مجلس بيست و يكم : گريه اهل آسمانها و زمين و تمام موجودات عالم بر حسين عليه السلام

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

در مجلس قبل شرح گريه ملائكه و جن و طيور را مفصلا بيان كرديم و اينك در اين مجلس گريه آسمانها و زمين و اهل آنها را نقل خواهيم كرد:
در كامل الزياره از اميرالمؤ منين (ع ) روايت ميكند كه در رحبه كوفه اين آيه مباركه را تلاوت ميفرمود: فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين .
ناگاه حسين (ع ) از درى از درهاى مسجد وارد شد فرمود: اما اءن هذا سيقتل و يبكى عليه السماء و الارض . آيه شريفه فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين درباره هلاكت قبطيان و قوم فرعون است كه فوت ايشانرا تحقير مينمايد به اينكه آسمان و زمين بر ايشان گريه نكرد و اعتنايى بر مرگ ايشان ننمود از مفهوم اين آيه استفاده ميشود كه اگر كسى مؤ من و خداپرست باشد آسمان و زمين بر مرگ او گريان شود.
در مجمع البيان نقل ميكند كه از ابن عباس نقل كردند كه آيا آسمان و زمين بر فوت كسى گريه ميكند گفت بلى چون مؤ من از دنيا ميرود و محل عبادت او در زمين و مصعد عمل او در آسمان كه محل بالا بردن عمل او باشد بر او گريه ميكنند.
انس بن مالك از حضرت رسول (ص ) روايت ميكند كه حضرتش فرمود: ما من مؤ من الا وله باب يصعد منه عمل و باب ينزل منه رزقه فاذا مات بكيا عليه .
يعنى هيچ بنده مؤ من نباشد مگر آنكه براى او دو در باشد يكى از آن عملش بالا برود و ديگرى روزى او برايش نازل ميگردد و چون اين بنده بميرد اين دو در از عروج عمل نزول رزق محروم مانند و بر او بگريند.
مرحوم ((سيد مهدى تبريزى )) ((صاحب خلاصة الاخبار)) در كتاب ((رياض المصائب )) گويد كه ابن عباس در تفسير آيه شريفه فما بكت عليهم السماء و الارض گفته چون پيغمبرى از دنيا ميرود آسمان و زمين چهل سال بر او گريه ميكنند و در رحلت امام چهل ماه و در فوت عالم عامل چهل روز اما در شهادت امام حسين (ع ) آسمان و زمين هميشه گريه ميكنند و دليل اينمطلب آنكه روز قتل آنحضرت از آسمان خون باريد و حمره آسمانى در روز عاشورا ظاهر شد و قبل از آن مشهود نبود و در روز قتل حسين (ع ) هيچ سنگى را از جايش حركت ندادند مگر آنكه در زير آن خون بود.
در امالى و علل الشرايع از ((ميثم تمار)) نقل ميكنند كه به جبله گفت : اى جبله بدان كه حسين بن على عليه السلام شهيد ميشود و سيد شهيدان خواهد بود و همچنين اصحاب او كه در كربلا شهيد ميشوند بر ساير شهدا برترى و مقام خواهند داشت .
اى جبله هر وقت نظر بر آفتاب كردى و آنرا چون خون سرخ ديدى بدانكه حسين بن على (ع ) كشته ميشود جبله گفت روزى از حجره خود بيرون آمدم آفتاب را بر ديوار قرمز ديدم چون بر خورشيد نظر كردم رنگ او را غيرمعمولى ديدم گريه كردم و گفتم بخدا قسم كه حسين امروز كشته شد.
در امالى و عيون از ((ريان بن شبيب )) نقل ميكند كه حضرت رضا (ع ) فرمود كه آسمانهاى هفتگانه و زمينها بر حسين (ع ) گريستند.
((قرطبى اندلسى )) در كتاب عقد از محمد بن شهاب زهرى نقل ميكند كه گفت وقتى شام نزد عبدالملك مروان آمدم جمعى آنجا بودند، عبدالملك از آنان سئوال كرد كه آيا شما ميدانيد كه روزيكه حسين بن على كشته شد در بيت المقدس چه واقع شد، حاضرين جواب ندادند تا نوبت بمن رسيد از من سئوال كرد گفتم اى خليفه شنيده ام كه در روز شهادت حسين بن على (ع ) در بيت المقدس ‍ هيچ سنگى از زمين برداشته نشد مگر آنكه در زير آن خون تازه اى يافتند.
((ابن حجر)) در ((صواعق )) پس از نقل گفتار زهرى ميگويد كه عبدالملك مرا خواست و بمن گفت كه مردم اينموضوع را نميدانند فعلا من بدانم و تو به كسى نبايد بگويى زهرى ميگويد تا عبدالملك زنده بود جراءت نكردم اينموضوع را بكسى بگويم .
جارى شدن خون از سنگ و درخت در روز عاشورا
در كتاب رياض الشهاده نقل ميكند كه در يك فرسخى و موصل محلى است كه آنرا مشهد نقطه گويند و باين علت اين نام را بر آنمحل نهاده اند كه چون سرهاى شهيدان را با اسراء شام ميبردند بهر بلد و منزلى كه ميرسيدند پيش از ورود خود خبر ميدادند كه شهر را آذين بندند و با استقبال بيايند در هر منزل كه ميرسيد اين برنامه را اجرا ميشد ولى به موصل كه رسيد بعادت معهود خبر بحاكم موصل دادند كه شهر را آذين بندند حاكم جمعى از عقلا و پيرمردان را جمع كرده و در اين امر با آنها مشورت كرد و بالاخره قرار شد كه آنها را بشهر راه ندهند و در يك فرسخى شهر از آنها پذيرايى كنند.
در محل پذيرايى سرها را بر نيزه ها نصب كرده بودند در پاى يك سنگ بزرگى سر مطهر منور حضرت ابى عبدالله الحسين ارواح العالمين له الفداء را بر سر نيزه زده در كنار آن سنگ بر زمين زدند در كنار آن خونى از سر مطهر بر آن سنگ چكيد و از آن تاريخ تا مدتهاى مديد هر ساله روز عاشورا از آن سنگ خون تازه ميجوشد و در آنجا مسجدى بنا نهاده و هر سال در روز عاشورا جماعتى زياد از شيعيان در آن محل جمع ميشوند و عزادارى مفصلى مينمايند تا در زمان عبدالملك مروان آن سنگ را از آنجا بردند و ديگر اثرى از آن ظاهر نشد.
دوم
جناب فاضل متتبع آقا ميرزا صدرالدين در جلد دوم كتاب رياض القدس نقل نموده از والد در رياض الاحزان از بعضى از معاصرين خود كه در كتب مقتل نقل كرده كه در سفر مكه عبورم بشهر حماة افتاد در ميان آن باغها مسجدى ديدم كه نام آن مسجدالحسين بود وارد آن شدم در گوشه اى از آن مسجد پرده اى كشيده بودند آن پرده بديوار آويخته بود چون پرده را عقب زدم ديدم سنگى بديوار آويخته و اثر موضع گلوى بريده و شريان در آن سنگ نقش است و خون خشكيده اى هم در آن سنگ موجود ميباشد.
من از خدام مسجد پرسيدم كه اين سنگ چيست و چرا خون دارد و خون كه نجس است نبايد در ميان مسجد باشد گفتند اين سنگى است كه چون لشكر ابن زياد از كوفه به دمشق ميفرتند و سرهاى شهيدان را با اسيران ميبردند چون باين شهر وارد شدند سر بريده حسين (ع ) را روى اين سنگ نهادند و از آن وقت اثر بريده بر اين سنگ مانده چنانكه ميبينى يكى از خدام ديگر گفت من سالها است خادم اين مسجد ميباشم خيلى اتفاق ميافتد كه از ميان عمارت مسجد صداى قرائت قرآن ميشنوم و كسى را نمى بينيم و در هر سال كه شب عاشوراى حسين (ع ) ميشود شب كه از نصف ميگذرد نورى از اين سنگ ظاهر ميشود كه بدون چراغ مردم مسجد ديده ميشوند و عده اى از مردم اينجا جمع ميشوند و در اطراف اين سنگ گريه و عزادارى ميكنند و در آخر شب عاشورا از آن سنگ خون بيرون ميآيد كه اين خون خشكيده كه ميبينى از اثر ترشح همان خونست بعد آن خادم گفت آن خادميكه قبل از من درين مسجد بود ميگفت منهم سالها درين مسجد خدمت ميكردم و اين سنگ را به همين كيفيت در شبهاى عاشورا ديده ام .
ناقل ميگويد چون از مسجد بيرون آمدم از هر كس در شهر از اين مسجد و سنگ پرسيدم مثل گفتار خادم را براى من گفتند.
سوم
در كتاب الرياض القدس مينويسد كه در يكى از شهرهاى روم كوهى شيرى است كه از سنگ تراشيده شده و هر سال روز عاشورا از چشمهاى آن شير دو چشمه آب جارى ميشود تا شب چون شب گردد آن آب قطع ميگردد و مردم آن حوالى از آن آب ميخورند و يادى از لب تشنه حسين (ع ) ميكنند و بر قاتلان آنحضرت لعنت مينمايند.
و در كتاب رياض الشهاده نقل ميكند كه در بلدى از بلاد روم از سنگ شيرى ساخته اند كه در روزهاى عاشورا از دو چشم او خون جارى ميشود تا شب گردد و اهل آن بلد دور آن شير جمع شده عزادارى ميكنند.
چهارم
در كتاب الرياض الشهاده نقل ميكند كه در زمان ما شايع شده است كه در بلاد روم درختى است كه در روز عاشورا نزديك ظهر يكى از شاخه هاى آندرخت سرازير شده از برگهاى آن قطرات خون ميچكد تا غروب آفتاب و بعد آن شاخه خشك ميشود و سال آينده شاخه ديگرى از آن درخت بهمين كيفيت ميگردد و هر سال جمع كثيرى از خلايق بزيارت آندرخت ميروند بعد ميگويد قصه اين درخت را جمع از تجار كه به آن سرزمين رفته بودند و خودشان مشاهده كرده بودند براى من نقل كردند كه بحد تواتر رسيد.
مرحوم دربندى در اسرارالشهاده نقل ميكند كه در ((زرآباد قزوين )) درخت چنارى است كهنسال كه همه ساله ظهر عاشورا ناله اى از آن درخت بر ميآيد و از شاخه اى از آندرخت خون ميريزد و مردم از اطراف و نواحى در آن مكان آمده و به عزادارى و گريه و زارى اشتغال دارند.
مرحوم ((حاج شيخ على اكبر نهاوندى )) نقل ميكند كه قضيه اين درخت را من از عالم جليل جناب آقا يحيى كه از نواده هاى مرحوم ((وحيد بهبهانى )) بود شنيدم ميفرمودند من خودم آن درخت را ديدم و روز عاشورا بزيارت آن رفتم .
پنجم
در ((دارالسلام )) عراقى نقل ميكند كه وقتى عالم جليل آقاى سيدمهدى پسر مرحوم آقا سيدعلى صاحب رياض در كربلا مريض شد دو نفر از علما را كه يكى ((شيخ محمد بن صاحب )) فصول و ديگرى ((حاج ملاجعفر استرآبادى )) كه هر از فحول علماء كربلا بودند در سرداب مقدس حسينى فرستاد كه قدرى از خاك قبر آنحضرت برداشته براى استفشاء آنمرحوم بياورند آن دو عالم جليل غسل كرده لباس احرام پوشيدند وارد سرداب شده قدرى از تربت با آداب آن برداشته آوردند قدرى از آنخاك را يكى از محترمين كربلا گرفته در ميان كفن مادرش گذشت گفت اتفاقا در يكى از روزهاى عاشورا به آن كفن نظر كردم ديدم رطوبتى دارد كفن را باز كردم ديدم آنخاك خون شده و كفن را خونابه نموده است روز يازدهم باز نظر كردم بحالت اول درآمده و ابدا اثر رطوبتى در آن نيست .
معنى گريه موجودات بر حسين عليه السلام
از آيات و روايات و حكاياتى كه تا كنون ذكر شد معلوم گشت كه ملائكه و زمين و آسمان و اهل آن بر حسين (ع ) گريان شدند بلكه حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه در دعاى سوم شعبان ميفرمايد: اءللهم انى اسئلك بحق المولود فى هذا اليوم الموعود بشهادته قتل الستهلاله و ولادته بكته السماء و من فيها و الارض و من عليها و لما يطاء لابتبها قتيل العبرة و سيد الاسرة .
يعنى : خدايا سؤ ال ميكنم از تو بحق مولود امروز كه وعده شهادت او رسيده قبل از آنكه مادرش او را بزايد زمين و آسمان و هر كه در آنها ميباشد بر آنحضرت گريه كردند حتى آنهائيكه هنوز قدم بعرصه دنيا نگذاشته اند چه آنحضرت كشته شده گريه است .
پس همه موجودات عالم چه آنهايى را كه ما بچشم ببينيم و چه نبينيم بر آنحضرت گريان شده اند حال بايد فهميد كه به چه قسم بر آنحضرت گريه كرده اند.
نظر بگفتار: كلم الناس على قدر عقولهم .

چونكه با كودك سر و كارت فتاد
پس زبان كودكى بايد گشاد
مكالمه اولياء خدا با مردم باندازه عقول و افهام مخاطبين است و غالبا از باب استعمال الفاظ در معانى كلى ميباشد.
در خبرى از امام صادق (ع ) وارد شده كه به راوى فرمود: از كسانى مباش كه لفظى را بشنوند و بر يك معنى حمل نمايند و اكثر تاويلات كه در احاديث اماميه وارد است مبنى بر اين قاعده استعمال لفظ در معنى كلى ميباشد لفظ صراط و ميزان كه يكى از عقايد مسلم شيعه است در معنى كلى خود كه گذشتن و عبور نمودن از جهنم به بهشت و سنجش اعمال باشد استعمال شده ولى شخص ‍ بى اطلاع گمان ميكند كه مراد از ميزان همان معنوى لغوى آنست كه ترازو باشد لذا عده اى قائل شده اند كه اعمال را با ترازو ميكشد قهرا اين اشخاص بفكر افتاده اند كه قدر اين ترازو چه مقدار است و نامه عمل چيست و طريقه كشيدن به چه نحو خواهد بود و يا صراط را بمعنى پل گرفته اند كه پلى روى جهنم است قهرا بفكر ميروند كه ساختمان اين پل از چيست و به چه نحو خواهد بود بنابراين اگر از اول لفظ بر يك معنى كلى حمل شود به اين اشكالات برخورد نميشود لذا شارع مقدس هم از ما اعتقاد بصراط و ميزان را خواسته نه حقيقت و چگونگى آنرا و براى همين است كه از چگونگى و جزئيات اين امور در قرآن و احاديث چيزى نمييابيم .
پس از ذكر اين مقدمه ميگوئيم گريستن يك معنى عام دارد كه عبارت از اظهار اندوه و حزن و غمناك بودنست و اين معنى در انسان به ريختن اشك از چشم و بانقباض جبهه ، و در حيوان بصداى بلند است چنانچه وقتى او را بزنند با بچه او را بگيرند يك حال تحسر و تاءسفى براى او پيدا شده كه قهرا صداى خود را بلند ميكند و در ملائكه فقط حزن و اندوه است نه اشك ريختن چون آنان داراى جسم نيستند و در نباتات به پژمردگى برگ و زرد شدن و خشك شدن آنست .
و يا مثلا معنى در اسماء الهى كه بر ذات حضرت بارى اطلاق ميشود غير از اسمايى است كه بر ما نام ميگذارند مثلا اسم رحيم كه يكى از اسماء خداست معنيش اين نيست كه در اثر رقت قلب صنوبرى با بودن قواى جسمانى حالت ترحمى به او دست دهد مثل رحم كردن ما به زيردستان منزه است خدا ازين گفتار پس وصف خدا بصفت رحمت از قبيل سبب بر مسبب باشد يعنى سبب كه رحمت است مجاز باشد از انعام كه اسباب است و از قبيل مجازات در قرآن و اخبار زياد وارد شده است .
---------------------------
حضرت آيت الله حاج سيداحمد ميرخانى (ره )

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page