محمد علی مردانی
ای که در کوی وفای دوست تنها می روی
مست وحدت در مقام قرب یکتا می روی
می روی تا در حریم کعبه بینی روی دوست
تا کنی آیینه دل را مصفا می روی
شسته ای از شوکت و مال و منال خویش دست
فارغ از اندیشه امروز و فردا می روی
راز وحدت بین در آن سامان که با شاه و گدا
یکزمان و یکدل و یکسان و یکجا می روی
حالیا، تا محرم اندر کوی جانان گشته ای
با صفای دل بر محبوب یکتا می روی
پاک از نور حقیقت لوح دل کن چو کلیم
گر پی دیدار حق در طور سینا می روی
راه بس دشوار و شیطان سد راه است ای رفیق
هان مشو غافل که این ره بی محابا می روی
می کنی شب زنده داری در هوای روز وصل
گر نبینی مهر روی یار بی جا می روی
بانگ لبیک اجابت از لب دلبر خوش است
ورنه بیهوده است، کاین پایین و بالا می روی
جامه تلبیس از تن دور کن گر چو ن مسیح
بر سردار بلا ار بهر مولا می روی
عاشقان را خلوت دل جایگاه دلبر است
بی جهت مجنون صفت در کوه و صحرا می روی
شو چو مردانی گدای ره نشین کوی دوست
کز پی دیدارتان ماه دلارا می روی
--------------------------------------------------
منبع : سايت لبيك