پس از فتح مكّه و نبرد حنين، همه ساكنان جزيرةالعرب به"حكومت اللَّه" گردن نهادند. امّا تنها گروهى از اعراب كه جنگ و ستيزدر خونشان بود و در منطقهاى نزديك به مدينه گرد آمدند و درنظرداشتند ناگهان بر آن شهر، هجوم آورند.
چون پيامبر از تصميم آنان مطلع شد در آغاز ابو بكر و سپس عمروآنگاه عمرو بن عاص را براى مقابله با آنان روانه كرد. امّا اين سه تنعقبنشينى وبازگشت را بر حمله ترجيح دادند. زيرا ديدند كه اعراب دريك وادى به نام "وادى الرمل" كه بسيار صعبالعبور و سنگلاخ بود، موضع گرفتهاند. سنگر مستحكم اعراب سبب شده بود كه تعدادى ازمسلمانان جان خود را از دست دهند.
پيامبر همچنان كه عادت داشت در مشكلات از علىعليه السلام يارى بجويد، بار ديگر وى را به مقابله با اعراب در وادى الرمل برگزيد و فرماندهانپيش از وى را نيز تحت امر آن امام قرار داد. على به سوى اعراب درحركتشد. روزها در جايى مخفى مىشد و شبها به حركت خود ادامه مىداد.چون نزديك ايشان رسيد، شبانه مواضع آنان را به محاصرهدرآورد و در آغاز صبح بر آنها يورش برد و بسيارى از آنان را كشتوعدّهاى ديگر را به اسارت گرفت تا آنجا كه اعراب مجبور به تسليم شدند.
بامداد همان روز پيامبرصلى الله عليه وآله با مسلمانان نماز صبح گزارد و در آنسورهاى خواند كه مسلمانان تا آن هنگام آن را نشنيده بودند. اين سورهچنين بود :
"سوگند به اسبانى كه نفسهايشان به شماره افتاد و در تاختن از سمّستوران بر سنگ آتش افروختند و تا صبحگاهان دشمنان را به غارتگرفتند و گرد و غبار برانگيختند و سپاه دشمن را درميان گرفتند و ..."(1)
چون مسلمانان از پيامبر درباره اين سوره پرسيدند، آنحضرتفرمود :
"على بر دشمنان خدا چيره گشت و جبرئيل خبر پيروزى او را در اينشب به من داد".(2) چون على به مدينه بازگشت، پيامبرصلى الله عليه وآله همراه باديگر مسلمانان به پيشوازش آمدند. على به احترام پيامبر از اسب پياده شدامّا پيامبر به او فرمود : سوار شو كه خدا و رسولش هر دو از تو خشنودند.آنگاه فرمود :
"اگر نمىترسيدم كه گروههايى از امّتم درباره تو چيزى را بگويند كهمسيحيان درباره عيسى گفتند، هرآينه سخنى در حق تو مىگفتم كه برمردم نمىگذشتى مگر آن كه خاك زير پايت را بر مىگرفتند".
امام علىعليه السلام بدين گونه براى اسلام مانند شمشيرى بود كه هيچگاه كُندنمىشد. رسول خداصلى الله عليه وآله هرجا كه خطرى متوجّه رسالت مىديد او رامأموريت مىداد. همچنين بر حسب اخبار و روايات، على از جانبپيامبر دوبار به يمن فرستاده شد و قبايل آن ديار و بخصوص قبايل هَمْدان، كه همواره از دوستداران امامعليه السلام بودند، به دست آنحضرت به اسلامتشرّف يافتند.
---------------------------------------------------
1) سوره عاديات، آيه 1 - 5.
2) سيرة الأئمّة، 263 - 264، به نقل از مجمع البيان از امام صادقعليه السلام.
---------------------------------------
نويسنده : آية الله سيد محمد تقى مدرسى
مترجم : محمد صادق شريعت
سخنان جاويدان
- بازدید: 5392