جواب دندانشكن عباس (عليه السلام) به شمر لعين

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

راوى گويد: فرمان عبيدالله بن زياد پليد به عمربن سعد نحس ، به اين مضمون رسيد كه او را تحريص مى نموده به تعجيل در قتال و بيم داده بود از تاءخير و اهمال . پس لشكر شيطان به امر آن بى ايمان ، رو به جانب امام انس و جان آوردند و شمرذى الجوشن ، آن سرور اهل فتن ، ندا در داد كه كجايند خواهرزادگان من : عبدالله ، جعفر، عباس ، و عثمان ؟ امام حسين (عليه السلام) به برادران گرامى خويش فرمود: جواب اين شقى را بدهيد گرچه او فاسق و بى دين است ولى از زمره دائى هاى شماست . آن جوانان برومند حيدر كرار به آن كافر غدار، فرمودند: تو را با ما چه كار است ؟ آن ملعون نابكار عرضه داشت : اى نورديدگان خواهرم ! شما در مهد امان به راحت باشيد و خود را با برادرتان حسين ، به كشتن ندهيد و ملتزم قيد طاعت يزيد پليد اميرالمؤ منين (؟!) باشيد تا به سلامت برهيد.
قال : فناداه العباس بن على :
تبت يداك ولعن ما جئت به من اءمانك يا عدو الله ، اءتامرنا اءن نترك اءخانا و سيدنا الحسين بن فاطمة و ندخل فى طاعة اللعناء اءولاد اللعناء.
قال : فرجع الشمر الى عسكره مغضبا.
قال الراوى : ولما راءى الحسين (عليه السلام) حرص القوم على تعجيل القتال و قلة انتفاعهم بالمواعظ الفعال والمقال قال لاءخيه العباس :
((ان استطعت اءن تصرفهم عنا فى هذا اليوم فافعل ، لعلنا نصلى لربنا فى هذه الليلة ، فانه يعلم اءنى اءحب الصلاة له و تلاوة كتابه)).
قال الراوى : فساءلهم العباس ذلك ، فتوقف عمر بن سعد.
فقال له عمرو بن الحجاج الزبيدى :
والله لو اءنهم من الترك و الديلم وساءلوا مثل ذلك لاءجبناهم ، فكيف و هم آل محمد، فاءجابوهم الى ذلك .
پس حضرت عباس (عليه السلام) به آن پليد، فرياد برآورد كه دستت بريده باد وخدا لعنت كناد مر اماننامه ترا! اى دشمن خدا؛ ما را امر مى كنى كه برادر و سيد خود حسين فرزند فاطمه عليهماالسلام را وابگذاريم و بنده طاعت لعينان و اولاد لعينان باشيم ؟! راوى گويد: شمر بى باك پس از استماع اين كلام از فرزند امام ، مانند خوك خشمناك به جانب لشكريان شتافت و بازگشت به سوى نيروهاى خود نمود. راوى گويد: چون آن فرزند سيد انام ، حسين (عليه السلام)، مشاهده نمود كه لشكر شقاوت اثر حريص اند كه به زودى نائره جنگ را مشتعل سازند و به امر قتال بپردازند و كلام حق و موعظه آن صدق مطلق ، اصلا بر دلهاى سخت ايشان اثر ندارد و نه مشاهده صدور افعال حميده و اقوال جميله آن جناب براى ايشان انتفاعى حاصل است ، به برادرش ابوالفضل فرمود: اگر تو را قدرت است در اين روز، شر اين اشقيا را از ما بگردان و ايشان را باز گردان كه شايد امشب را از براى رضاى پروردگار نماز بگزارم ؛ زيرا خداى عزوجل مى داند كه نماز از براى او و تلاوت كتاب او را بسيار دوست مى دارم . راوى گويد: حضرت عباس (عليه السلام) از آن گروه حق نشناس مهلت يك شب را درخواست كرد. عمرسعد لعين تاءمل كرد و جواب نداد. عمرو بن حجاج زبيدى به سخن آمد و گفت : به خدا سوگند كه اگر به جاى ايشان ، تركان و ديلمان مى بودند و اين تقاضا را از ما مى كردند، البته ايشان را اجابت مى نموديم ، حال چه شده كه آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) را مهلت نمى دهيد؟! پس آن مردم بى حيا، يك شب را به
قال الراوى : و جلس الحسين (عليه السلام) فرقد، ثم استيقظ وقال : ((يا اءختاه انى راءيت الساعة جدى محمدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و اءبى عليا و اءمى فاطمة و اءخى الحسن وهم يقولون : يا حسين انك رائح الينا عن قريب)).
وفى بعض الروايات : ((غدا)).
قال الراوى : فلطمت زينب وجهها وصاحت وبكت .
فقال لها الحسين (عليه السلام): ((مهلا، لا تشمتى القوم بنا)).
ثم جاء الليل ، فجمع الحسين (عليه السلام) اءصحابه ، فحمد الله و اءثنى عليه ، ثم اءقبل عليهم و قال : ((اءما بعد، فانى لا اءعلم اءصحابا اءصلح منكم ، ولا اءهل بيت اءفضل من اءهل بيتى ، فجزاكم الله عنى جميعا خيرا، و هذا الليل قد غشيكم فاتخذوه جملا، ولياءخذ كل رجل منكم بيد رجل من اءهل بيتى ، و تفرقوا فى سواد هذا الليل و ذرونى و هؤ لاء القوم ، فانهم لا يريدون غيرى .
خامس آل عبا، مهلت دادند. راوى گويد: امام حسين (عليه السلام) بر روى زمين بنشست و لحظه اى او را خواب ربود، پس بيدار شد و به خواهر خود فرمود: اى خواهر! اينك در همين ساعت جد بزرگوار خود حضرت محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم) و پدر عالى مقدار خويش على مرتضى و مادرم فاطمه و برادرم حسن عليهم السلام را در خواب ديدم كه فرمودند: اى حسين ! عنقريب نزد ما خواهى بود. و در بعضى روايات چنين آمده است كه فردا به نزد ما خواهى بود. راوى گويد: علياى مخدره زينب خاتون پس از شنيدن اين سخنان از آن امام انس و جان ، سيلى به صورت خود نواخت و صيحه كشيد و گريه نمود. امام حسين (عليه السلام) فرمود: اى خواهر مهربان ، آرام باش و ما را مورد شماتت دشمن مساز.
--------------------------------------------
نويسنده : سيد بن طاوس
مترجم : محمدطاهر دزفولى
به كوشش : صادق حسن زاده

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page