فصاحت و بلاغت على علیه السلام

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

اما الفصاحة فهو "على عليه السلام" امام الفصحاء و سيد البلغاء و عن كلامه قيل دون كلام الخالق و فوق كلام المخلوقين.
"ابن ابى الحديد"
نطق آدمى از نظر علم منطق فصل مميز انسان از حيوانات ديگر است كه خداوند بحكمت بالغه خويش آنرا وسيله امتياز او قرار داده است چنانكه فرمايد: خلق الانسان علمه البيان [ سوره الرحمن آيه. 3. ]
گوهر نفس كه حقيقت آدمى است با سخنورى تجلى كند و بقول سعدى:
•    تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد
•    عيب و هنرش نهفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد
و بهمين جهت خود امام فرمايد: المرء مخبوء تحت لسانه. يعنى مرد در زير زبانش نهفته است، و هر قدر شيوائى و رسائى سخن بيشتر باشد تأثيرش در شنونده بطور مطلوب خواهد بود.
در دوران جاهليت مقارن ظهور اسلام در عربستان فصحائى مانند امرء القيس و غيره كه اشعار سحر انگيز ميسرودند وجود داشتند ولى فصاحت كلام على عليه السلام همه فصحاى عرب را بتحير و تعجب وا داشت و بالاتفاق در برابر كلام او درمانده شده و او را امير سخن ناميدند.
ابن ابى الحديد گويد او پيشواى فصحاء و استاد بلغاء است و در شأن كلامش گفته اند از سخن خدا فروتر و از سخن مردمان فراتر است و تمام فصحاء فن خطابه و سخنورى را از سخنان و خطب او آموخته اند و اضافه ميكند كه براى اثبات درجه اعلاى فصاحت و بلاغت او همين نهج البلاغه كه من بشرحش اقدام مينمايم كافى است كه هيچ يك از فصحاى صحابه يك عشر آن حتى نصف عشر آنرا نمى توانند تدوين كنند [ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد جلد 1 ص. 12. ]
باز در جاى ديگر درباره فصاحت و بلاغت كلام على عليه السلام گويد:
عجبا كسى در مكه متولد شود و در همان شهر بزرگ گردد و بدون تماس و ملاقات با حكيم و دانشمند و اديبى بقدرى در سخنورى مهارت داشته باشد كه گوئى عالم الفاظ تسخير شده اوست و هر چه را اراده كند بفصيح ترين وجهى بيان ميكند.
علامه فقيد سيد هبة الدين شهرستانى در كتاب "ما هو نهج البلاغة؟ " كه تحت عنوان نهج البلاغه چيست؟ بفارسى ترجمه شده چنين مينويسد:
شخصى از يك دانشمند مسيحى بنام "امين نخله" خواست كه چند كلمه از سخنان على عليه السلام را برگزيند تا وى در كتابى گرد آورده و منتشر سازد دانشمند مزبور در پاسخ وى چنين نوشت:
از من خواسته اى كه صد كلمه از گفتار بليغ ترين نژاد عرب "ابو الحسن" را انتخاب كنم تا تو آنرا در كتابى منتشر سازى، من اكنون دسترس بكتابهائى كه چنين نظرى را تأمين كند ندارم مگر كتابهائى چند كه از جمله نهج البلاغه است.
با مسرت تمام اين كتاب با عظمت را ورق زدم بخدا نميدانم چگونه از ميان صدها كلمات على عليه السلام فقط صد كلمه را انتخاب كنم بلكه بالاتر بگويم نميدانم چگونه كلمه اى را از كلمه ديگر جدا سازم اين كار درست باين ميماند كه دانه ياقوتى را از كنار دانه ديگر بر دارم! سر انجام من اين كار را كردم و در حاليكه دستم ياقوت هاى درخشنده را پس و پيش ميكرد ديدگانم از تابش نور آنها خيره ميگشت!
باور كردنى نيست كه بگويم بواسطه تحير و سرگردانى با چه سختى كلمه اى را از اين معدن بلاغت بيرون آوردم بنا بر اين نو اين صد كلمه را از من بگير و بياد داشته باش كه اين صد كلمه پرتوهائى از نور بلاغت و غنچه هائى از شكوفه فصاحت است! آرى نعمتهائى كه خداوند متعال از راه سخنان على عليه السلام بر ادبيات عرب و جامعه عرب ارزانى داشته خيلى بيش از اين صد كلمه است [ نهج البلاغه چيست ص 28. ]
همچنين شهرستانى در كتاب ديگر مينويسد: از سخنان مستر گرنيكوى انگليسى استاد ادبيات عرب در دانشكده عليگره هندوستان كه در محضر استادان سخن و ادبائى كه در مجلس او حاضر بود و از اعجاز قرآن از او پرسيدند اينست كه در پاسخ آنان گفت: قرآن را برادر كوچكى است كه نهج البلاغه نام دارد آيا براى كسى امكان دارد كه مانند اين برادر كوچك را بياورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ "قرآن كريم" و امكان آوردن نظير آن باشد [ نهج البلاغه چيست ص. 6. ]؟
على عليه السلام در گفتار خود پايبند قواعد فصاحت و بلاغت نبود بلكه سخن او خود بخود شيرين و گيرا است و قواعد فصاحت را بايد از سخنان وى استخراج نمود نه اينكه سخن او را با قواعد فصاحت سنجيد.
سخنان على عليه السلام با شور و حرارت مخصوص، حقيقت و واقعيت را بيان ميكند اجزاء سخنان او همه متناسب و بهم پيوسته است و جمال صورت و كمال معنى بهم مرتبطند، استدلالات آن محكم و منطقش با نفوذ و مؤثر است.
معاويه گفت راه فصاحت و بلاغت را در قريش كسى غير از على نگشود و قانون سخن را غير از او كسى تعليم نكرد. ادباى نامى عرب اقرار كرده اند كه آيين دادرسى و فرمان نويسى از خطبه هاى او بدست آمده است.
لازمه بلاغت قوت فكر وجودت ذهن است كه مرد سخنور بتواند فورا دقايق معانى را در مخزن حافظه خود حاضر كند، اين قوت فكر و كثرت ذكاء در على عليه السلام بحد اعلا وجود داشت و وقتى متوجه بغرنج ترين مطلبى ميشد تمام زواياى تاريك آنرا از فروغ انديشه خود روشن ميساخت.
كلام على عليه السلام بطورى است كه ارتباط منطقى بين جمله هاى آن برقرار است هر مطلبى كه بخاطر آنحضرت خطور ميكرد فورا به بهترين وجهى در قالب كلمات شيوا بر زبانش جارى ميشد و روى كاغذ نقش مى بست بدون اينكه در گفتن و بوجود آوردن آن بخود زحمتى بدهد.
على عليه السلام در تعبيه كلام و فن سخنورى كار را باعجاز رسانيد و همه را متعجب نمود، بنا بنقل ابن شهر آشوب عده اى از اصحاب پيغمبر صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته و مشغول گفتگو در مورد مسائل علمى و ادبى بودند، در اين ضمن گفته شد كه حرف الف در اغلب كلمات داخل شده و كمتر كلامى گفته ميشود كه در آن حرف الف نباشد. على عليه السلام كه در آنجا حاضر بود چون سخن آنها را شنيد بپا خاست و فى البديهه خطبه غرائى خواند كه در حدود هفتصد كلمه بود بدون اينكه در كلمات آن حرف الفى وجود داشته باشد، همچنين خطبه ديگرى دارد كه در كلمات آن حرف نقطه دارى وجود ندارد و چنين شروع ميشود ـ الحمد لله الملك المحمود المالك الودود و مصور كل مولود.... كه براى پرهيز از اطاله كلام از نوشتن خطبه هاى مزبور خود دارى گرديد.
كسى از حضرتش پرسيد امر واجب چيست و واجب تر از آن كدام است، و امر عجيب چيست و عجيب تر كدام است، و چه چيزى سخت و مشكل و چه چيزى سخت تر است، و چه نزديك و چه نزديكتر است؟ على عليه السلام فورا پاسخ او را منظوما چنين فرمود:
وجب على الناس ان يتوبوا و غفلة الناس فيه اعجب و الصبر فى النائبات صعب
•    و الموت من كل ذاك اقرب و الدهر فى صرفه عجيب و كل ما يرتجى قريب و الموت من كل ذاك اقرب
•    لكن ترك الذنوب اوجب لكن فوت الثواب اصعب و الموت من كل ذاك اقرب و الموت من كل ذاك اقرب
[ بر مردم واجب است كه "از گناهان" توبه كنند، ولى ترك گناه از آن واجب تر است. روزگار در گردش خود عجيب است، و غفلت و بى خبرى مردم در روزگار عجيب تر است. شكيبائى در برابر حوادث و ناملائمات مشكل است، ولى پاداش "صبر" را از دست دادن از آن مشكلتر است. و هر چه را كه بدان اميد ميرود نزديك است كه برسد، ولى مرگ از همه آنها نزديكتر است. "از ديوان منسوب بآنحضرت". ]
البته واضح و روشن است كسى كه بداهة چنين پاسخى گويد و يا فورى و بيسابقه خطبه بى نقطه و يا خطبه هفتصد كلمه اى ايراد كند كه يك حرف الف در كلمات آن نباشد چه نفوذى در فصاحت و بلاغت و چه تسلطى بر ادبيات عرب خواهد داشت و ما تيمنا و تبركا در خاتمه كتاب بشمه اى از سخنان گهربار آنحضرت ضمن ترجمه آنها اشاره خواهيم نمود.
-----------------------
عظيم جان آبادي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page