بعد از رحلت رسول خدا(ص)تا مدتي سلمان از خانه بيرون نيامد.روزياز خانه بيرون آمد ودر كوچهبا اميرالمؤمنين علي(ع)برخورد نمود.حضرتفرمود دختر رسول خدا(ص)احوال تورا پرسيده است.سلمان گفت نتوانستمجاي خالي رسول خدا(ص)زا ببينم لذا درخانه ماندم.ولي الحال خدمتحضرت فاطمه(س) مشرف ميشوم.وقتي بحضور بانوي دوعالمرسيد،حضرت فرمودروزي درحال ناراحتي نشسته بودم ودربارةقطع وحياز خانة ما بعد از رحلت رسول خدا(ص)فكر ميكردم كه ناگاه سه زن بلندبالاوارد خانه شدند ومعلوم شد كه اينها حورية بهشتي هستند وبراي شماوابوذر ومقدار خرماي بهشتي آوردند.سپس حضرت چند دانه خرما بهسلمان دادند.سلمان خرمارا برداشت واز خانه بيرون آمد.دركوچه بههركس ميرسيد او ميپرسيد سلمان با خود مُشك وعنبرداري؟وقتي آنهاراخواست بخورد ديد هسته ندارند.
--------------------------------
محمد تقی صرفی
سلمان وميوة بهشتي
- بازدید: 3760