وظيفه زن و شوهر نسبت به بستگان يكديگر

(زمان خواندن: 12 - 23 دقیقه)

اقوام و بستگان براى زن و شوهر بستگان و اقوامى است، كه هيچ يك از زن و شوهر آنجا كه شرع مطهّر مانعى نمى بيند، حق چشم پوشى از آنان را ندارند، و هيچ كدام هم حق ندارد ديگرى را از ديدار آنان و حقوقى كه دارند منع كنند. براى هر يك پدر و مادر، خواهر و برادر، عمو و دائى، عمه و خاله، خواهرزاده و برادرزاده، عموزاده و دائى زاده، عمه زاده و خاله زاده، پدربزرگ و مادربزرگ و عده اى ديگر از بستگان حسبى و نسبى هست. ديدار آنان عبادت، و زيارت آنها حسنه، و رفت و آمد با آنان كارى بسيار عالى، و حل مشكلات آنان داراى اجرى عظيم است.
زن نبايد نسبت به اقوام شوهرش حساسيت نشان بدهد، و از پذيرفتن آنان در خانه شوهر مانع شود، يا زمان آمدن آنان روى برتابد و اوقات تلخى كند، يا بدتر از همـه شوهر را از رفت و آمـد با آنان يـا كـمـك بـه حـل مشكـلاتشان مـنع نـمايد و بالعكس. خانه ملك شوهر است، و ثروت و مال اختيارش از جانب حضرت حق به عهده شوهر است، و اطاعت از شوهر بر زن واجب شرعى و آزار شوهر حرام قطعى است، و كنترل كردن شوهر از رفت و آمد با پدر و مادرش، و با خواهر و برادرش و ساير اقوامش، صد در صد خلاف اخلاق، و خلاف فطرت و روحيات انسانى است، و مانع شدن شوهر از زن براى رفت و آمد با پدر و مادرش و اقوام و بستگانش عملى خلاف محبت و عاطفه انسانى است. اگر زن و فرزند مانع از اجراى خير، نيكى، عبادت، رفت و آمد با اقوام و كمك به آنها باشند به فرموده قرآن اين زن و فرزند دشمن انسانند، نه دشمنى كه در قلبش كينه موج بزند، بلكه دشمنى كه مى خواهد انسان روى سعادت و نيك بختى را در دنيا و آخرت نبيند، مرد در امور خير، در حل مشكلات مردم، در رفت و آمد با بستگان، در دعوت آنان به خانه، در كمك به پدر و مادر و خواهر و برادر، نبايد تسليم خواسته غلط زن يا فرزند شود.
البته زنان مؤمنه، زنانى كه ايمان به قيامت دارند، زنانى كه احساس مسئوليت داند، زنانى كه به آبادى قيامت خود علاقه دارند، زنانى كه مى دانند رعايت حق شوهر واجب شرعى است، زنانى كه مؤدّب به آداب الهى هستند با شوهران خود در تمام امور خانه و امور اخلاقى، و در انجام كار خير توافق صد در صد دارند، بلكه اگر ببينند، شوهر در اين زمينه سستى مى كند او را تشويق و ترغيب به خوبى و رفت و آمد با بستگان، و كمك به آنان مى كنند. اما زنانى كه بر خلاف خواسته حق در حركتند، يا فرزندانى كه خلاف شرع مطهر درخواست هائى دارند، قرآن مجيد آنان را دشمن مرد قلمداد كرده و در اين زمينه دستوراتى به مرد مى دهد كه آن دستورات فقط و فقط جنبه عاطفى و اخلاقى و انسانى دارد. يا ايُّها الَّذينَ آمنوا اِنَّ من ازواجِكم و اولادِكم عدوّاً لكم فاحذروهم، وَ انْ تَعفوا و تصفحوا، و تغفروا فَانَّ الله غفور رحيمٌ. [1]
اى اهل ايمان بعضى از زنان و فرزندان شما، كه مى خواهند شما را از اطاعت و عبادت و جهاد و كار خير بازدارند دشمن شما هستند، از آنان حذر كنيد، به منع آنان توجه ننمائيد، مطيع آنان نباشيد، در برابر اينگونه زن و فرزند سه وظيفه داريد : آنان را از اين اخلاق و كردارشان عفو كنيد، و بر آنان بپوشانيد، و از آنان بگذريد، كه همانا خداوند غفور و رحيم است. با چنين زن و فرزندى درگيرى مصلحت نيست، به هم زدن صلاح نيست، جار و جنجال لازم نيست، خشم و خشمگينى نمى خواهد، آنان در اصرار بر خواسته خود باشند، و شما هم در راه اطاعت از حق و خرج كردن مال در راه خدا، و جهاد و كوشش در راه حق، و انجام كار خير در هر زمينه اى ثابت قدم باشيد. در اين زمينه بعضى از زنان واقعاً سختگير هستند، اينان خود محروم از رحمت حقند، و مى كوشند كه ديگرى را هم از رحمت حضرت حق محروم كنند! بعضى ازمردان هم دراين زمينه نسبت به همسران خود سختگيرند،سختگيريهاى بى جا و بى مورد، كه حاصلى جز محروميت از عنايت و لطف حق ندارد.
چه علتى دارد كه بعضى از زنان در مقابل شوهران ايستادگى شديدى مى كنند كه اقوام شوهر به خانه شوهر نيايند، و شوهر هم بديدار آنان نرود، يا شوهر كمك مالى به بستگان خود ننمايد، ولى بايد تمام بستگان زن به آن خانه كه ملك شوهر و در تصرف اوست، و رفت و آمد ديگران بايد با اجازه او باشد، رفت و آمد كنند و به هر شكلى كه زن مايل است ريخت و پاش كنند. ماهـها و سالـها مى گذرد ، شوهر در حسرت آمدن پدر و مادر ، و خواهر و برادر به خانه اش مى سوزد، ولى در همان ماهها و سالها تمام اقوام زن به آن خانه رفت و آمد دارند.
اين ظلم به شوهر و به اقوام شوهر نيست ؟ اين ظلم همان حالت خطرناك روانى نيست، كه هركس گرفتارش باشد، ملعون و از رحمت خدا دور، و عاقبت خوشى در قيامت براى او نخواهد بود. و اين چه اخلاقى است كه بعضى از مردان از رفت و آمد زن به خانه پدر و مادرش و خواهر و برادرش منع مى كنند، و او را هم چون اسيرى ذليل در بند خود دارند، اخلاقى كه قطعاً شيطانى، و مورد نفرت حضرت حق، و باعث ممنوعيت انسان از رحمت الهى است. قرآن مجيد نزديك به بيست و سه بار از اقوام و بستگان انسان منهاى آيات مربوط به صله رحم نام برده، و نسبت به آنان سفارشات مهمى نموده. انسان مؤمن با توجه به اينكه مأمور است از روش رسول خدا در تمام جهات پيروى كند، و آن حضرت را اسوه خود قرار دهد، يك وظيفه اش هدايت اقوام و انذار آنان است، اگر نياز به هدايت و انذار داشته باشند، كه انسان تا لحظه آخر عمر اين نياز را دارد. وَ اَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الاَْقْرَبينَ. [2]
چه عمل خداپسندانه اى است كه انسان گاهى اقوام خود و همسرش را در خانه اش جمع كند، و آنان را اگر قدرت و تخصّص دارد، نصيحت نمايد، و با حلال و حرام آشنا كند، و از عواقب عمل زشت و اخلاق ناپسند بترساند، و آنان را با مسائل فقهى و شرعى آشنا نمايد. هدايت افراد به حقايق الهيه كارى همانند كار انبياء و امامان، و از نظر ثواب برنامه اى شگفت آور است. مى گويند علامه مجلسى شبهاى جمعه اين برنامه را براى زن و فرزند و بستگانش داشت، و آن را بر خود لازم مى دانست، چرا كه انفاق علمى هم مانند انفاق مالى كارى پسنديده و مورد عنايت خداوند است. در قرآن مجيد احسان و نيكى به بستگان را در طول عبادت خدا و احسان به پدر و مادر قرار داده، و با اين برنامه خواسته عظمت پيوند داشتن با اقوام را بيان كند : . . .لا تعبدون الاَّ الله و بالوالدين احساناً و ذِى القُربى . . . [3]
جز خدا را عبادت نكنيد، و به پدر و مادر و خويشان خود احسان نمائيد. مال دوستى و علاقه به ثروت فطرى انسان است، اگر عشق به مال نبود، كسى دنبال كار و كوشش و هنر و صنعت و تجارت و زراعت نمى رفت. مالى كه از طريق زحمت به دست مى آيد معشوق انسان مى شود.
قرآن مجيد از مؤمن مى خواهد براى حل مشكل بستگان و اقوام، و به جريان افتادن زندگى آنان از اين معشوق خود دست بردارد، و در عين محبت به مال و ثروت آن را در راه زندگى اقوام و بستگان خود قرار بدهد، كه از علائم صادقان و مؤمنان پرداخت مال به اقوام و بستگان است. . . .و اتى الْمال على حبِّه ذَوى الْقربى . . . [4]
اقوام و بستگان چه نسبى و چه حسبى، به اندازه اى موقف و موضعشان در زندگى و رابطه با انسان مهم است كه جزء ارث بران بعد از مرگ انسانند، در اين زمينه به آيه اى از كتاب خدا كه سند تمام حقايق است عنايت كنيد : وَ اذا حضر القسمة اولوا القربى . . . [5]
چون در تقسيم ماترك ميت بستگان و خويشان حاضر شوند. رعايت شأن اقوام، و حيثيت آنان از نظر كتاب خدا تا حدّى است كه كتاب خدا دستور مى دهد در سخن گفتن خود نسبت به اقوام عدالت را مراعات نمائيد. وَ اذا قلتم فاعدلوا و لو كان ذا قربى. [6]
و هرگاه سخنى گوئيد عدالت را گرچه درباره اقوام و بستگان باشد رعايت كنيد. تحقير آنان، سبك ياد كردن از آنان، سبك شمردن آنان سبك حرف زدن با آنان خلاف شرع، و عملى دور از اخلاق و كرامت است. خداوند مهربان همه را به عدالت و احسان و بذل و عطا امر مى كند، و به خصوص در اين زمينه از اقوام و بستگان اسم مى برد : انَّ الله يأمر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذى القربى . . . [7]
كوتاهى در بخشش و انفاق نسبت به آنان كه استحقاق دارند، مخصوصاً اقوام و بستگان، به وسيله كسى كه از ثروت و مال بهره مند است پسنديده خدا نيست، و از نظر شرع مطهر و عقل و منطق و اخلاق و فطرت مردود است. و لا يأتل اولوا الفضل منكم و السَّعة ان يؤتوا اولى القربى . . . [8]
نبايد صاحبان نعمت و ثروت از بخشش و انفاق در راه خدا به اقوام و بستگان و . . . به وقت عدالت و شهادت در دادگاه دستور اكيد است كه عدالت كنيد و شهادت به حق دهيد، و از كتمان شهادت بپرهيزيد، گرچه به ضرر شما و پدر و مادر و بستگان باشد. . . .كونوا قوّامين بالقسط شهداء للّه و لو على انفسكم او الوالدين و الاقربين . [9]
و دستور است تا بستگان و اقوام در عرصه شركند، و از حضرت حق جدا، و از دين خدا روگردان، براى آنان طلب مغفرت نكنيد. ما كان للنَّبىِّ و الَّذين آمنوا ان يستغفروا للمشركين و لو كانوا اولى قربى. [10]
و دستور است اگر پدران و فرزندان، و برادران و اقوام دشمن خدا و رسول الهى هستند با آنان دوستى نكنيد. [11]
گذشته از اين دو مورد، يعنى ممنوعيت طلب مغفرت براى اقوام مشرك و دوستى با آنان، اقوام و بستگان با انسان پيكر واحد و هم خون هستند، و زن و شوهر حق منع يكديگر را از ديدار آنان، يا رفت و آمد به خانه خود ندارند، و بخصوص زن نمى تواند شوهر خود را از اين فيض عظمى و خير كبير كه معادل با عبادت حق است بازدارد. سفارش من به زن و شوهر اين است كه بر اساس 23 آيه قرآن نسبت به اقوام خود و اقوام يكديگر احترام را رعايت، و با آنان رفت و آمد كنند، و از ايشان به منزل خود دعوت نمايند، و با مال و ثروت خويش اگر دارند، به حكم قرآن مجيد در صورت نياز به كمك آنها بشتابند. زن در اين زمينه مواظب باشد شوهر خود را نگران نكند، كه خشم و غضب شوهر و نارضايتى او بر اساس روايات خشم خدا و نارضايتى حضرت حق است، و زنى كه شوهر از او راضى نباشد هيچ عمل واجب و مستحبى از او قبول نمى شود. [12]
امام صادق (عليه السلام) فرمود : مَلْعُونَةٌ مَلْعُونَةٌ اِمْرَأَةٌ تُوْذى زَوْجَها وَ تَغُمُّهُ . . . [13]
ملعون است، ملعون است زنى كه شوهر را اذيت كند، و او را غمناك نمايد.
قسمتى از آزار شوهران و غصه آنان در رابطه با مسئله اقوام و بستگان، بخصوص بستگان شوهر است، كه زن بدون علّت منطقى و شرعى در برابر شوهر ايستادگى مى كند، و از اين طريق خود را از رحمت حضرت محبوب دور مى نمايد.
( الذين يصلون ما امر اللّه به ان يوصل ... ) رعد / 21
از كارهاى بسيار نيك، و اعمال پسنديده كه حضرت حق و انبياء و امامان نسبت به آن اصرار ورزيده اند صله رحم است.
علامه خبير، محدث كبير، فيلسوف بزرگ، عارف عاشق ملامحسن فيض كه عمرى را با قرآن مجيد و روايات بسر برد، صله رحم را به زيارت ارحام، و رفع كمبودهاى مادى، حل مشكلات اقتصادى، كمك به كار و كسب، و ازدواج پسران و دختران آنان معنا فرموده، اگر در آيات قرآن مجيد و روايات دقت شود، از مسئله صله رحم همين معانى استفاده مى شود.
روش انبياء، و اخـلاق امامان شيعه در صله رحم انجام همين واقـعيات عـالى بوده است. قرآن مجيد به صله رحم سفارش مى كند، و آن را عمل صاحبان خرد مى داند، و قطع با رحم را به عنوان فسق و قاطع را فاسق مى شمارد. در سوره مباركه نساء حكم مى كند تقواى الهى را نسبت به خداوند و ارحام مراعات كنيد، خيلى عجيب است كه ارحام را پس از خود ذكر فرموده است :
و اتَّقوا الله الَّذى تساءلونَ به الارحامَ. [14]
رعايت تقواى الهى نسبت به ارحام رعايت آبرو و هويت آنها و شتافتن به ديدارشان، و رفع نواقص زندگى آنهاست.
در سوره مباركه رعد مسائلى را به عنوان خصوصيات صاحبان خرد بيان مى كند و سود قيامتى آن را پيشواز ملائكه از آنان در محشر، و سلام فرشتگان به ايشان، و عاقبت بخيرى مى داند، از جمله آن مسائل صله رحم است. و الَّذين يصلون ما امر الله به ان يوصل . . . [15]
در سوره بقره در رابطه با قطع رحم مى فرمايد : . . .و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يُفسدون فى الأرض اولئك هم الخاسرون. [16]
و رشته اى كه آنان را به پيوند آن امر كرده صله رحم مى گسلند، و در زمين فساد مى كنند، اينان در حقيقت زيانكارانند. آرى، قطع رحم زيانكارى است، و زيان و خسارت آن هم كم نيست. در سوره رعد درباره قطع رحم آيه اى كمرشكن قرار دارد : . . .و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يُفسدون فى الأرض اولئك لهم اللَّعنةُ و لهم سوء الدّار. [17]
و آنان كه قطع مى كنند آنچه را خدا به پيوند آن دستور داده، و فساد در زمين مى نمايند بر اينان است لعنت و براى آنان است دوزخ. در سوره محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد : فهل عسيتم اِن تولَّيتم اَن تُفسدوا فى الأرض و تقطِّعوا ارحامكم. [18]
شما اگر از فرمان حق روى بگردانيد و فساد در زمين كنيد، و به قطع رحم برخيزيد باز هم اميد نجات داريد ؟ راستى صله رحم چه اندازه اهميت دارد، كه انجامش موجب استقبال فرشتگان از انسان در قيامت، و سلام آنها، و عاقبت بخيرى و قطعش باعث لعنت، و سوء عاقبت، و ممنوعيت از نجات است. رفع كمبود اقتصادى ارحام با پرداخت مال به آنان همراه با حفظ آبرو و هويت و كرامتشان بهره اى عظيم دارد. و مثل الَّذين ينفقون اموالهمُ ابتغاء مرضات الله و تثبيتاً من انفسهم كمثل جنَّة برَبوة اصابها وابل فآتت اكلها ضعفين فان لم يصبها وابل فطلٌّ و الله بما تعملون بصيرٌ. [19]
و مثل آنان كه مال خود را در راه به دست آوردن رضاى حق انفاق مى كنند، و با كمال اطمينان، دل به لطف حق شاد دارند، مانند بوستانى است كه در جاى بلندى باشد، و بارانهاى زيادى به موقع بر آن ببارد، و حاصلى دو برابر دهد، و اگر باران بسيار نيايد، اندك اندك بارد تا به ثمر رسد، خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است. ان تبدوا الصَّدقات فنِعمّا هى و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خير لكم و يُكفِّر عنكم من سيِّئاتكم و الله بما تعملون خبيرٌ. [20]
اگر به اهل استحقاق آشكارا صدقات خود را بپردازيد كارى نيكوست، و اگر در پنهانى به نيازمندان آبرومند برسانيد براى شما بهتر است، خداوند به پاداش آن كار پنهان گناهان شما را بپوشاند، و خدا بر اعمال شما آگاه است.
الَّذين ينفقون اموالهم باللَّيل و النَّهار سرّاً و علانيةً فلهم اجرهم عِند ربِّهم و لا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنونَ. [21]
آنان كه اموال خود را شب و روز، پنهان و آشكار انفاق مى كنند، نزد خداوند داراى اجر هستند، و براى ايشان خوف و غصه نيست. طرحى جامع و زيبا بيائيم تمام اقوام ثروتمند و فقير خود را چه حسبى و چه نسبى شناسائى كنيم، از ثروتمندان اقوام دعوت كنيم، آيات و روايات صله رحم را براى آنان بخوانيم و توضيح دهيم، سپس از آنان بخواهيم هر يك به فراخور ثروت و مالش هر ماه يا ابتداى هر سال وجه قابل توجهى بدهد، آن وجه نزد يكى از آبروداران و معتبران خانواده با دو امضاء در بانكى پس انداز شود، چون مشكلى براى رحم فقيرى پيش آمد، اگر جا دارد بلاعوض وگرنه به صورت قرض الحسنه با حفظ آبروى او در اختيارش گذاشته شود، تا اگر بخواهد خانه بخرد، بخرد، اگر بخواهد كمبود اثاث خانه جبران كند، جبران كند، اگر بخواهد جهيزيه تهيه نمايد، تهيه نمايد، اگر بخواهد پسر زن بدهد، زن بدهد. اين كارى است آسان، خداپسند، مشكل گشا، و غصه برانداز، كه ثواب آن در سه آيه گذشته به صورت مجمل اشاره شد. سعى كنيم اين طرح را براى همگان بازگوكنيم، همه را تشويق به پياده شدن اين طرح كنيم،كه اگر در تمام مملكت اين طرح اجرا شود، بارى سنگين از دوش دولت، و اهل خيربرداشته مى شود،وثواب عظيمى نصيب اهل ثروت ازطريق كمك به اقوام مى گردد. قرآن مجيد در آيات انفاق، رسيدگى به اقوام و ارحام را بر ديگران مقدم نموده، و سپس از يتيم و مسكين و فقير و مانده از راه، و ورشكسته نام برده به عنوان نمونه به اين آيه شريفه عنايت كنيد : و آتى المال على حبِّه ذوى القربى و اليتامى و المساكين و ابن السَّبيل و السائلين و فى الرِّقابِ. [22]
قطعه اى عجيب صدوق به سند معتبر از حضرت صادق (عليه السلام) روايت مى كند : يونس در شكم ماهى در مناجات و انابه و ناله بود، صداى او را به روح قارون كه دچار خسف يعنى زمين گرفتگى شده بود، و به عذاب حق مبتلا بود رساندند، پرسيد صداى كيست فرشته موكل بر عذاب گفت صداى پيامبرى از بنى اسرائيل است، اجازه خواست با او چند كلمه صحبت كند، به او اجازه دادند، از حال هارون و موسى پرسيد، يونس پاسخ داد من در زمانى غير زمان آنها هستم ولى هر دوى آنان از دنيا رفته اند، قارون گريه كرد، خداوند خطاب فرمود : به خاطر اين رقّتى كه نسبت به اقوامش نشان داد، در عذابش تخفيف بدهيد!! [23]
روايات صله رحم رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : صِلْ رَحِمَـكَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء وَ اَفْـضَلُ ما يُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الاَْذى عَنْها. [24]
صله رحم كن، اگر چه به شربتى از آب باشد، و برترين مرحله صله رحم خوددارى از آزار اوست. ارحام از كم محلى، تحقير شدن، تهمت خوردن و تكبر آزار روحى مى بينند و خوددارى از آزار آنان از افضل مراحل صله رحم است. و نيز فرمود : صِلُوا اَرْحامَكُمْ فِى الدُّنْيا وَ لَوْ بِسَلام. [25]
در دنيا صله رحم كنيد گرچه به يك سلام باشد. از رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده : سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَكَ. [26]
براى صله رحم يك سال راه برو. و نيز آن حضرت در روايت بسيار مهمى فرمودند : جامعه حاضر زمان خودم و غير زمان خودم، و آنان كه در صلب پدران و رحم مادران هستند و تا قيامت وصيت مى كنم صله رحم نمايند، اگرچه رنج يك سال سفر داشته باشد، همانا صله رحم از دين است! [27]
بحار الانوار جلد 74 صفحه 111 تا 126 در روايات بسيار مهمى سود صله رحم را بيان مى كند، از جمله آن روايات، چند روايتى است كه نقل مى كنم. حضرت باقر (عليه السلام) فرمود : صِلَةُ الاَْرْحامِ تُزَكِّى الاَْعْمالَ، وَ تُنْمى الاَْمْوالَ، وَ تَدْفَعُ الْبَلْوى، وَ تُنْسِئُ مِنَ الاَْجَلِ. صله ارحام اعمال را پاكيزه، اموال را زياد، بلا را دفع، و مرگ را به تأخير مى اندازد. امام صادق (عليه السلام) فرمود : اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَيُهَوِّنانِ الْحِسابَ وَ يَعْصِمانِ مِنَ الذُّنُوبِ، فَصِلُوا اَرَحامَكُمْ، وَ بِرُّوا بِاِخْوانِكُمْ، وَلَوْ بِحُسْنِ السَّلامِ وَ رَدِّ الْجَوابِ.
صله ارحام و نيكوكارى، حساب انسان را در قيامت آسان مى كنند، و آدمى را از گناه حفظ مى نمايند، پس صله رحم كنيد، و به برادران نيكى نمائيد، گرچه به خوب سلام كردن و خوب جواب دادن باشد. رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
صِلَةُ الرَّحِمِ تَزيدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَنْفِى الْفَقْرَ. صله رحم به عمر اضافه مى كند، و فقر را از بين مى برد. صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيارَ، وَ تَزيدُ فِى الاَْعْمارِ، وَ اِنْ كانَ اَهْلُها غَيْرَ اَخْيار. صله رحم شهر را آباد، و عمر را زياد مى كند، گرچه صله كنندگان از خوبان نباشند.
مَنْ مَشى اِلى ذى قَرابَة بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ لِيَصِلَ رَحِمَهُ اَعْطاهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَجْرَ مِأَةِ شَهيد. كسى كه با جان و مال به سوى نزديكش برود يا صله رحم انجام دهد، خداوند اجر صد شهيد به او عنايت مى كند.
وَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَة اَرْبَعُونَ اَلْفَ حَسَنَة وَ يُمْحى عَنْهُ اَرْبَعُونَ اَلْفَ سَيِّئَة، وَ يُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ مِثْلُ ذلِكَ وَ كَأَنَّما عَبَدَ اللّهِ مِأَةَ سَنَة صابِراً مُحْتَسِباً. براى او به هر قدمى كه به سوى صله رحم برمى دارد، چهل هزار حسنه، و محو چهل هزار سيّئه، و ترفيع چهل هزار مقام است، و گوئى خدا را صد سال با صبر و خلوص عبادت كرده است. رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :
اِنَّ فِى الْجَنَّةِ دَرَجَةً لا يَبْلُغُها اِلاّ اِمامٌ عادِلٌ اَوْ ذُو رَحِم وَصُولٌ اَوْ ذُو عِيال صَبُورٌ.
در بهشت درجه اى است كه جز رهبر عادل، و آنكه زياد صله رحم مى كند، و كسى كه در زن و بچه دارى صبور است به آن نمى رسد. به ابوذر فرمود صله رحم كن گرچه از ديدن تو خشمگين شوند، اگر ترا نپذيرفتند دوباره برو، بالاخره در هدفت پيروز مى شوى، اگر او از حكم حق سرپيچى كرد تو سرپيچى نكن. مردى به محضر رسول حق عرضه داشت اقوامى دارم كه مسئله صله رحم را در حق آنان رعايت مى كنم ولى مرا آزار مى دهند، مى خواهم آنان را ترك كنم، حضرت فرمود :
در اين صورت خداوند جمع شما را ترك مى كند. عرضه داشت تكليفم چيست ؟ فرمود : آنكه ترا محروم كرد به او عطا كن، آنكه با تو بريد تو با او صله رحم را مراعات كن، آنكه به تو بدى كرد تو از او عفو كن، خداوند ترا بالا دست آنان قرار مى دهد. روايات قطع رحم ابوبصير مى گويد از حضرت صادق (عليه السلام) در رابطه با كسى كه مى خواهد با بستگانش كه جزء مخالفان شما هستند قطع رابطه كند سئوال كردم چه وظيفه اى دارد ؟ فرمود : اين كار سزاوار نيست. [28]
جهم بن حميد گويد به حضرت صادق (عليه السلام) عرض كردم. يَكُـونُ لِيَ الْقَرابَـةُ عَـلى غَـيْرِ اَمْـرى اَلَـهُمْ عَـلَيَّ حَـقٌّ ؟ قـالَ نَـعَمْ حَقُّ الرَّحِمِ لا يَقْطَعُهُ شَىْءٌ وَ اِذا كانُوا عَلى اَمْرِكَ كانَ لَهُمْ حَقّانِ. حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الاِْسْلامِ. [29]
براى من نزديكى هست كه بر غير دين من است. آيا بر من حقى دارند، فرمود : حق رحم را چيزى قطع نمى كند، اگر همدين تو بود دو حق داشت : حق رحم و حق اسلام. حضرت باقر (عليه السلام) فرمود : در كتاب رسول خدا يافتيم : اِذا قَطَعُوا الاَْرْحامَ جُعِلَتِ الاَْمْوالُ فى اَيْدِى الاَْشْرارِ. [30]
وقتى مردم قطع رحم كردند، اموال در دست اشرار قرار مى گيرد. رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : ثَلاثَةٌ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ : مُدْمِنُ خَمْر، وَ مُؤْمِنُ سِحْر، وَ قاطِعُ رَحِم. [31]
سه گروه به بهشت وارد نمى شوند : دائم الخمر، مؤمن به جادوگرى، و قطع كننده با اقوام. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود : از گناهانى كه فنا را زود مى آورد و اجل را نزديك مى كند به خدا پناه مى برم. فَقالَ يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ اَوَ يَكُونُ ذُنُوبٌ تُعَجِّلُ الْفَناءَ ؟ فَقالَ : نَعَمْ وَيْلَكَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ. [32]
راوى گفت يا اميرالمؤمنين آيا گناهانى هست كه اجل را نزديك كند. فرمود : واى بر تو قطع رحم. و نيز حضرت فرمود : اَقْبَحُ الْمَعاصى قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ. [33]
زشت ترين گناهان قطع رحم و عاق پدر و مادر شدن است. رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : اِنَّ الرَّحْمَةَ لا تَنْزِلُ عَلى قَوْم فيهِمْ قاطِعُ رَحِم. [34]
رحمت حق بر ملّتى كه قاطع رحم در آنان است فرود نمى آيد. رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : اِنَّ الْمَلائِكَةَ لا تَنْزِلُ عَلى قَوْم فيهِمْ قاطِعُ رَحِم. [35]
فرشتگان بر جمعيتى كه در ميان آنان قاطع رحم است نازل نمى شوند. فرزند متوكل به حضرت هادى(عليه السلام) عرضه داشت پدرم واجب القتل است اجازه مى فرمائيد او را به قتل برسانم، حضرت فرمودند چون فرزند او هستى تو اين كار را نكن، زيرا اگر او را به قتل برسانى بيش از شش ماه در دنيا نخواهى ماند!
( فاتّقوا اللّه مااستطعتم واسمعوا واطيعوا وانفقوا خير لانفسكم ومن يوق شحّ نفسه فاولئك هم المفلحون ) تغابن / 16
---------------------------------------------------
[1] -تغابن/14.
[2] -شعرا/214.
[3] -بقره/83.
[4] -بقره/177.
[5] -نساء/8.
[6] -انعام/152.
[7] -نحل/90.
[8] -نور/22.
[9] -نساء/135.
[10] -توبه/113.
[11] -مجادله/22.
[12] -بحار، ج 100، ص 244.
[13] -همان مدرك، ص 253.
[14] -نساء/1.
[15] -رعد/21.
[16] -بقره/27.
[17] -رعد/25.
[18] -محمد/22.
[19] -بقره/265.
[20] -بقره/271.
[21] -بقره/274.
[22] -بقره/177.
[23] -سفينة البحار.
[24] - بحار، ج 74، ص 103.
[25] -بحار، ج 74، ص 104.
[26] -بحار، ج 74، ص 103 ـ 105.
[27] -همان مدرك.
[28] -بحار، ج 75، ص 185.
[29] -بحار، ج 74، ص 131.
[30] -بحار، ج 73، ص 369.
[31] -بحار، ج 74، ص 90.
[32] -بحار، ج 74، ص 137.
[33] -ميزان الحكمة، ج 4، ص 89.
[34] -همان مدرك.
[35] -ميزان الحكمة، ج 4، ص 89.
----------------------------
حسين انصاريان

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page