهر خود اقامت نكنيد

حسين (عليه السلام) كشته شد پس دائماً اشك بريزيد

بدن قطعه قطعه شده‏اش در كربلا است

 

سر او بر نيزه‏ها گردانده مى‏شود

آنگاه گفتم: اين على بن الحسين است كه همراه با عمه‏ها و خواهران نزد شما آمده‏اند، من هم فرستاده او نزد شما هستم كه جايگاه آنها را به شما بگويم. مردم با آه و ناله بيرون آمدند و هيچ بانوئى نبود جزا اينكه بيرون آمد، صداى شيون بلند بود و تمامى مدينه مى‏گريست، همگان نزد زين العابدين (عليه السلام) اجتماع كردند كه تسليت بگويند، امام سجاد (عليه السلام) از خيمه بيرون آمدند در حالى كه پارچه‏اى در دست داشتند، اشكهاى خود را پاك مى‏كردند و پشت سر ايشان غلامى بود. امام سجاد (عليه السلام) نشستند در حالى كه نمى‏توانستند جلوى اشك خود را بگيرند، صداى گريه و ناله بلند شد، امام (عليه السلام) اشاره به سكوت كردند، هنگامى كه سكوت برقرار شد امام سجاد (عليه السلام) خطبه‏اى ايراد كردند:
حمد مخصوص خداوند است كه رب العالمين است، رحمن و رحيم و مالك روز جزاست، پديد آورنده همه مخلوقات است، آنكه دور است در آسمانها مرتفع شده و نزديك است به گونه‏اى كه نجواى ما را مى‏شنود. او را حمد مى‏كنيم بر امور عظيمه، سختى‏ها و مصائب عظيمى كه دلخراش، رقت بار و جانسوز هستند. اى مردم! خداوند تعالى كه حمد مخصوص اوست ما را به مصائب عظيمى امتحان نمود و شكافى عظيم در اسلام پديد آمد، اباعبدالله الحسين (عليه السلام) و خانواده‏اش كشته شدند، زنان و كودكان او اسير شدند، سر او را بر روى نيزه در شهرها گرداندند واين مصيبتى است كه همانند آن مصيبتى ديده نشده است. اى مردم! كداميك از شما بعد از قتل او مسرور خواهيد بود؟ يا كدام قلب است كه به خاطر او محزون نباشد يا كدام چشم است كه بتواند اشك خود را ضبط كند؟ به تحقيق درندگان و وحوش از قتل او گريستند، درياها و امواج آن، آسمانها واركان آن، زمين و كرانه‏هاى آن، درختان و شاخه‏هاى آنها، ماهيان دريا، ملائكه مقربين و تمامى اهل آسمانها گريستند. اى مردم! كدام قلب است كه از قتل او محزون نشود، يا كدام دل است كه آه و ناله نكند يا كدام گوش است كه اين را بشنود و كر نشود؟ اى مردم! صبح كرديم در حالى كه آواره، طرد شده و رانده شده از شهرها بوديم گويا كه ما فرزندان ترك يا كابل هستيم بدون اينكه جرمى انجام داده باشيم، ما اين را از پدران خود هم نشنيده‏ايم، به خدا قسم اگر پيامبر آنگونه كه سفارش ما را كردند پيشنهاد قتال و جنگيدن با ما را كرده بود اينان بيش از آنچه انجام دادند، نمى‏توانستند مرتكب شوند. همه ما از خدائيم و همه به سوى خداوند باز مى‏گرديم. از مصيبتى كه چه عظيم چه فجيع چه جانسوز چه دلخراش و چه تلخ بود، به خداوند شكايت مى‏كنم كه او عزيز و صاحب انتقام است.
صوحان بن صعصعه بن صوحان عبدى كه زمينگير بود برمى خيزد و زمينگير بودن خود را به عنوان عذر ذكر مى‏كند. امام سجاد (عليه السلام) عذر او را مى‏پذيرند، از او تشكر و قدردانى مى‏كنند و براى پدر او طلب رحمت مى‏كنند. زين العابدين (عليه السلام) همراه با خانواده خود داخل شهر مى‏شوند.(1) ابراهيم بن طلحه بن عبيدالله نزد امام (عليه السلام) مى‏آيد و مى‏گويد: چه كسى غالب شد؟ امام (عليه السلام) مى‏فرمايند: هنگامى كه وقت نماز رسيد برخيز و اذان بگو، آنوقت خواهى فهميد كه چه كسى غالب شده است.(2)اما ام كلثوم زينب (عليها السلام) چنين سروده است:
اى شهر جد ما ما را نپذير

 

چونكه ما با حسرتها و حزن‏ها آمده‏ايم

از تو خارج شديم در حالى كه همه اهل ما با ما بودند

 

بازگشتيم در حالى كه هيچ مرد و فرزندى با ما نيست

آنگاه زينب دختر اميرالمؤمنين (عليه السلام) در مسجد را گرفت و فرياد زد: يا جداه! من خبر شهادت برادرم حسين را آورده‏ام. سكينه فرياد زد: يا جداه از آنچه بر ما گذشت به تو شكايت مى‏كنيم، به خدا قسم ما قسى‏تر از يزيد را نديديم، هيچ كافر و مشركى را بدتر، ستمكارتر و تند خوتر از او نديديم، او با چوب خود بر حلقوم پدرم مى‏زد و مى‏گفت: اى حسين اين زدن را چگونه مى‏بينى؟(3) بانوان خاندان رسالت بر سيد الشهداء (عليه السلام) اقامه ماتم كردند و لباس سياه پوشيدند در حاليكه شب و روز نوحه مى‏كردند و امام سجاد (عليه السلام) غذاى آنها را آماده مى‏كردند.(4) در روايت امام صادق (عليه السلام) آمده است: هيچ زن هاشمى خضاب نكرد و روغن به بدن خود نماليد و سرمه به چشم خود نكشيد تا پنج سال كه مختار سر عبيدالله بن زياد را فرستاد.(5) اما رباب آنقدر بر اباعبدالله (عليه السلام) گريست كه اشك چشم او خشك شد، بعضى از كنيزها به او گفتند كه سويق (قاووت) اشك را جارى مى‏كند، او نيز دستور داد كه برايش سويق آماده سازند تا اشكهاى او دائماً جارى باشد.(6) از جمله مرثيه‏هاى او درباره ابى عبدالله (عليه السلام) اينست:(7)
آن كس كه نور بود و همگان به واسطه او روشنايى مى‏گرفتند   در كربلا كشته شده در حالى كه دفن نشده است
اى نوه پيامبر خداوند به تو جزاى خير دهد

 

و زيانبارى ميزان‏ها دور باد

براى من كوهى محكم بودى كه به آن پناه مى‏بردم

 

و با مهربانى ما را همراهى مى‏كردى

اكنون چه كسى براى ايتام و فقراء باقى مانده   و چه كسى غنى كننده و پناه هر مسكين است
به خدا قسم هيچ خويشاوندى در عوض خويشاوندى   شما نمى‏خواهم تا آنكه ميان خاك و گل پنهان شوم
اما على بن الحسين (عليه السلام) از مردم بريد تا از فتنه‏ها دور باشد و به عبادت و گريه و زارى بر پدرش بپردازد، شب و روز مى‏گريست تا جايى كه بعضى از دوستان گفتند: ما مى‏ترسيم كه شما خودتان را هلاك كنيد. امام (عليه السلام) فرمود: من حزن و اندوه خود را به خداوند شكايت مى‏كنم و از خداوند چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. يعقوب پيامبر بود، خداوند يكى از فرزندان او را از او مخفى كرد در حالى كه دوازده فرزند ديگر نزد او بودند و او مى‏دانست كه فرزندش زنده است، مع هذا آنقدر گريست تا آنكه چشمانش سفيد شد. من نگاه كردم به پدرم و برادرانم و عموهايم و اصحاب و ياران كه همگان در اطراف من به قتل رسيده بودند، چگونه حزن من سپرى شود در حالى كه من شهادت فرزندان فاطمه (سلام الله عليها) را بياد نمى‏آورم مگر آنكه اشك مى‏خواهد خفه‏ام كند و هنگامى كه به عمه‏ها و خواهران خود نگاه مى‏كنم به ياد مى‏آورم كه آنها از خيمه‏اى به خيمه ديگر فرار مى‏كردند.

شعله ور شدن آتش در خيمه‏ها را مى‏ديد

 

در حالى كه آنها خيمه‏هاى غيرت بودند

مى‏ديد هجوم كفر و گمراهى را

 

بر دختران وحى و رسالت

مى‏ديد در ميان بانوان نبوت

 

چيزهايى كه در هيچ شريعتى جوانمردى نيست

از غارت آنها و سلب آنها و زدن آنها

 

در حالى كه هيچ پناهى جز پروردگار نداشتند

مى‏ديد كه بانوان پاك را حركت مى‏كردند

 

بسوى فرزند زانيه در حالى كه صورتهاى آنها پيدا بود

مى‏ديد كه بانوان طاهره ايستاده‏اند

 

 

در برابر يزيد پليد و طاغى

اى رسول خدا! به تو شكايت مى‏بريم از آنچه كه امت تو با فرزندان پاك تو، انجام دادند، وسيعلم الذين ظلموا أى منقلب ينقلبون والحمد لله رب العالمين.
-----------------------------------------------
1-لهوف ابن طاووس ص 116.
2-أمالى شيخ طوسى ص 66.
3-رياض الأحزان ص 163.
4-محاسن البرقى ج 2، ص 420.
5-مستدرك الوسائل ج 2، ص 215.
6-بحار الانوار ج 10، ص 235.
7-أغانى ج 2، ص 158.
---------------------------------------
استاد سيد عبدالرزاق مقرم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page