مجلس بيست و نهم : تشكيل حكومت بنى اميه

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

ناگفته نماند كه حكومت ظالمانه بنى اميه را عثمان تشكيل داد و در دوران حكومتش پايه گذارى نمود چه خودش از بنى اميه بود عثمان بن ابى العاص بن امية بن عبدالشمس بن عبد مناف عثمان خليفه سوم بود و اهل تسنن او را از غيره مبشره ميدانند و مادر عثمان اردى بنت كريز بن ربيعة بن حبيب حبيب بن عبدالشمس بن عبد مناف است و ما در اردى بيضاءست كنيه او ام الحكم و دختر جناب عبدالمطلب است پس مادر عثمان عمه زاده پيغمبر (ص ) مى شود.
و وليد بن عقبة بن ابى معط بن ابان ابى عمرو بن امية بن عبدالشمس بن عبد مناف برادر مادرى عثمان بن عفان و مراد از فاسق در آيه شريفه يا ايها الذين جائكم فاسق بنباء فتبينوا اوست .
عثمان در سال ششم عام الفيل متولد شد و در روز هجدهم ذى الجه سال سى و پنج ه از دنيا رفت و حكم ابن ابى العاص پدر مروان عموى عثمان را پيغمبر (ص ) لعن فرمود و دستور داد كه او را از مدينه طيبه اخرج كنند به طائف رفت رانده شده بود تا عثمان به خلافت رسيد آنوقت عثمان او را بمدينه آورد و ما قبلا گفتيم كه عثمان و بنى اميه از عبدمناف نبودند بلكه از غلام رومى عبدالشمس ‍ بودند كه او را پسرخوانده خود قرار داد.
خلافت عثمان
عمر در لحظات آخر عمرش براى اينكه خلافت به على (ع ) و بنى هاشم نرسد و به عثمان و بنى اميه منتقل شود فكرى كرد و مجلس ‍ شورايى تشكيل داد و اين مجلس را طورى تشكيل داد كه خلافت به عثمان برسد و تشكيل اين شوراى شش نفرى بزرگترين بلا و مصيبت براى جهان اسلام بود و عواقب وخيمى براى مسلمانان ببار آورده و طورى تنظيم شده بود كه بخوبى ميتوانست خلافت را از بنى هاشم بيرون برد و در دامن بنى اميه قرار دهد.
عمر هنگامى بفكر تشكيل شورا افتاد كه دلش از خنجر ابولؤ لؤ پاره شده بود و لحظات آخر عمرش را ميگذرانيد و ميگفت آه اگر ابوعبيد زنده بود او را جانشين خود ميساختم چون امين امت بود و اگر سالم مولاى ابوحذيفه زنده بود او را بعد از خود نامدار مسلمانان ميكردم زيرا او خدا را زياد دوست ميداشت .
عمر از مرگ ابوعبيده قبركن مدينه اظهار تاءسف ميكرد و حق هم داشت زيرا او يكى از كارگردانان خلافت در روز سقيفه بود و سالم هم برده اى بيش نبود ولى چه شد كه تمام فضايل و مناقب و سفارشات نبى اكرم (ص ) را درباره على فراموش كرد و او را در شورا در رديف عبدالرحمن قرار داد و افسوس از مرگ يك قبركن مدينه ميخورد.
بارى در لحظات آخر عمر خلافت را ميان شش نفر به شورا گذاشت :
على بن ابيطالب عليه السلام
زبير بن عوام
عبدالرحمن بن عوف
سعد بن ابى وقاص
طلحة بن عبيداله
عثمان بن عفان
پس از استحكام پايه هاى شورا قواى نظامى را براى اجراى دستور خود بر آنان گمارد و گفت اگر پنج نفر از آنها در امر خلافت يكى اتفاق كردند يكى مخالف بود گردن او را بزنيد و اگر چهار نفر اتفاق كردند و دو نفر مخالف شوند گردن آن دو نفر را بزنيد و اگر سه نفر با شورا موافقت كردند و سه نفر مخالف بودند با آن دسته اى موافقت كنيد كه عبدالرحمن در بين آن باشد و بقيه را كه مخالف هستند بقتل برسانيد.
به چه سبب دستور قتل مخالفين را صادر نمود، مگر مخالف با شورا موجب خروج از دين و ارتداد ميشد؟
ولى على (ع ) چه زود از اين نقشه مزورانه اطلاع حاصل نمود و فهميد كه تشكيل شورا تنها بمنظور حق او است و لذا به عمويش ‍ عباس گفت : عموجان خلافت از خاندان ما برگردانيده شد عباس گفت : چه كسى به تو خبر داد؟ على (ع ) فرمود: عمر عثمان را در رديف من قرار داد و حكم نمود كه اكثريت موافقت نمايند آنگاه موافقت با دسته اى كه عبدالرحمن با آنها است لازم نموده و بديهى است كه سعد بن ابى وقاص با پسرعمش مخالفت نميكند و عبدالرحمن هم داماد عثمان است و قطعا هم با يكديگر اختلاف نخواهند كرد و در نتيجه عثمان خليفه خواهد شد. تاريخ طبرى ، جلد 5 ص 35.
انتخاب باطل
اعضاء شورا در محاصره پليس انتظامى مورد تهديد قرار گرفتند تا هر چه زودتر خليفه را انتخاب و سپس اعلام نمايند اعضاء و شورا با عجله هر چه تمامتر در اين باره به گفتگو و بحث پرداختند تا بالاخره خلافت را به عثمان واگذار نمودند.
نقل شده آنروزى كه عمر درگذشت تا سه روز كار خلافت بجهت شورا تاءخير افتاد روز چهارم كه غره محرم سال بيست و چهار هجرى بود عثمان پيراهن خلافت را در بر كرده و يازده سال و چند ماه مدت خلافت او بود و اواخر سال سى و پنج هجرى روز چهارشنبه بعد از عصر قتل او واقع شد.
خلافت عثمان در حقيقت زنگ خطرى بود كه بر اثر آن فتنه هايى سراسر جهان اسلام را فرا گرفت و مسلمانان در تاريكى وحشت زايى قرار گرفتند كه اثرى از نور و روشنايى در آن وجود نداشت .
هنگاميكه عثمان بر تخت خلافت نشست بنى اميه از فرط خوشحالى در پوست خود نميگنجيدند پيرامون او گرد آمده با هياهو و دادن شعار او را از مسجد بخانه آوردند آرى چرا بنى اميه خوشحال نباشند و چرا شعار ندهند و حال آنكه با روى كار آمدن خلافت عثمان زيربناى حكومت اموى مستحكم گرديد.
بارى خلفا بنى اميه زمامدارانى ستمگر و ياغى و سركش و بيدين و فاسق و متجاوز و خودسر بودند و مردم را به كارهاى زشت و ناپسند وادار كرده و از كارهاى خوب و پسنديده باز ميداشتند و نواميس مسلمانان را ملعبه خويش ميساختند، اين خودسرى و بى بند و بارى از روزى آغاز شد كه عثمان كرسى خلافت را اشغال نمود زيرا روش سياسى و اجتماعى او مخالف كتاب خدا و خارج از طريق حق و عدالت بود كه ما اكنون نمونه هايى را يادآور ميشويم .
غارت اموال بيت المال
مقتضاى سياست مالى و اقتصادى اسلام آنست كه بيت المال در مصالح مسلمانان و در راه مبارزه با فقر و بيچارگى مصرف گردد تا ريشه فقر و محروميت از ميان اجتماع قطع شده و خانواده هاى محروم و بى بضاعت مورد ترحم و عطوفت قرار بگيرند و به نيازهاى طبقه عاجز و درمانده رسيدگى شده و از زنان بيوه و اطفال يتيم و بى سرپرست تفقد بعمل آيد و نيازمنديهاى آنان برطرف گردد.
ولى با كمال تاءسف در دوران رياست و زمامدارى عثمان اين سنت و سيره بدست فراموشى سپرده شد. او ثروت مسلمانان را بخود اختصاص داده و بنى اميه را بر بيت المال مسلمين مسلط ساخت و آنها مطلق العنان گرديدند بهر كه مايل بودند بذل و بخشش نمودند و افراديكه مورد علاقه آنها نبودند محروم ميساختند گويى كه بيت المال مسلمين ملك مطلق آنان بود.
مثلا وقتى ابوسفيان تبريك خلافت عثمان را گفت دويست هزار درهم به او عطا كرد و عبداله بن سعد كه برادر رضاعى عثمان بود و دستور داد غنايم فتح آفريقا از طرابلس تا طنچه را به او بخشند و مسلمانان ديگر را محروم ساخت ((شرح ابن ابى الحديد))
سعد بن عاص كه يكى از بدكاران و فساق بنى اميه بود چنانكه پدرش نيز از سران مشركين محسوب ميشد كه در جنگ بدر بدست على (ع ) كشته شد يكصد هزار درهم از بيت المال مسلمين بچنين شخص فاسدى عطا كرد ((اسدالغابه ، ج 3، ص 31))
عثمان وليد بن عقبه را حاكم مطلق العنان كوفه قرار داد كه هر چه ميخواهد بكند و او هر چه توانست بعنوان وام از بيت المال اختلاس ‍ نمود تا آنكه عبداله مسعود كه كليددار بيت المال بود از وى مطالبه كرد تا اموالى را كه بعنوان قرض از بيت المال گرفته مسترد نمايد وليد ناگزير جريان را به عثمان گزارش داد بمجد رسيدن نامه عثمان به عبداله بن مسعود چنين نوشت : تو خزينه دار ما هستى تو را نميرسد كه وليد را در خصوص مالى كه از بيت المال استقراض نموده تحت فشار قرار دهى .
چون اين نامه بدست ابن مسعود رسيد كليد بيت المال را نزد وليد افكند و گفت من گمان ميكردم خزينه دار مسلمانانم تا اكنون معلوم شد كليددار بنى اميه ميباشم حال كه چنين است نيازى به ماندن درين پست ندارم .
واقدى نقل ميكند كه ابوموسى اشعرى مال عظيمى را از بصره بسوى عثمان فرستاد و ولى او تمام آن مال را ميان اهل و اولاد خود قسمت نمود.
نقل شده آنروزى كه عثمان از دنيا رفت صد و پنجاه هزار دينار و هزار هزار درهم موجودى او بوده و قيمت ضياع او كه در وادى القرى و حنين بوده و صد هزار دينار بشمار ميرفت و اسب بسيار و شتران بيشمارى از او باقى ماند و در زمان خلافت عثمان بسيارى از اصحاب بسبب عطاياى او مالدار شدند.
مثلا زبير بن عوام از عطاياى عثمان خانه هاى قيمتى بنا كرد و بعد از وفاتش پنجهزار دينار وجه نقد و هزار اسب و هزار بنده و هزار كنيز و اشياء ديگرى از او باقى ماند و مانند طلحه كه دولتش بمرتبه اى رسيد كه غله عراقش هر روزى هزار دينار ميشد و بعضى بيشتر گفته اند.
و مانند عبدالرحمن بن عوف كه صد اسب و هزار شتر و ده هزار گوسفند داشت و بعد از فوتش ربع ثمن مالش هشتاد و چهار هزار دينار بوده است ((تتمه المنتهى حاج شيخ عباس قمى ))
بر حربگاه چون ره آن كاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه و غلغله در ششجهت فكند
هر چند بر تن شهدا چشم كار كرد
هم گريه بر ملائك هفت آسمان فتاد
بر زخمهاى كارى تير و سنان فتاد
هر جا كه بود آهويى از دشت پا كشيد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
هر جا كه بود طايرى از آشيان فتاد
بر پيكر شريف امام زمان فتاد
شد وحشتى كه شور قيامت ز ياد رفت
بى اختيار نعره هذا حسين از او
چون چشم اهل بيت بر آن كشتگان فتاد
سر زد چنانكه آتش از او در جهان فتاد
پس با زبان پر كله آن بضعت بتول
رو بر مدينه كرد كه يا ايها الرسول
---------------------------
حضرت آيت الله حاج سيداحمد ميرخانى (ره )

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page