امام حسين عليه السلام و سركشى به تپه ها وگرنه هاى اطراف

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

101 - بهبهانى گويد:
شبى امام حسين عليه السلام از خيمه ها بيرون آمد و دور شد. نافع بن هلال (1) شمشير خود را برداشت و به سرعت خود را به امام رساند. ديد كه آن ح تپه ها و بلنديهاى مشرف به خيمه گاه را بررسى مى كند. به پشت خود نگاه كرد و مرا ديد. پرسيد: كيستى ؟ نافع گفت : منم فدايت شوم ! بيرون آمدن شبانگاه تو به طرف لشكرگاه اين طغيانگر نگرانم ساخت . فرمود: هلال ! بيرون آمده و اين تپه و بلنديها را بررسى مى كنم تا مبادا پناهگاهى براى حمله به خيمه گاه ما در روز نبرد باشد. آنگاه در حالى كه دست چپ مرا گرفته بود برگشت فرمود: به خدا كه اين همان وعده تخلف ناپذير است . سپس فرمود: نافع ! نمى خواهى از بين اين دو كوه ، هم اينك راه خود را گرفته و بروى و خود را نجات دهى ؟ نافع به پاى حضرت افتاد و عرض كرد: مادر نافع به عزايش بنشيند، سرورم ! شمشيرم را به هزار خريدم . از تو جدا نمى شوم تا آنكه اين دو از بريدن و رفتن باز مانند. آنگاه از من جدا شد و به خيمه خواهرش رفت . به اميد آنكه زود بيرون آيد كنار خيمه ايستادم . خواهرش از او استقبال كرد و برايش پشتى گذاشت . نشست و با خواهر محرمانه سخن گفت . چيزى نگذاشت كه زينب به گريه افتاد و صدايش بلند شد: واى برادرم ! شهادت تو را مى بينم . سرپرستى اين مشت زنان و كودكان هم به گردن من مى افتد. اين گروه هم آنچنان كه مى دانى با ما كينه اى ديرينه دارند.
امتحانى سخت است . شهاد، اين جوانان برگزيده و ماههاى بنى هاشم بر من سخت است . آنگاه پرسيد: آيا يارانت را آزموده اى ؟ من بيم دارم هنگام نبرد، تو را تنها گذارند. امام گريست و فرمود: به خدا قسم آنان را آزموده ام . آنان جز دليرمردان نجيب نيستند كه همچون انس كودك به شير مادر، بار مرگ مانوس و همدمند.
چون نافع آن سخنان را شنيد، دلش سوخت و گريست و راه خود را به طرف خيمه حبيب بن مظاهر انداخت . او را ديد كه نشسته و شمشيرش در دست اوست . سلام داد و بر در خيمه نشست .
حبيب پرسيد: نافع ! براى چه بيرون آمده اى ؟ نافع ماجرا را گفت . حبيب گفت : به خدا اگر انتظار فرمان امام نبود، همين شبانه بر آنان مى تاختم . نافع گفت : حبيب من ! حسين را در حالى نگرانى خواهرش نزد وى گذاشتم . فكر مى كنم زنان ديگر هم مثل زينب در حسرت و بيم ، باشند.
مى خواهى يارانت را جمع كنى و با زنان سخنى بگويى كه دلشان آرام شود و بيمشان برود؟ صحنه اى از ح زينب ديدم كه قرار از من ربود. حبيب گفت : باشد.
حبيب از سويى و نافع از سوى ديگر رفت ، ياران را صدا كردند، همه از خيمه هايشان بيرون آمده و جمع شدند. وى به بنى هاشم گفت : شما به خيمه هايتان برگرديد، چشمانتان بى خواب مباد! آنگاه خطاب به اصحاب گفت : اى غيرتمندان ! اى شير مردان ! نافع چنين و چنان خبر مى دهد. خواهر پيشوايتان را ديده كه با ديگر افراد خانواده ، گريان و هراسانند. خبر دهيد كه چه تصميمى داريد؟ همه شمشيرها بركشيدند و عمامه ها از سر برگرفتند و گفتند: حبيب ! به خدايى قسم كه ما را با اين موقعيت ، شرافت بخشيد. اگر اين گروه حمله كنند، سرهايشان را دور مى كنيم و آنان را خوار و ذليل به نياكانشان ملحق مى سازيم و به سفارش پيامبر خدا درباره فرزندان و دخترانش عمل مى كنيم . گفت : پس با من بياييد. برخاست و راه افتاد. آنان هم در پى او، تا آنكه بين طنابهاى خيمه ها ايستاد و صدا زد: اى خاندان ما! اى سروران ما! ايخاندان رسول خدا! اينك اين تيغهاى جوانان شماست . سوگند خورده اند كه جز در گردن بدخواهان شما فرو نبرند و اين نيزه هاى جوانان شماست كه قسم خورده اند جز در سنيه هاى آنان كه جمع شما را پريشان مى كنند وارد نكنند.
حسين عليه السلام به زنان فرمود: نزد آنان بيرون رويد اى خاندان خدا. زنان همه بيرون آمدند، در حالى كه نالان بودند و مى گفتند: اى پاكمردان ! از زنان فاطمى پشتيبانى كنيد. چه عذرى خواهيد داشت روز ديدار يا جدمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اگر ما از آنچه بر ما فرود آمد شكايت كنيم .
آن ح بگويد: مگر حبيب و يارانش حاضر نبودند و نمى ديدند و نمى شنيدند؟
به خدا قسم آنان چنان ضجه زدند و ناليدند كه اسبهايشان به آن صدا گرد آمدند و و شيهه كنان اين سو و آن سو مى رفتند. گويا هر يك ، سوار و صاحب خود را صدا مى زد. (2)
----------------------------------------------------
1- در برخى منابع ، هلال بن نافع آمده است .
2- الدمعه الساكبه ، ج 4، ص 273.
--------------------------------------------
گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم
ترجمه: جواد محدثى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page